شهرام جزایری: اگر بیل گیتس هم در ایران بود زندانی می‌شد
تخصص من پول‌سازی است

چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳ برابر با ۱۸ مارس ۲۰۱۵


شهرام جزایری بازرگانی که در سنین بسیار جوانی به ثروت زیاد رسید مدتی است از زندان آزاد شده است. او هنگامی که خیلی زود ثروتمند شد به بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی حق و حساب‌های قابل توجهی داد.

جزایری در گفتگویی با روزنامه اعتماد به طعنه گفته است من هیچ خلافی نکردم. اما این جور کارها در کشورهای در حال توسعه به سادگی انجام نمی‌شود. حتی اگر بیل گیتس ثروتمندترین مرد جهان هم در ایران بود، زندانی می‌شد.

شهرام جزایری از اینکه مفسد زنده خطاب شود ناراحت می‌شود چرا که مجازات وی تمام شده است و قصد دارد به عرصه اقتصاد برگردد.

وی گفته: ١٣ سال طول کشید تا به اینجا رسیدیم. حی و حاضر و زنده رو به ‌روی شما نشستم و پاسخگو، البته هیچ کس جز خدا فکرش را نمی‌کرد، حالا یک مدت کوتاه دیگه هم صبر کنید، خودتان متوجه می‌شوید که در مورد من اشتباه می‌کردید و شخصیت واقعی شهرام جزایری برای همگان روشن خواهد شد، به گونه‌ای که هیچ‌ کس جز خدا فکرش را نخواهد کرد.

شهرام اضافه کرده پرونده‌اش یک پرونده ساده کیفری بوده است، و هنگام بررسی پرونده، رییس دادگاه درمورد اشاره لفظ «مفسد» به من، تذکر می‌داد که این یک پرونده ساده کیفری است اما شما رسانه‌ها هرکاری دلتان می‌خواد انجام می‌دهید و من هم همیشه سکوت کرده‌ام. و بازهم شما را تحمل می‌کنم. ضمنا اگر من خطایی مرتکب شده‌ام، در همان پرونده به قول رییس دادگاهم ساده کیفری، اشد مجازاتش را به شدیدترین حالت تا ساعت آخر کشیدم که سیزده سال زندان بود و محرومیت از مرخصی، تا ساعت آخر نیز من را نگه داشتند، حالا که بیرون آمده‌ام، شهرام جزایری هستم. یک شهروند عادی. همین.

او یادآور شد: جرم من این بود که سرعتم خیلی زیاد بود و جوان بودم. حس می‌کردم با این شکل قوانین نمی‌شود کاری از پیش برد، تلاش کردم راه‌های قانونی را برای استفاده همه ملت عزیز میان‌بُر کنم وخیلی وقت‌ها هم موفق بودم. نه پولی از مملکت خارج کردم و نه مالی دزدیدم. بروید بررسی کنید. یک وام نگرفتم که وثیقه نداشته باشه، یک بار جعل نکردم.

او افزود: من می‌خواستم ایران به جای نفت، فرش و کالاهای غیرنفتی صادر کند. طرح‌های بزرگی در ذهنم بود، می‌خواستم کارگر فرشباف پولدار شود. می‌خواستم ۵٠ فروشگاه آنلاین سراسر جهان راه بیندازم که هم‌زمان فرش‌های ایرانی موجودش را برای مشتریان نمایش دهد.

جزایری در بخشی از این مصاحبه مفصل درباره آینده نیز سخن گفته، اگرچه تاکید کرده که نگاهش رو به آینده است اما تا دو سال دیگر را در مرخصی به سر خواهد برد و سپس کارش را شروع می‌کند. وی از بازگشت‌اش به عرصه اقتصاد اطمینان دارد و می‌گوید: این‌بار بسیار احتیاط خواهم کرد و سعی می‌کنم دوستان سیاسی را تنها به عنوان دوست نگه دارم. وی نزدیکی به سیاسی‌ها را یکی از اشتباهات بزرگ خودش می‌داند و می‌گوید: نه من به این دوستان شریف نیازی داشتم و نه آنها به من نیازی داشتند از این رو سعی می‌کنم در دوران جدید فعالیتم، آنها را وارد حوزه کاری‌ام نکنم.

وی با تاکید بر اینکه دارای یک دکترین اقتصادی است یادآور می‌شود: همان زمان که کار می‌کردم و در بخش‌های مختلف اقتصادی سرمایه‌گذاری داشتم، کار و اشتغال را در سبدی از انواع سرمایه‌گذاری‌ها تعریف و اجرا می‌کردم. ما در بازرگانی وتجارت حضور فعال داشتیم و در تجارت خارجی و فضای اقتصادی بین‌المللی خیلی خوب بودیم. من تمام ریزه کاری‌ها و فنون موفق اقتصادی خارجی را بلدم، هم تخصص و دانش وهم تجارب خیلی خوبی دراین زمینه دارم، دربخش عمران و ساختمان کارهای بزرگی کردم، در ایجاد و راه‌اندازی کارخانه‌های بزرگ تولیدی هم نمونه‌های موفقی داشتم که همین الان موجود است.

او تاکید می‌کند تخصص من پول‌سازی است اما نکته مهم، مدل اقتصادی خاصی است که من به آن اعتقاد داشته و دارم. روش کار من، پهن کردن سفره و مشارکت دسته‌جمعی و شراکت دادن همه در کار و تلاش و سود و منفعت است و خداوند به من این عشق و توان را داده که می‌توانم همه را جمع کنم و از قابلیت‌ها و توان‌شان برای اجرای کارهای بزرگ بهره‌مند شوم. یک بازی کاملا بُرد ـ بُرد.

مدل این کار هم در قالب شرکت‌های سهامی بود و هست اما مهم این است که ساختار رفتاری بنگاه اقتصادی به چه صورت باشد. با توجه به چند سال فعالیت اقتصادی من در قالب مشارکت‌های جمعی و شخصیت‌های حقوقی سهامی، مقیدم که تحت عنوان مشارکت‌های گروهی و حتی عمومی و به صورت بنگاه فعال بازار سرمایه، که نقد شوندگی دارایی‌های‌شان بالا باشد، باید فعالیت کرد.

کار اقتصادی را با باز کردن یک بستنی‌فروشی در اهواز به طور جدی آغاز کردم و پیش از آن نیز وقتی به خاطر جنگ به شهسوار سفر کرده بودیم، من کار می‌کردم. از اجاره ویلا تا تمیز کردن خانه مردم چون کار کردن و پول درآوردن را دوست داشتم. وی افزود: در تمام این سال‌ها پدر و مادرم با کار کردن من مخالف بودند و دوست داشتند درس بخوانم.

وی از رویای دکتر شدن می‌گوید: و اینکه بعد از شش ماه درس خواندن در رشته دندان‌پزشکی، در یکی از بهترین دانشگاه‌های کشور پذیرفته شدم اما مشغله کاری مانع از آن شد که درسم تمام شود از این رو با وجود پاس کردن اکثر واحدهای درسی، هنوز دیپلمه هستم.

جزایری در گفت‌وگو با اعتماد سرگذشتش از کودکی تا آستانه دهه چهارم زندگی را تشریح می‌کند. وی توضیح می‌دهد که بزرگ‌ترین اشتباهاتش چه بود و چرا بیل گیتس ایران نشد. او توضیح داد: بیل‌گیتس اگر ایران بود، قطعا شرایطش فرق می‌کرد. اگر اعدامش نمی‌کردند حتما به چند سال زندان محکوم می‌شد. این موضوع اصلا ربطی به عدالت حکومتی نداره به هرحال کشور ایران یک کشور در حال توسعه است و کار بزرگ کردن در آن مشکلات و معضلات بزرگ دارد.

وی با لحنی طنزگونه یادآور می‌شود‌: وقتی آدم موفق و سرشناسی می‌شوید، مردم شما را چشم می‌زنند. اگر آقای بیل‌گیتس هم در ایران بود چشم می‌خورد و می‌افتاد زندان!

هنوز هم می‌گویم حاضرم پای مناظره با بیل گیتس بنشینم و بگویم چطور پول ساختم. شاید عدد او بزرگ‌تر از من باشد، اما کار من حتما در حد و اندازه او هست و یقینا می‌توانم نزد آن استاد درس‌هایم را به خوبی پس بدهم.

جزایری از تجربه روبه‌رو شدن با مردم و افکار عمومی سخن گفته و به گذشته برمی‌گردد تا بگوید میان حکم اعدام یا حبس ١٣ ساله در زندان کدام یک را برمی‌گزیند بدون ذره‌ای تردید گفت: شک نکنید اعدام را انتخاب می‌کردم. من در طول مدت حبس و زندان به مدت ١٣ سال آنقدر فشارهای سنگین داشتم که درحقیقت هر لحظه اعدام می‌شدم و دوباره زنده می‌شدم تا زجر و سختی را مجددا متحمل شوم.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=7214