بیم و امید دست از سر این ملت بر نمی‌دارد

سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴ برابر با ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵


وقتی روز ۱۴ ژوییه ۲۰۱۵ برابر با ۲۳ تیر ۱۳۹۴ اعلام شد که تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی و شش قدرت جهانی بر سر برنامه اتمی ایران به توافق رسیده‌اند، گروهی از مردم در تهران به خیابان‌ها آمده و رضایت خود را از این موضوع با حضور، با بوق اتومبیل، با بادکنک، با علامت پیروزی و… نشان دادند.

نظرات البته مختلف بود. برخی معتقدند به دلیل فشارهای موجود، مردم به دنبال بهانه‌ای می‌گردند تا به هر مناسبت به خیابان بیایند و شادی کنند حالا فرقی نمی‌کند مسابقه ورزشی باشد یا توافق اتمی! در این نظر البته واقعیتی نهفته است. اما واکنشی کمتر از برد و باخت در یک مسابقه فوتبال به «توافق وین» از سوی مردم نیز گویای واقعیت دیگریست: ادامه بیم و امید و نظرات متناقضی که درباره این توافق وجود دارد. از یک سو امید و قوی‌تر شدن این احتمال که ممکن است گشایشی در مشکلات اقتصادی حاصل شود. از سوی دیگر هراس از عدم پایبندی رژیم به این توافق نه در برابر خارجی‌ها بلکه در برابر مردم: آیا پول‌هایی که قرار است آزاد شود خرج این مردم خواهد شد یا به جیب مقامات نظامی و روحانی رژیم و متحدان منطقه‌ای‌شان خواهد رفت؟ آیا رهبری و دولت کنونی نیز با یکدیگر به این توافق خواهند رسید که در فرصتی که به دست آورده‌اند، کوتاهی‌های خود را در برابر جامعه جبران کنند؟ آیا به این دلیل به «نرمش قهرمانانه» تن دادند تا از رنج معیشت مردم بکاهند، چرخ‌های تولید را به حرکت در آورند، اقتصاد بیمار کشور را از یک ساختار انگلی و متکی بر نفت و واردات به یک اقتصاد پویا و پایدار تبدیل کنند؟!

کسی که به سادگی به این پرسش‌ها پاسخ مثبت بدهد یا ۳۶ سال پیشینه و عملکرد این رژیم را فراموش کرده یا بیشتر تمایل به خودفریبی و خیال‌پروری دارد.

واقعیت این است که اگر این رژیم و زمامدارانش به حال خود گذاشته شوند هم‌چنان همان خواهند کرد که تا کنون کردند. نه غرب، نه آمریکا، نه تحریم و انزوا، بلکه فقط مردم می‌توانند اینان را به «تغییر رفتار» خود وا دارند: اینک که بهانه خطر جنگ و فشار تحریم‌ها از دست رفته، رژیم باید به مطالبات مردم پاسخ دهد.

ایران با همه تناقضاتش و با همه ناهنجاری‌هایی که در سه دهه گذشته در جامعه و محیط زیست‌اش گسترش یافته کشوری است هم‌چنان ثروتمند با منابع وسیع اقتصادی و جمعیت جوان و پویا و مبتکر که رشک هر کشور دیگری را که از این منابع بی‌بهره‌اند بر می‌انگیزد. اگر این نظام نمی‌تواند بر بستر چنین منابع عظیمی یک زندگی شایسته همراه با امنیت و آزادی و احترام برای شهروندان فراهم کند، باید کنار رود و اداره کشور را به آن افراد و افکاری بسپارد که از انجام این امر که مهم‌ترین وظیفه و مسوولیت هر حکومتی است بر می‌آیند. می‌بایست که اینک همه بیم‌های این مردم جای خود را به امید بدهد.

[کیهان لندن شماره ۱۷]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=18693