نسترن یوسفی- ما ایرانیان در جوک ساختن استادیم. به محض این که چیزی اتفاق میافتد قبل از این که به جدیت آن واقعه فکر کنیم جوک مربوط به آن را میسازیم. کارخانه طنز و جوکسازی در مورد توافق هستهای نیز با شدت تمام به کار خود ادامه داد.
پس از روز سه شنبه ۲۳ تیر ماه ۹۴ که ایرانیان بی صبرانه منتطر نتیجه مذاکرات هستهای بوده و چشمشان را به رسانهها دوخته بودند، پیش از آنکه خبری اعلام شود حوصلهشان سر رفت و شروع کردند به ساختن جوک و شوخک و لطیفه. به فاصله چند ساعت سیل جوک بود که از طریق اس ام اس، واتس اپ، وایبر، تلگرام و… سرازیر شد. همه فعال بودند و جوک بود که پشت سر هم از موبایلها و شبکههای اجتماعی میریخت همراه با عکس و کارتون و کاریکاتور و…
این موضوع حتی توجه رسانههای غربی را نیز به خود جلب کرد به طوری که مجله «فارین پالیسی» نیز به جوکهای ایرانیان اشاره کرد و نوشت به دلیل سانسور رسانههای گروهی مردم از طریق واتس آپ و وایبر اقدام به فرستادن جوک میکنند. مضمون جوکهای بعد از توافق بیشتر روحانی و اوباما و ظریف و کری بودند.
حال خوانندگان عزیز کیهان لندن یا خبرنگارانی که در این مدت به طور جدی به مسایل مذاکرات هستهای پرداختید و احساسات مختلفی نسبت به توافق اتمی دارید اما تا حالا فرصت نکردید جوکی در این زمینه بخوانید و کمی بخندید، و یا آن قدر جدی هستید که هیچ کدام از دوستان و آشنایان جرات نکردند از این جوکها به شما بفرستند، کمی لم بدهید و جوکهایی را که برایتان گرد آوردهام بخوانید تا به خلاقیت ملی ما در زمینه طنز نیز پی ببرید و لبخندی هم بزنید. کم نیستند بزرگانی که طنز را یکی از مهمترین ابزار مبارزه با نظامهای خودکامه و سرکوبگر دانستهاند.
اما راستش من خودم هم کمی ادای آدمهای با «کلاس» را در آوردم که اصلا وقت و حوصله زیادی برای خواندن این چیزها ندارم. به همین دلیل از دوستان و آشنایان خواستم که برایم جوک و موک نفرستند و حافظه موبایلام را بیخودی پر نکنند؛ ولی وقتی سر دبیر کیهان لندن از من خواست که گزارشی در این باره بنویسم بدجوری گیر افتادم! حالا باید به دوستان و آشنایان اس ام اس میزدم که اشتباه کردم و لطفا زحمت کشیده و همه جوکهای هستهای را برایم بفرستید! از شما چه پنهان موقع تهیه این گزارش به خودم هم خیلی خوش گذشت و کلی خندیدم . غافل از اینکه دوباره سیل جوکها درباره برنامه هستهای و توافق وین که ظاهرا حالاحالاها ادامه دارد به موبایلام سرازیر شد. ولی بد نیست، بیهوده نگفتهاند که خنده بر هر درد بیدرمان دواست!
اولین طنزی که در این زمینه دریافت کردم یک روز قبل از توافق نهایی بود؛ تصویر متحرک هواپیمای ظریف بعد از توافق که با یک آهنگ قر کمری دارد میرقصد و میآید. این هواپیمای رقاص را اتفاقا یکی از دوستان بسیار جدی برایم فرستاد.
درست شب قبل از توافق هم این توافقنامه دست به دست شد:
بندهایی از توافقنامه هستهای مشخص شد:
بند اول توافقنامه چی میگه؟
میگه توافق هستهای واس ماس، یعنی انرژی هستهای کلا ماس ماس!
😀 😀 😀
بیست میلیون جمع کرده بودم پراید بخرم حالا با این توافق اخیر موندم پورشه بخرم یا مازراتی.
😀 😀 😀
توافقنامه هسته ای و لغو تحریم ها مبارک، ایرانیان این روز بزرگ رو به فال نیک گرفته و از این به بعد این روز فرخنده روز «هسته بدر» خوانده میشود.
😀 😀 😀
وااااای خدایا! حالا که میخواهیم با آمریکا رفت و آمد کنیم، چی بپوشییییییییییییم!
😀 😀 😀
از لوزان خبر میرسه سرپرست هیات مذاکره کننده ایرانی با عصبانیت وتندی خطاب به وزرای خارجه ی۱+۵ گفت انرژی هستهای واس ماس، فردو واس ماس، نطنز واس ماس، شما هیچ کارهاید هر چی تا الان گفتین ماس ماس!
😀 😀 😀
شانس نداریم که، حالا که داره رابطمون با آمریکا خوب میشه؛
اقتصادشون تعطیل میشه!
هیچی دیگه!
از فردا باید خرج مردم مظلوم آمریکا رو هم بدیم! حالا ببین،
اى بخشکی شانس!
😀 😀 😀
گفتگوی حسن روحانی با اوباما
اوباما: حسن بیداری؟
روحانی: هووووووووم… آره بیدارم
اوباما: حسن به نظرت رابطمون در آینده چی میشه من که خیلی نگرانم
روحانی: نمیدونم…
نمیخوام بهش فکر کنم…
اوباما: حسن الان اونجا ساعت چنده عزیزم؟
روحانی: طرفای ۲ صبحه
اوباما: الان داری چیکار میکنی عشقم؟
روحانی: دراز کشیدم
اوباما: چی پوشیدی؟
روحانی: … تاب و شلوارک!
اوباما:اوووووووووووووف
😀 😀 😀
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺩﺭﺯﻣﯿﻨﻪ ﻫﺴﺘﻪﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﻓﻘط!
ﺍﻃﻼﻉ ﺭﺳﺎﻧﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺗﺎپ ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﻧﯿﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ.
😀 😀 😀
خانمم زنگ زدم گفت کجایی؟
گفتم دارم میرم دیسکو.. .یهو تلفن قطع شد… زنگ زده میگه فکر کردی توافق شده، هر غلطی دلت بخواد میتونی بکنی و…
گفتم بابا تلفن قطع شد دارم میرم دیسکو صفحه ماشین عوض کنم…
مردم اعصاب ندارن اصلا…
😀 😀 😀
دوستان بابت توافق زیاد شادی نکنید
.
.
.
لاستیک پراید برسه آمریکا اونا میفهمن پراید از بمب اتمی خطرناکتره
هیچی دیگه روز از نو روزی از نو!
😀 😀 😀
از گروه ۱+۵ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻥ
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻫﺴﺘﻪﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ، ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﻬﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﯿﺪﯾﻢ!
ﺑﺬﺍﺭ ﺑﻘﯿﻪ ﻫﻢ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺑﺒﯿﻨﻦ!
😀 😀 😀
هنوز دارین فارسی حرف میزنین؟
توافق کردنا
?What do you do
😀 😀 😀
به علت ﮐﺜﺮﺕ ﮔﺰﯾﻨﻪﻫﺎﯼ ﺷﺎﺩﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻫﺴﺘﻪﺍی… آیتﺍﻟﻠﻪ ﻣﮑﺎﺭﻡ شیرازی ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﺣﺮﺍﻡ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺍﻋﻼﻡ کرد.
😀 😀 😀
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ
ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎها ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺑﺮسم.
😀 😀 😀
بچهها حلال کنید من دارم میرم کره شمالی .
هرچی فکر کردم دیدم زندگی بدون تحریم برام خیلی سخته. بلد نیستم زندگی کنم، میرم جایی که تحریمه.
خداحافط!
😀 😀 😀
نگا قدرت خدارو…
میگه: گر خداوند ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری
.
.
.
.
راه مکه رو بستن
راه آمریکا باز شد
😀 😀 😀
امروز چندتا پلیس افتادن دنبالم
میخواستن به زور بهم مشروب بدن
خدا لعنت کنه این توافقارو.
😀 😀 😀
ﯾﺎﺩﯼ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍﺣﻞ ﻣﯿﮑﻨﻢ.
ﺍﮔﻪ ﺁﻗﺎ ﺯﻧﺪه ﺑﻮﺩ ﻭ ﺷﺎﻫﺪ نشستﻫﺎﯼ ﻫﺴﺘﻪﺍﯼ ﺑﻮﺩ، ﺍﺧﻤﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺖ :
ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﻮﺍﻓﻘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻧﯿﺴت…
😀 😀 😀
بیا توافقنامه امضا کنیم،
من رآکتور قلبم را به نامت میکنم،
تو هم تحریم چشمانت را از من بردار!
😀 😀 😀
مخزنی هستهای
مشترک گرامی بابت شیرینی توافق ۵ هزار تومان از حساب شما کسر گردید
بانک ملی
😀 😀 😀
ﻣﯿﮕﻤﺎ؛
ﺣﺎﻻ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮔﺮﻭه ۱+۵ چی ﻣﯿﺸﻪ؟ !
ﺍﺻﻼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯾﻪ؟ !
ﮐﺴﯽ ﺑﻠﺪه؟!
ﺁﺑﺮﻭﻣﻮﻥ ﻧﺮه ﺑﺨﻨﺪﻥ ﺑﻬم
😀 😀 😀
دمت گرم ظریف
توی کوچه ما دارن داد میزنن دمپایی کهنه بیار، پراید ببر
ﻣیگن از فردا بنزین میشه لیتری ۵۰۰ تومان اونم عمرا اگر ظریف بذاره حساب کنی
ﺍﻣﺮﻭﺯ ۱۰۰۰ تومان دادم نانوایی میگم ﯾﻪ ﺑﺮﺑﺮﯼ ﺑﺪه ﻣﯿﮕﻪ :ﺍﻭﻣﺪﯼ ﻧﻮﻧﻮﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺨﺮﯼ!؟ مگه خبر نداری تحریما رو برداشتن؟!
😀 😀 😀
رفتم ماست خریدم بقیهشو پراید داد بهم
چی میکنه توافق!
😀 😀 😀
خداحافظ فلافل
سلام مک دونالد!
😀 😀 😀
حالا که رابطمون با آمریکا خوب شد
میخوام یه دیزی فروشی بزنم اسمشو بذارم واشینگتن دی زی!
😀 😀 😀
اس ام اس بازی شب توافق اوباما با روحانی
اوباما: حسن…
روحانی: جون دلم…
اوباما: دوسم داری؟
روحانی: آره عزیزم چرا نداشته باشم؟!
اوباما: من دلم اوجولات میخواد!
روحانی: تحریما رو که برداشتن برات بهترش رو میخرم. تو جون بخواه عشقم
اوباما: مرسی که واسه بهبود روابطمون این همه کار کردی… با دنیا عوضت نمیکنم
روحانی: اون مرتیکه نتانیاهو که دیگه بهت اس نداد؟!
اوباما: نه عسلم، بلاکه!
😀 😀 😀
تکبیر جدید بعد از توافق
الله اکبر الله اکبر مرگ بر قطب شمال، مرگ بر قطب جنوب، مرگ بر استوا، مرگ بر نصفالنهار مبدأ، مرگ بر داعش یزید کافر
😀 😀 😀
اونایی که منتظرن بعد توافق اوضاع مملکت بهتر بشه
از جنس همونایی هستن که فکر میکردن بعد انقلاب آب و برق مجانی میشه!!
😀 😀 😀
خبر فوری
جنتی اعلام کرد توافق در مذاکرات عمر دوبارهای به من داد!
یا ابوالفضل!
😀 😀 😀
مردی که دیروز بیمحابا سانتریفیوژ اضافه میکرد، یک قهرمان هستهای بود
مردی هم که امروز سانتریفیوژها را برچید، یک قهرمان هستهای است
اما «قهرمان واقعی» من هستم
که هزینه هر دو قهرمان دیروز و امروز رو با جوانیم
پرداخت میکنم.
امضاء: جوان ایرانی
😥 😥 😥
طنز، ابزاری کاملا جدیست
طنز در طول تاریخ جای ویژهای در زندگی اجتماعی داشته است. «دلقک»ها یا «تلخک»ها در دربار پادشاهان حتی مستبد نیز از ارج و قرب برخوردار بودند و بسیاری از حقایقی را که دیگران به طور جدی جرأت نداشتند بر زبان بیاورند، دلقکهای دربار در همه کشورها میتوانستند بگویند و نه تنها از هر مجازاتی مصون بودند بلکه شاه و درباریان میخندیدند و به آنها انعام نیز میدادند.
در فرهنگ ایرانی «سیاه بازی» و شخصیت «مبارک» در نمایشهای روحوضی یک نمونه کاملا مردمی از بیان و برخورد طنزآمیز با واقعیات گاه دشوار و تلخ است که متأسفانه این نوع نمایش به دلیل شرایط پس از جمهوری اسلامی در محاق فرو رفت.
در تاریخ ادبیات ایران نیز طنز از نوع جدی و سیاه و فاخر تا پند و هزل و هجو بخشی از آثار مهمترین شاعران و ادیبان ایران را تشکیل میدهد. در تاریخ معاصر ایران نیز کم نبودهاند نویسندگان و شاعرانی که با نثر و نظم طنزآمیز خود خنده بر لبها آورده و از قدرت و همچنین شرایط اجتماعی با زبان طنز به شدت انتقاد کردهاند.
در جمهوری اسلامی اما طنز و جوک ابعاد دیگری یافت و بر بار سیاسی آن به شدت افزوده شد و به نوعی مشارکت غیرمستقیم مردم در مسایلی تبدیل شد که خط قرمزهای رژیم به شمار میروند. در طنز و جوک همه این خط قرمزها زیر پا نهاده میشوند و دهان به دهان میگردند و خنده و شادییی را به همراه میآورند که چهره عبوس حکومت اسلامی در ایران با آن سر ناسازگاری و دشمنی دارد.
طنز و جوک اما هر آنجا که به هر دلیلی با نفرتپراکنی، تبلیغ خشونت، بیعدالتی و تحقیر انسانهای دیگر همراه میشود، در تناقض با سرشت آزادمنشانه و مبارزاتی خود قرار میگیرد.
اما به راستی چرا جوک میسازیم
وقتی با موردی مواجه میشویم که شرایط و نبود آزادی بیان مانع از ابراز آن به طور صریح میشود، طنز به میدان میآید تا آنچه را بگوید که به طور جدی نمیتوان بر زبان آورد. در عین حال طنز و جوک با تمسخر قدرت و قدرتمداران آنها را سکه یک پول میکند و ابهت ساختگی و توخالی آنها را به چالش میکشد.
جوک وسیلهای است غیرمستقیم و شادیآور برای نقد آن چیزی که مردم آن را دوست ندارند و یا مخالف آن هستند. طنز و جوک برای تحقیر نیست، برای به چالش کشیدن احساسهای انسانی نیست. از همین رو کسی درباره فجایع و پدیدههایی مانند بیماری و جنگ طنز نمیگوید و جوک تعریف نمیکند و نمیخندد.
طنز و شنیدن آن در عین حال ظرفیت و بردباری انسان را تقویت میکند. انسانی که بتواند درباره خود بگوید و بخندد، یعنی توانایی دیدن آن روی سکه را نیز دارد: جنبه طنزآمیز زندگی!
این است که یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران، برنامه اتمی جمهوری اسلامی و مذاکرات هستهایش، به یکی از پرطنزترین و پرجوکترین رویدادها تبدیل میشود.
جامعهای که دور و برش را خطوط قرمز پر کرده هر روز بیش از روز پیش آنها را زیر پا میگذارد و این گونه با خود به توافق میرسد.