نبود اماکن عمومی مناسب برای معلولان در ایران ضعف آنها را دو چندان کرده و سبب منزوی شدن آنان در جامعه شده است. در حوادث پیشبینیناپذیر نیز معلولان جامعه بیشتر از بقیه افراد در معرض خطر قرار دارند.
حتی در اماکن گردشگری هم تدابیری برای مناسب ساختن امکانات رفت و آمد آنها در نظر گرفته نشده است. به طوری که روز گردشگری برای همه گردشگران معنا دارد غیر از گردشگران معلول. سفر و گردش آنها محدود است آن هم به این دلیل که دیده نمیشوند تا برایشان راهها هموار شود. چه آنهایی که با ویلچر جا به جا می شوند، چه نابینایان و ناشنوایان و چه معلولان ذهنی.
به گزارش خبرگزاری مهر، مهمترین کاخ موزهها و بناهای تاریخی ایران برای ورود گردشگران معلول مناسب نیست. این افراد باید خود را به سختترین شکل ممکن به بناهای تاریخی برسانند و از آنجا به بعد با کمک افراد دیگر شاید بتوانند پلهها را طیکنند. به کمک دیگران اطلاعات راهنمای تور را بشنوند، به کمک دیگران متوجه اشیای موزهای و غیره شوند. برخی دیگر باید رنج سفر را به جان بخرند و یا عطایش را به لقایش ببخشند چون اتوبوسها، فرودگاهها و تاکسیهای ویژه آنها و مناسب برای رفت و آمد آنها ساخته نشده است.
گردشگران نابینا در فرودگاهها و یا اماکن عمومی مرتبط با سفر نمیتوانند متوجه هشدارها شوند چون سیستم هشدار برای آنها تعبیه نشده است، راهنمایان گردشگری فقط حرف میزنند و هیچ وسیلهای برای درک اطلاعات آنها از اشیای موزهها برای ناشنوایان وجود ندارد. اگر راهنما اطلاعات بیشتری درباره موزهها و یا مناطق طبیعی بدهد ناشنوایان نمیشنوند. نابینایان نیز اگر بشنوند نمیتوانند ببینند و بخوانند. آنها که میتوانند بخوانند و بشنوند نمی توانند پلههای بلند و زیاد مراکز تاریخی و گردشگری را طی کنند.
به راستی کسی به فکر گردشگری معلولان نیست. سازمان میراث فرهنگی در کمیتههای برنامهریزی خود، هیچ جایی برای معلولان در نظر نگرفته است.
محمد اسماعیل شیخ قرایی مدیر عامل انجمن معلولان پارس میگوید: ده درصد هر جامعهای از نظر سازمان ملل دارای جمعیت معلول است. با این که در ایران آمار دقیقی از تعداد معلولان نیست اما میتوان حدس زد که ایران دارای حدود ۸ تا ۱۰ میلیون معلول است که در میان آنها معلولان جسمی حرکتی و ذهنی وجود دارند.
شیخ قرایی و همکارانش در انجمن معلولان پارس تنها به معلولان جسمی و حرکتی خدمات میدهند و در کنار خدماتشان سعی میکنند آنها را به تورهای گردشگری ببرند، تورهایی که باید از چند روز قبل چند نفری رفته و شرایط را بررسی کرده باشند.
هنوز موزههای ایران محل دیدنی مناسبی برای گردشگران معلول نیست. این مشکل را بسیاری از بناهای دیدنی دیگر نه فقط در تهران بلکه در کل کشور دارند. معلولان حتی در سفرهای هوایی نیز دچار مشکل هستند. این درحالیست که دستورالعمل اجرایی حمل و نقل هوایی معلولان و توانخواهان اردیبهشت سال ۹۲ مصوب شد اما سازمان هواپیمایی خود را مسوول اجرای آن نمیداند.
شیخ قرایی میگوید: در این دستورالعمل وظایف فرودگاهها در هنگام پذیرش معلولان به تفکیک نوع معلولیت نوشته شده و به تمام فرودگاههای کشور نیز ابلاغ شده است. حتی این نکته ذکر شده است که باید صندلی مخصوص معلولان حرکتی در هواپیماها تعبیه شود. اما اکنون در هیچ هواپیمایی چنین امکانی وجود ندارد و جای مسافران توانخواه را نیز با صندلی پر کردهاند تا مسافر بیشتری در هواپیما بنشیند.
هتلهای کشور نیز آن طور که شیخ قرایی میگوید طبق استاندارد جهانی ساخته نمیشوند. در حالی که در هتلهای چندستاره میبایست اتاقهایی برای معلولان در نظر گرفته شود و حتی مشخص شده که سرویسهای بهداشتی باید با عرض ۸۰ سانتیمتر در نظر گرفته شود که معلول به راحتی بتواند تردد کند. اما کدام یک از هتلهای کشورمان چنین امکانی را به معلولان میدهد؟
مسلم است که گردشگران معلول نمیخواهند در سفر زحمتی برای دیگران داشته باشند اما بی تدبیری و نداشتن برنامهای برای سفرهای آنان باعث شده تا آنها نتوانند از جاذبه های گردشگری شهرهای ایران بهرهای ببرند.
خبرگزاری مهر مینویسد، آیا بهتر نیست در روز جهانی گردشگری فکری هم به حال گردشگران معلول شود؟ این اقدامات هزینه زیادی نخواهد داشت. گذاشتن رمپ با قابلیت جابجایی، هیچ اثر تاریخی را خدشهدار نمیکند. باز کردن راه ویژه برای عبور موتورسوارها آن هم برای زمانی که معلولان میخواهند تردد کنند، به طور موقت سخت نیست. نوشتن اطلاعات بیشتر برای اشیای موزهها ناشنوایان را محتاج به شنیدن و انتقال اطلاعات راهنمایان موزهای نمیکند. نابینایان با استفاده از متون بریل خودشان میتوانند اطلاعاتی از جاذبههای گردشگری به دست بیاورند. بسیاری از این کارها نه هزینه دارد و نه کار غیر قابل انجامی است. فقط کمی تدبیر میخواهد.