سوریه: نه افغانستان، نه ویتنام

دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴ برابر با ۲۶ اکتبر ۲۰۱۵


به نظر می‌رسد وضعیت فاجعه‌بار سوریه با وجود سفر کوتاه و نمایشی بشار اسد به روسیه، از ماندن یا نماندن این رهبر بی‌کفایت بر اریکه قدرت فراتر رفته است.

رهبری که ماندن خود در قدرت را با سرنوشت خونین و آوارگی مردم کشور خود تاخت زد. رهبری که از تجربه و تاریخ نیاموخت و درنیافت که در مذاکره با نیروهای داخلی و ملی برای تقسیم قدرت، می‌توان آینده بهتری را برای سوریه رقم زد تا سرکوب و بمباران و پشتیبانی نیروهای خارجی که هر گاه تشخیص دهند، از او و رژیم‌اش به آسانی عبور خواهند کرد.

گذشته از وضعیت داخلی سوریه، کم از این سو و آن سو شنیده نمی‌شود که دولت‌های ایران و روسیه با مداخله در جنگ این کشور، به تدریج در حال فرو رفتن در باتلاقی هستند که «افغانستانِ روسیه» و «ویتنامِ ایران»‌ نامیده شده است.

در نخستین تشبیه، ارتش اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پس از ده سال که دولت وابسته‌ای را در بهار ۱۹۷۸ با کودتا به روی کار آورد  و آن را «انقلاب ثور» نامید، مجبور شد خاک افغانستان را ترک کند تا آن سرزمین رنج‌دیده طی یک جنگ داخلی به دامان طالبان در غلتد که مخلوق آمریکا و پاکستان برای راندن شوروی از آن کشور بود.

در تشبیه دوم، ارتش آمریکا نیز پس از تقریبا ده سال مشارکت مستقیم در جنگی که سال‌ها پیش از آن در ویتنام آغاز شده بود، مجبور به عقب‌نشینی شد بدون آنکه توانسته باشد از افتادن بخشی از آن کشور به دامان اتحاد شوروی جلوگیری کند.

امروز از ببر کاغذی کمونیسم و اتحاد شوروی خبری نیست. روسیه هست و آمریکا و رژیم‌های مستبد و فاسدی که قادر به درک و حاضر به پذیرفتن روح زمان نیستند به اضافه اسلامیست‌های فرقه‌های مختلف که از سوی حکومت‌های اتفاقا اسلامی مانند رژیم‌های ایران و عربستان، علیه یکدیگر حمایت می‌شوند! رژیم‌ها و گروه‌هایی که عمدتا ساخته و پرداخته «ابرقدرت»های همان دوران جنگ سرد هستند.

برخی نیز در شرایطی که جنگی تمام‌عیار در منطقه جریان دارد، از جنگ جهانی سوم سخن می‌گویند. در چنین شرایطی، سوریه برای کشورهای مداخله‌گر نه افغانستان و ویتنام، بلکه نمونه سومی است در موقعیتی به کلی متفاوت و پیش‌بینی‌ناپذیر. موقعیتی که در آن، ضعیف‌ترین حلقه همانا رژیم ایران است: یک حکومت مذهبی بلندپرواز که با وجود سرمایه‌گذاری عظیم بر روی شاخه‌های نظامی و تروریستی‌اش در منطقه، از یک سو به دلیل قومی و نژادی (عرب نبودن) و از سوی دیگر به دلیل مذهبی (شیعه بودن) چه در جهان و چه در منطقه، در اقلیت قرار دارد و حتی به گروه‌های مورد حمایت خویش نیز که از قوم و مذهب مخالف هستند نمی‌تواند اعتماد و تکیه کند.

[کیهان لندن شماره ۳۱]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=26087