در چهارمین کنگره‌ی سالانه‌ی سکولاردمکرات‌ها

دوشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۵ برابر با ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۶


(+عکس) چهارمین کنگره‌ی سالانه‌ی سکولاردمکرات‌های ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶ (۲۰ و ۲۱ شهریور ۱۳۹۵) در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد.

چهارمین کنگره سکولاردمکرات‌ها، هامبورگ ۱۰ و ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶

این کنگره به همت جنبش سکولاردمکراسی که دکتر اسماعیل نوری‌علا یکی از مبتکران و بنیانگذاران آن است از چهار سال پیش با هدف پایه‌گذاری یک سنت پایدار بین مدافعان سکولاریسم  و دمکراسی و پاسداری از این اندیشه در شهرهای مختلف برگزار می‌‌شود. «جنبش سکولاردمکراسی ایران» در روز ۱۴ مرداد ۱۳۹۲ با انتشار «پیمان‌نامه‌ی عصر نو» به طور رسمی اعلام موجودیت کرد. ۲۲۰ تن این پیمان‌نامه را امضاء کرده‌اند که در میان آنها نام فعالان سیاسی و مدنی، روزنامه‌نگاران، هنرمندان، نویسندگان و شاعرانی را دید که اغلب آنان سال‌هاست در تبعید تحمیلی و خارج از کشور بسر می‌برند.

نخستین کنگره در شهر واشنگتن و کنگره‌های دوم و سوم در شهرهای بوخوم و فرانکفورت برگزار شدند.

کنگره چهارم سکولاردمکرات‌ها در هامبورگ با همکاری دو نهاد «جمعیت حمایت از مبارزات مردم ایران – هامبورگ» و «همایش ایرانیان هامبورگ» تدارک دیده شد و در نخستین روز آن طی بیانیه‌ای موجودیت یک تشکل جدید به نام «حزب سکولار دمکرات ایرانیان» نیز اعلام شد.

کنگره با سرود ملی «ای ایران» و خوشامدگویی خسرو بختیاری آغاز شد و با گزارش حسن اعتمادی درباره تدارک کنگره چهارم و خواندن پیام‌ها ادامه یافت.

در دو روز برگزاری این کنگره، فعالان سیاسی و مدنی و چهره‌ها و شخصیت‌های اجتماعی با دیدگاه‌های مختلف به ایراد سخنرانی پیرامون مسایل روز و چشم‌اندازهای احتمالی ایران پرداختند.

پادزهر تجزیه و سرکوب، عدم تمرکز است

مسایل مربوط به اقوام ایران یکی از موضوعات مهم این کنگره بود. دکتر اسماعیل نوری‌علا در سخنرانی خود، جریانات فکری درباره یکپارچگی ایران را به سه دسته تقسیم کرد: دسته‌ای که تصمیم خود را گرفته‌اند و به دنبال تجزیه ایران هستند؛ دسته‌ای که اشاره کردن به تجزیه ایران را خطرناک می‌دانند و معتقدند هر حکومتی باید با شدت با این موضوع برخورد کنند؛ و گروه سوم کسانی هستند که در این باره حاضر به صحبت هستند. وی در ادامه افزود، ایران از ۲۵۰۰ سال پیش به عنوان یک ملت رنگارنگ وجود داشته و تنها با جلب رضایت این مردم هست که می‌توان این یکپارچگی را حفظ کرد. آمار نشان می‌دهد که ۵۰ تا ۶۰ درصد مردم ایران از اقوام و تیره‌های مختلف هستند حال اگر این مردم راضی هستند که با یکدیگر زندگی کنند، دلیلی برای جدایی وجود ندارد. این آن ایده مهمی است که در بحث عدم تمرکز مطرح می‌شود و کسانی که علاقمند به یکپارچگی ایران هستند باید تلاش کنند تا این مردمان را راضی نگاه دارند.

دکتر نوری‌علا توضیح داد، تفاوت هست بین کنفدراسیون و فدراسیون. کنفدراسیون یعنی همین روسیه. در حالی که فدرالیسم تقسیم قدرت زیر یک حاکمیت مرکزی است. یعنی حکومت نامتمرکز. در اینجا خودگردانی و خودمختاری را نباید با یکدیگر اشتباه گرفت. ما با «خودمختاری» مخالف هستیم ولی با «خودگردانی» و اینکه استان‌های مختلف ایران بتوانند خودشان منطقه خود را زیر یک حکومت مرکزی بگردانند موافق هستیم. مثلا در بلوچستان به دلایل اقلیمی باید این حق را داشته باشند که مدارس خود را به خاطر گرما و سرما به شکل دیگری سازمان بدهند. حکومت نامتمرکز یعنی اعطای خودگردانی به مناطق مختلف ایران تا این مردم بتوانند با یکدیگر بمانند.

اسماعیل نوری علا
اسماعیل نوری علا

اسماعیل نوری‌علا افزود، حکومت سکولاردمکرات معتقد به عدم تمرکز است و ما هیچ ابایی نداریم که از ایالات متحده ایران هم صحبت بکنیم. قبل از انقلاب مشروطه هم «ممالک محروسه ایران» بود و بعد هم در قانون مشروطه از ایالات و ولایات سخن می‌رفت.

وی تأکید کرد، ما در حال حاضر، با تجزیه‌طلبانی که تصمیم خود را برای تجزیه‌ی ایران گرفته‌اند اصلا نمی‌توانیم وارد گفتگو شویم، و حرفی نداریم با هم بزنیم. با کسانی هم که با چکمه و حمله و سرکوب می‌خواهند کردستان و بلوچستان را سرکوب کنند هم حرفی برای گفتن نداریم.

به عقیده‌ی نوری‌علا، تنها راه حفظ یکپارچگی ایران، جلب رضایت مردمان این منطقه و خودگردانی آنهاست که بتوان آنها را با خود نگاه داشت. وی گفت، من فکر نمی‌کنم هیچ کدام از این احزاب و گروه‌هایی که مدعی جدایی هستند، نماینده اکثریت مردم این مناطق باشند! آماری هم در این زمینه وجود ندارد و در همه استان‌های ایران چنین است. تصور من این است که اکثریت مردم ایران خواهان جدایی نیستند مگر اینکه مجبور شوند. ما را که صحبت از عدم تمرکز و ایالات متحده ایران می‌کنیم، تجزیه طلب می‌خوانند در حالی که ما تنها راه برای حفظ یکپارچگی ایران را پیشنهاد می‌کنیم و اتفاقا آن دو گروه دیگر تجزیه‌طلب هستند و یکی مستقیم و دیگری نامستقیم برای تجزیه ایران تلاش می‌کنند.

دکتر  نوری‌علا در پاسخ به این پرسش که در ایران غیرمتمرکزی که وی پیشنهاد می‌کند آیا شهروندان اول ایرانی هستند؟ و آیا یک مازندرانی حق دارد مثلا استاندار کردستان بشود یا نه، گفت که خودش و حزب تازه‌تأسیس معتقد به تقسیم‌بندی بر اساس زبان و قوم نیستند و همه ساکنان کشور، ایرانی هستند و در یک انتخابات آزاد هر کسی می‌تواند در هر منطقه‌ای اگر از سوی مردم آن منطقه رأی آورد به هر مقام و مسوولیتی برسد.

ضرورت همبستگی اپوزیسیون سیاسی و اپوزیسیون فرهنگی

شکوه میرزادگی از رابطه سکولاریسم و هویت فرهنگی سخن گفت و این حقیقت که ایرانیان همواره زمانی به وحشت و تکاپو افتادند که هویت فرهنگی‌ آنها مورد تهاجم قرار گرفت. برای مثال درست است که حمله مغول‌ها مناطقی از ایران را به خاک و خون کشید و از بین برد و ایرانیان از آن حمله رنج دیدند و ضربه خوردند اما از آنجا که مغول‌ها هویت فرهنگی آنها را مورد حمله قرار نداده بود بلکه حتی در برابر این فرهنگ سر تعظیم فرود آورد، ایرانیان دچار هراس نشدند. اما در برابر اعراب مهاجم وحشت بر دل ایرانیان افتاد و به تدابیر و ترفندهای گوناگون تلاش کردند آنچه را به هویت فرهنگی آنان ارتباط داشت، حفظ کنند. حتی بسیاری از آثار را با نامی دیگر، عربی و اسلامی، نامیدند تا بمانند. میرزادگی تأکید کرد، سکولاریسم کاری به دین  و مذهب مردم ندارد؛ سکولاریسم یعنی جدایی حکومت و دین و نباید آدرس غلط به مردم داد.

شکوه میرزادگی
شکوه میرزادگی

او همچنین از اتحاد اپوزیسیون سیاسی و اپوزیسیون فرهنگی سخن گفت چرا که تلاش‌های عظیم فرهنگی که در ایران و همچنین در خارج از ایران صورت می‌گیرد مبنای مهم تغییرات سیاسی هستند.

سخنرانان دیگری نیز در روز نخست از زوایای مختلف به مباحث سکولاریسم، دمکراسی و رابطه‌ی آنها با دین و مذهب و چشم‌اندازهای مختلف برای ایران پرداختند.

راه‌حل‌های ساده برای مسایل اتنیکی

در روز دوم کنگره احمد رأفت نیز به مساله اقوام پرداخت و این نکته را مطرح کرد که عناوین مختلف مانند قومیت‌ها، ملیت‌ها و غیره بیشتر سبب دعوا و درگیری می‌شود تا محتوای اینها! بنا بر این او ترجیحا از اصطلاح «اتنیک» استفاده می‌کند که چون خارجی است پس چنان حساسیتی را نیز به دنبال ندارد. وی یادآوری کرد که مسأله و مشکل در ایران زیاد است ولی آنچه در سال‌های اخیر حاد شده، حقوق گروه‌های اتنیکی است.

احمد رأفت
احمد رأفت

وی با تایید نظرات دکتر نوری‌علا که عمدتا دو نوع برخورد تجزیه یا سرکوب در این رابطه مطرح می‌شود گفت، ولی آنچه من با آقای نوری‌علا مخالف هستم این است که ایشان گفتند با تجزیه‌طلبان صحبت نمی‌کنند در حالی که اتفاقا باید با آنها صحبت کرد! آنها را باید قانع کرد که در یک روند می‌توان در چهارچوب ایران به خواست‌های حقوقی‌شان برسند. این موضوع در کشورهای دیگر از جمله ایتالیا انجام و تجربه شده و موفق بوده است چه در مورد قوانین و مسایل حقوقی و چه در مورد زبان. یک سری راه‌حل‌های بسیار ساده وجود دارد که می‌توان به مسایل اتنیکی پاسخ مساعد داد. نادیده گرفتن واقعیات اتفاقا به انشعاب و  تجزیه می‌انجامد. تجزیه ایران به نفع هیچ کس نیست از جمله خود اقوام. احمد رأفت یادآوری کرد که احزاب مختلف برای مسایل قومی و اتنیک باید طرح و برنامه داشته باشند.

سیاست خارجی سکولار باید همسو با آرمان‌های دموکراسی باشد

دکتر رضا تقی‌زاده دومین سخنران روز دوم کنگره بود که  درباره سکولاردمکراسی و سیاست خارجی سخنانی ایراد کرد. وی گفت، سیاست خارجی اهرمی است که باید ضامن رشد اقتصادی و راهنمای توسعه کشور در رقابت با کشورهای دیگر باشد. وقتی تحولات تسریع می‌شوند ما نیز می‌بایست همسو با این تحولات شویم. در آغاز قرن جدید شاهد انفجار برج‌های دوقلو، سقوط طالبان، سقوط صدام، بهار عربی و الحاق کریمه به روسیه بودیم. همه اینها جغرافیای سیاسی منطقه را تغییر داده است. در چنین شرایطی ما حکومتی در ایران داریم که یک حکومت متحجر است و نه تنها همسو با این تحولات نمی‌شود بلکه همچنان از نظر فکری و عملی به گذشته وفادار است.

رضا تقی‌زاده
رضا تقی‌زاده

وی به عنوان نمونه‌ی تحجر، یادآوری کرد که تز دکترای سعید جلیلی که قرار بود رقیب حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ باشد درباره سیاست خارجی است اما سیاست خارجی محمد! شما تصور کنید تز دکترای رییس جمهوری ایتالیا سیاست خارجی عیسی مسیح در دو هزار و پانصد سال پیش باشد!

تقی‌زاده سپس به اهمیت «نفوذ سرد» پرداخت و گفت، این نفوذ چیزی بود که ایرانیان به اعتبار فرهنگ خود پیش از انقلاب اسلامی در خارج داشتند. قدرت نرم و قدرت سرد. قطری‌ها با پول جام جهانی را می‌خرند. قدرت را نمی‌توان با گلوله خرید. ولی جمهوری اسلامی همچنان چریک به همه جای دنیا می‌فرستد: یمن، عراق، افغانستان… و به هیچ جا هم نمی‌رسد. هیچ کدام از این سیاست‌ها با منافع ملی کشور ما همسو نیست و از نظر اقتصادی هم ضربه می‌زند. اگر به شیراز بروید انگار در ریاض هستید چون همه اسامی خیابان‌ها عربی هستند!  پس فرهنگ ما که سبب قدرت سرد و نفوذ سرد می شود کجاست؟ این موضوع در جمهوری اسلامی فراموش شده.

دکتر تقی‌زاده تأکید کرد، ولی هیچ کدام از ما در اینجا نمی‌توانیم چنین سیاستی را تعیین کنیم. این سیاست باید در قانون اساسی کشور اصول پایه‌ای‌اش تدوین شده باشد و این مستلزم گذر از جمهوری اسلامی است. سیاست داخلی و خارجی دو روی یک سکه هستند و هر دو باید در قانون اساسی کشور تبیین شوند. وی با یادآوری وجود دو عامل ثابت و متغیر در سیاست خارجی گفت، عوامل متغیر با تغییر دولت‌ها در کشورهای مختلف ایجاد می‌شوند ولی ترکیب قومی و زبان و مرزها عوامل ثابت هستند. سیاست خارجی بر اساس عوامل متغیر تبیین می‌شود و سیاست خارجی یک حکومت سکولار می‌بایست هم‌سویی با آرمان‌های دموکراسی باشد: تساوی  و حقوق بشر.

وی در پایان افزود، روز سقوط جمهوری اسلامی آغاز آرامش در منطقه است برای اینکه یک عامل اغتشاش و تنش از جمله در زمینه شیعه و سنی از میان برداشته می‌شود. این رژیم سبب رقابت مذهبی شده و کشورهای دیگر را واداشته به این رقابت بپیوندند. تروریسم مذهبی خطرناک‌تر از بمب اتمی است حال آنکه نیروی نظامی باید پشتوانه حل مسایل باشد و نه عامل حل آنها. نیروی نظامی باید اهرم دفاعی باشد آن هم در مرزها و نه در خارج از مرزهای ایران مثلا در سوریه.

باید بتوان در آرامش به حل مسایل پرداخت

مهندس حسن شریعتمداری به انتظاراتی که از یک حکومت سکولار و دمکرات می‌رود پرداخت. وی گفت، شاید آینده ما را اکنون رقم بزند بدون آنکه ما به عنوان اپوزیسیون نظام نقش چندانی در آن داشته باشیم. ما در منطقه‌ای متولد شده‌ایم که نه محل و نه تاریخ و نه همسایگانمان را خودمان  انتخاب کرده‌ایم. امروز ترس از موجودیت در دوران جهانی شدن حکومت‌های استبدادی را در بر گرفته. زمانی در خاورمیانه امپراتوری‌ها بابل، ایرانی، اسلامی، عثمانی و صفوی وجود داشته با سه دین زردشتی و مزدکی و مانوی که خاستگاه ایرانی داشتند و سه دین اسلام و مسیحی و یهودی که خاستگاه سامی دارند. امروز خاورمیانه از هیچ کدام از اینها بهره‌ای ندارد.

حسن شریعتمداری
حسن شریعتمداری

یک روانشناس می‌گوید ما دارای عقده خاورمیانه‌ای هستیم و فکر می‌کنیم حق ما را غرب خورده ونگذاشته که امپراتوری‌های خودمان را داشته باشیم. امروز، عربستان به دنبال اقتدار اسلامی و ایران به دنبال اقتدار صفوی و ترکیه هم که در پی عظمت عثمانی است. در حقیقت ما با یک سری فسیل‌های تاریخی در منطقه روبرو هستیم که برای آمالی که قابل تحقق نیستند در سوریه با یکدیگر می‌جنگند.

مهندس شریعتمداری با تکیه بر این زمینه ادامه داد، پس اگر همین فردا در ایران حکومت سکولاردمکراسی آقای نوری‌علا برقرار شود، بت عیار اقتدار به هر شکلی ممکن است در بیاید. اقتدار اسلامی می‌تواند به اقتدارطلبی ناسیونالیستی تبدیل شود.

وی سپس دیدگاه خود را برای امروز چنین توضیح داد، ما باید برای آینده زندگی کنیم. امید داشته باشیم که آینده را بسازیم و به گذشته پناه نبریم. شاید کسانی نخواهند به صفویه باز گردند ولی به دوران هخامنشی چرا!

ما باید در دنیای امروز و با داده‌های امروز زندگی کنیم: حداقل رقابت، بیشترین تنش‌زدایی و حداکثر امکان همکاری با رقبا و شهامت فراموش کردن بازگشت به گذشته را داشته باشیم. بتوانیم پل‌های سیاسی و اقتصادی برقرار کنیم بدون دکترین توسعه‌طلبی. این کیک خاورمیانه مدعیان متفاوتی دارد و سهم شیر نصیب کسی نخواهد شد و باید بپذیریم که سهم ما با توافق دیگران تعیین خواهد شد.

وی همچنین تأکید کرد که سکولاریسم و دمکراسی الزاما زیاده‌خواهی را کنترل نمی‌کنند. روحیه تعادل و زندگانی در امروز و قبول این واقعیت که منافع برای همگان است را ما باید بتوانیم با قطب‌های اقتصادی قوی در منطقه ایجاد کنیم.

ما باید تعامل مثبت با  منطقه و جهان داشته باشیم. ما نیاز به دخالت و همکاری دیگران داریم. اما تا قطب‌های اقتصادی قوی نداشته باشیم این همکاری و دخالت می‌تواند به بحران منجر شود.

مهندس شریعتمداری نتیجه گرفت، وضعیت پیچیده‌ای است. اینکه در آینده با آرامش بتوان پشت میز نشست و به آرامی مسایل را حل کرد فقط یک احتمال است. ولی ما باید بر روی همین احتمال سرمایه‌گذاری کنیم.

تلاش برای همبستگی مردمان منطقه

آریو شهبانی، یکی از شرکت‌کنندگان جوان این کنگره که تالار یا فوروم گفتگو درباره سکولاردمکراسی را راه‌اندازی کرده تا ایرانیان بتوانند در آنجا به بیان نقطه نظرات خود و بحث درباره آن بپردازند، زیر عنوان «ایران سکولاردمکرات و قدرت‌های جهانی» به تحلیل سیاست کشورهایی مانند آمریکا و روسیه از جمله در برخورد با جنبش سبز و جنگ سوریه پرداخت. وی به «اتحاد شوروی نوین» یعنی روسیه و چین با هم اشاره کرد و گفت که آنان تلاش می‌کنند با ترفندهای مختلف بر سیاست‌ و تصمیم‌گیری دولت‌های غربی تأثیر بگذارند از جمله از طریق هدایت افکار عمومی در کشورهای غربی.

آریو شهبانی
آریو شهبانی

آریو شهبانی با طرح این ایده که می‌بایست برای ارتباط بین نیروهای مخالف و اپوزیسیون کشورهایی که شرایط مشابه سیاسی دارند تلاش کرد، گفت، مشکلات ما مشترک هستند،  استعدادهای  ما متفاوت. بنا بر این فرصت طلایی برای ما وجود دارد تا مردم نظام‌هایی را که قربانیان رژیم‌هایی  مانند جمهوری اسلامی یا روسیه و چین و سوریه و سرزمین‌های مشابه هستند، به همبستگی با یکدیگر تشویق کرد.

کسب قدرت سیاسی و تقسیم آن را نباید مسکوت گذاشت

الاهه بقراط در بخشی از سخنان خود به انسدادی که هم حکومت و هم جامعه به آن دچار هستند اشاره کرد و آن را «بن‌بست انقلاب و اصلاح» نامید. به نظر وی بزرگ‌ترین تفاوت فراگیر شرایط پس از انقلاب ۵۷ با پیش از آن در تفاوت دو حکومت نیست بلکه در تفاوت جایگاه هر دو حکومت با یک جامعه است: حکومت قبلی اصلاحی بود و با یک جامعه انقلابی روبرو شد. حکومت فعلی انقلابی است و با یک جامعه‌ی اصلاحی روبرو شده است. وی با تأکید بر نقش تشکل و تحزب در تغییر و تحول اجتماعی ایران گفت که در جامعه یک انقلاب اجتماعی و فرهنگی در حال روی دادن است که نه کسی اجازه گرفته و نه حکومت می‌تواند مانع آن شود، و این تغییرات فرهنگی و اجتماعی الزاما به تغییرات سیاسی و اقتصادی خواهد انجامید. وی گفت، برای آن تغییر از حالا باید آماده بود تا بار دیگر مانند انقلاب ۵۷ یک نیروی مخرب خلاء قدرت را پر نکند. از همین رو احزاب مدافع دمکراسی می‌بایست با صراحت از تلاش برای کسب قدرت سیاسی به منظور تقسیم آن صحبت کنند و برنامه خود را برای این هدف به مردم ارایه دهند وگرنه حزبی که از کسب قدرت سیاسی حرف نمی‌زند و یا درباره آن تعارف می‌کند، قابل اعتماد نیست.

الاهه بقراط
الاهه بقراط

الاهه بقراط همچنین افزود که رژیم ایران سال‌ها برای تبدیل مخالفان استبداد به موافقان استبداد تلاش کرد و در این راه از جمله از طریق پروژه اصلاحات موفق هم بود. ولی کسانی که همچنان مخالف استبداد و قدرت انحصاری هستند باید به صراحت به مردم بگویند که قصد جابجایی این قدرت را با قدرت دمکراتیک دارند و برای این منظور تلاش می‌کنند وگرنه باز هم ممکن است حتی به یک نظام سکولار رسید ولی این نظام بعید است دمکراتیک باشد.

باید به همکاری‌های پروژه‌ای پرداخت

دکتر شهریار آهی با  مقدمه‌ای درباره حاکمیت دوگانه گفت، اول اینکه حکومت با حاکمیت فرق می‌کند؛ حکومت‌ها می‌آیند و می‌روند.  بعضی‌ها سعی کردند بقبولانند که حاکمیت دوگانه ممکن است: با مبنای الاهی و مردمی، هر دو. انگار می‌توان با نهادهای مردمی که از سوی نهادهای الاهی و یا انقلابی محدود می‌شوند حکومت کرد. نقطه چالش در جایی است که این دو در برابر هم قرار می‌گیرند و این روند سال‌هاست شروع شده: از ۹۰ درصد پشتیبانی می رسد به ۵۰ درصد و ۴۰ درصد تا جایی که سرانجام  ۱۰ درصد می‌شود. یک ایدیولوژی ثابت نمی‌تواند مشروعیت خود را بازسازی کند آن هم چیزی مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش را. بنا بر این مجبور می‌شود سرانجام دست به خونریزی بزند.

شهریار آهی
شهریار آهی

دکتر آهی درباره مسایل قومی گفت، حاکمیت قابل تقسیم نیست چون بالاترین مرجع است و آن را نمی‌شود تقسیم کرد ولی قابل توزیع است. فدرالیسم این حاکمیت را توزیع می‌کند. تمام اصول فدرالیسم که آمریکا مهد آن است، بر اساس حفظ حکومت مرکزی است و این حاکمیت است که تجزیه می‌شود و نه کشور. وی گفت، بزرگترین علت تجزیه احتمالی ایران اتفاقا خود جمهوری اسلامی است که ادعا می‌کند اگر برود ایران تجزیه می‌شود.

شهریار آهی نیز تأکید کرد که سکولاریسم مخالف دین نیست و کاری به دین ندارد و وقتی کسی می‌خواهد بر اساس دین خود تصمیم بگیرد برود و به فلان حزب یا فرد رای بدهد نمی‌توان مانع او شد. وی در مورد اینکه آیا سکولاردمکراسی می‌تواند موضوع تحزب باشد گفت، این حزب می‌خواهد آلترناتیوسازی کند. آلترناتیو یک نظام، یک نظام دیگر است. بنا بر این مدعیان چنین فکری باید در برابر همه احزاب بی طرف باشند. احزاب ملی هم هستند که طبقاتی نیستند و برای دفاع از منافع یک ملت شکل می‌گیرند.

دکتر آهی در پایان برای نزدیک کردن جریان‌های مختلف اپوزیسیون به یکدیگر، پیشنهاد کرد شاید با پروژه‌های مشترک بتوان نیروهایی را زیر یک چتر گرد آورد. در جامعه‌ای که پر از گروه‌های اتنیک و مذهبی هستند، فقط نهادهای  مدنی می‌توانند بر این وضعیت آنارشی غلبه کنند.

سه پروژه پیشنهادی وی عبارتند از: مقابله با گفتمان جمهوری اسلامی که اگر برود ایران تجزیه می‌شود: این گفتمان را باید به این تبدیل کرد که اگر چنین شود، علتش خود جمهوری اسلامی است!

پرداختن به معیشت مردم و ترسیم رابطه‌ی بین فقر و فساد با شفافیت بخشیدن به فعالیت‌های اقتصادی رژیم. این شفافیت با یک نهاد حسابرس می‌تواند کل نظام را در هم بریزد.

و خطاب قرار دادن مجامع بین‌المللی: همه با هم و نه تک تک، به جامعه بین‌المللی بگوییم که سیاست اسلام میانه‌رو و اصلاح‌طلب در ایران پایگاه ندارد. به آنها گفت یک بار در ایران سوار تاکسی شوید تا ببینید که آخوند باید عمامه‌اش را بردارد تا سوار تاکسی شود! آنوقت می‌فهمید که سکولار دمکراسی در ایران چقدر پایگاه دارد.

این حکومت، ضدانقلابی است

مینا احمدی در سخنرانی خود به موضوع تحولات اجتماعی ایران و مبارزه‌‌ای پرداخت که به طور روزانه در ایران جریان دارد. وی گفت که مردم در کف خیابان به سینه‌ی انقلاب و جمهوری اسلامی دست رد زده‌اند. به عقیده‌ی احدی، مردم آلترناتیوها را در عمق جامعه ساخته‌اند. به نظر وی آنچه در ایران انقلاب و انقلابی نامیده می‌شود اتفاقا به دلیل عملکردهایش، ضدانقلاب و ضدانقلابی است.

مینا احدی
مینا احدی

وی گفت، دولت‌های غربی به ساختن هیولاهایی کمک کرده‌اند که حالا به خودشان تعرض می‌کنند. وی بر موضوع مبارزه زنان اشاره کرد و گفت که بدحجابی و بی‌حجابی به کابوس حکومت تبدیل شده است. مینا احمدی معتقد است که در جامعه ایران سه جنبش ناسیونالیستی، ملی- اسلامی، چپ- کمونیستی وجود دارد. در سال‌های گذشته و در حال حاضر این ملی- اسلامی‌ها هستند که می‌توانند حرف بزنند.

تلاش‌های فردی به جایی نمی‌رسد

دکتر محمود مرادخانی، فرزند شیخ‌علی تهرانی، که خواهرزاده علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی است ولی خودش از داشتن چنین نسبت خانوادگی شرمنده است و  ابا دارد، در سخنان خود گفت که کار اعتراضی نباید فقط به مناسبت‌های مختلف باشد بلکه تداوم آن است که مهم است. وی معتقد است که اپوزیسیون باید حرکت مخالفان در داخل و خارج کشور را هدایت کند وگرنه حرکت‌های خود به خودی می‌توند به هرج و مرج منجر می‌شود.

محمود مرادخانی
محمود مرادخانی

مرادخانی نیز معتقد است که جامعه ایران در حال تغییر و تحول روزانه است و در آن تلاش‌های ارزنده‌ی مدنی صورت می‌گیرد. وی همچنین گفت که باید با تلاش و همبستگی به جامعه جهانی و کشورهای خارجی گفت که مخاطب و نیروی برازنده‌ای در برابر خود دارند که حاضر است برای اهداف خود هزینه‌ بپردازد. وی تأکید کرد باید احزاب و گروه‌ها را گسترش داد و همیشه به‌روز بود وگرنه کارهای فردی به سرانجام نمی‌رسد.

سکولاریسم و دمکراسی کافی نیست

آذر ماجدی با تأکید بر اینکه همه ما بر سر سکولاریسم توافق داریم گفت اما بر سر معنایش تفاوت داریم. وی گفت، آنچه برای یک فعال سیاسی مهم است، سکولاریسم سیاسی است که یعنی جدایی دین از دولت. تعریف سکولاریسم ساده‌تر از تعریف دمکراسی است که از آن برداشت‌های متفاوت وجود دارد. وی گفت، برای مردمی که به دنبال معیشت روزانه‌ی خود می‌دوند، سکولاردمکراسی مسأله‌شان نیست. ماجدی با به پرسش کشیدن نظام سرمایه و سرمایه‌داری گفت، امروز همه دنیا ریخته بیرون و مبارزه می‌کند، علیه بانک‌ها، علیه پولشویی و فساد سیستم حاکم. این سیستم هر اعتماد و مشروعیتی را از دست داده است. شما با طرح سکولاریسم و دکمکراسی نمی‌توانید موضوع را خاتمه یافته قلمداد کنید.

آذر ماجدی
آذر ماجدی

وی افزود، از آنجا که رهبری و سازماندهی قوی وجود ندارد، جمهوری اسلامی نمی‌افتد. در سال ۸۸ هم جنبش به همین دلیل سرکوب شد. وی نتیجه گرفت، شما باید افق بازتری را به روی دیگران باز کنید. فقط سوسیالیسم است که می‌تواند نابرابری را از بین ببرد. به همین دلیل در رابطه با سکولاریسم هم باید پرسید سکولاریسم راست یا چپ؟! من مشکلم فقط اسلام نیست بلکه همه مذاهب است. آذر ماجدی همچنین گفت، اپوزیسیون باید تعهداتی بدهد که مثلا ما نمی‌گذاریم ایران، سوریه شود و همه آزادی بدون قید و شرط بیان می‌توانند داشته باشند.

علاقمندان برای تماشای ویدیو و گزارش‌های بیشتر می‌توانند به سایت کنگره مراجعه کنند.

مریم موذن زاده
مریم موذن زاده
مریم نادری
مریم نادری

چهارمین کنگره سکولاردمکرات‌ها، هامبورگ ۱۰ و ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶

حسن اعتمادی و محسن ذاکری
حسن اعتمادی و محسن ذاکری
مصطفی آزمایش و اسماعیل نوری علا
مصطفی آزمایش و اسماعیل نوری علا
محمدرضا روحانی
محمدرضا روحانی
کوروش اعتمادی
کوروش اعتمادی

چهارمین کنگره سکولاردمکرات‌ها، هامبورگ ۱۰ و ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶

اسفندیار منفردزاده
اسفندیار منفردزاده
منوچهر یزدیان
داریوش مجلسی
داریوش مجلسی
بهیه جیلانی
بهیه جیلانی
علی اصغر سلیمی
علی اصغر سلیمی
عبدالرضا کریمی
عبدالرضا کریمی
حمید گلبابایی و منوچهر فاضل
حمید گلبابایی و منوچهر فاضل
بهزاد صمیمی
بهزاد صمیمی

چهارمین کنگره سکولاردمکرات‌ها، هامبورگ ۱۰ و ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶

اسفندیار منفردزاده و اسماعیل نوری علا
اسفندیار منفردزاده و اسماعیل نوری علا

چهارمین کنگره سکولاردمکرات‌ها، هامبورگ ۱۰ و ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=52574