کشیش منصور بُرجی: دینِ حکومتی نسل جدید را جذب نمی‌کند

سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵ برابر با ۰۸ نوامبر ۲۰۱۶


گرچه طبق اصل ۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرانیان مسیحی، زرتشتی و کلیمی تنها اقلیت دینی شناخته می‌شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می‌کنند، اما همواره اقلیت‌های قومی و مذهبی در ایران با نقض حقوق شهروندی مواجه هستند.

از شعارهای حسین روحانی در شروع کار دولت یازدهم بهبود شرایط اقلیت‌ها بود که حالا در آخرین ماه‌های فعالیت دولت نه تنها بهبودی در آن حاصل نشده بلکه طبق گزارش‌های منتشر شده از سوی نهادهای حقوق بشری از جمله گزارش احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران که ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۶ در هفتاد و یکمین اجلاس عمومی سازمان ملل متحد در صحن علنی منتشر شد اقلیت‌های مذهبی در ایران همچنان با محدودیت‌های شدید روبرو هستند. کشیش منصور برجی، سخنگوی کمیته ماده ۱۸ وابسته به شورای کلیساهای ایرانی همگام در لندن در گفتگو با کیهان لندن به بررسی وضعیت نوکیشان مسیحی در دولت روحانی و فشار بر مسیحیان و کلیساهای فارسی زبان پرداخت.

کشیش منصور برجی، سخنگوی کمیته ماده ۱۸ وابسته به شورای کلیساهای ایرانی همگام در لندن
کشیش منصور برجی، سخنگوی کمیته ماده ۱۸ وابسته به شورای کلیساهای ایرانی همگام در لندن

-یکی از وعده‌های حسن روحانی، احقاق حقوق اقلیت‌های دینی و مذهبی بود، حتی ایجاد معاونتِ امور اقلیت‌های قومی و مذهبی و تدوین منشور شهروندی از اقدامات اولیه او بود، ولی در عمل فشار و دستگیری به خصوص در مورد اقلیت‌های مسیحی و بهایی بیشتر شد، به نظر شما آیا دولت او تلاشی برای بهبود حقوق اقلیت‌ها کرد و چرا وعده‌ها عملی نشد؟
-به منشور حقوق شهروندی اشاره کردید، اجازه دهید چند نکته را شفاف مطرح کنم. حسن روحانی صد روز پس از انتخابش به عنوان رئیس جمهور ایران، با کشورهای غربی بر سر مسائل هسته‌ای ایران به توافق رسید. ۲۶ نوامبر ۲۰۱۳ پیش‌نویس منشور حقوق شهروندی منتشر شد و آقای روحانی از حقوق‌دانان، دانشگاهیان و دیگر فعالان خواست تا در عرض یک ماه نظرات خود را در مورد پیش‌نویس این منشور به معاونت حقوقی ریاست جمهوری ارسال کنند تا پس از اصلاح و تغییرات نسخۀ نهایی آن منتشر شود. از آن روز تقریباً سه سال گذشته و با وجود نقد و نظرات فراوان، هنوز نسخه نهایی منتشر نشده است! به اعتقاد من پیش‌نویس منشور، گامی مثبت، اما فاقد عزمی راسخ برای بهبود وضعیت موجود بود. با گذشت زمان به نظر می‌رسد که هدف اصلی منشور فرونشاندن صدای معترضانی بود که مسیر مذاکرات را با مطالبهٔ حقوق شهروندی ناهموار می‌کردند.

مادۀ پانزدهم این منشور، معاونت حقوقی رئیس جمهور را موظف می‌کند هر سه ماه یک بار گزارش اقدامات به عمل آمده در اجرای این مصوبه را به رئیس جمهور ارائه کند. دشوار است باور کنیم که شما سه ماه یکبار در این رابطه گزارش بشنوید اما اقدامی مؤثر در بهبود آن وضعیت نکنید.

البته این منشور از همان ابتدا هم از خیلی دلگرم کننده نبود. در این منشور مفصل و ۲۰‌ صفحه‌ای تنها ۲ خط به حقوق اقلیت‌های قومی، دینی و مذهبی پرداخته است که بیشتر به یک تعارف مودبانه می‌ماند تا منشور حقوق!‌ زیرا این دو خط هیچ یک از حقوق بنیادی چون آزادی انتخاب دین، آزادی ابراز عقیده به صورت فردی یا جمعی، خصوصی یا عمومی، و حق والدین در آموزش دینی کودکان را مورد تاکید قرار نمی‌دهد.

به عنوان مثال در یکی از دو ماده مذکور (مادۀ ۳،۱۱۷) آمده است: «برگزاری و حضور در مراسم مذهبی ادیانی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده‌اند آزاد است.» این در حالی است که طی سالهای اخیر شمار کلیساهایی که به اجبار نهادهای امنیتی تعطیل شده‌اند و مسیحیانی که به علت شرکت در کلیساهای خانگی بازداشت شده‌اند در حد کم سابقه‌ای افزایش یافته است.

در ده ماه گذشته سال جاری شمار مسیحیانی که به علت شرکت و فعالیت در کلیساهای خانگی دستگیر شده‌اند حداقل ۱۲۰ نفر بوده است. این تنها مواردی است که تا کنون گزارش شده است. چه بسا موارد بیشتری هم وجود داشته که به دلیل نگرانی دستگیرشدگان و خانواده‌های آنان نه تنها رسانه‌ای نشده بلکه حتی گزارش نشده و در «کمیته ماده ۱۸» ثبت نشده است.

در ده ماه گذشته حداقل ۱۲۰ نفر از مسیحیان به علت شرکت در کلیساهای خانگی و به اتهامات امنیتی دستگیر شده‌اند
در ده ماه گذشته حداقل ۱۲۰ نفر از مسیحیان به علت شرکت در کلیساهای خانگی و به اتهامات امنیتی دستگیر شده‌اند

-روشنفکران دینی در ایران همواره معتقدند روش‌های برخورد حکومت با اقلیت‌های مذهبی آن روایتی نیست که در اسلام ناب آمده و تفسیر حکومتی مسبب این تبعیض‌هاست، آیا موافق هستید به طور کل قوانین شرعی و حقوقی نظام جمهوری اسلامی ظرفیت برای بهبود حقوق اقلیت‌ها ندارد یا معتقدید ضعف از مجریان قوانین شرعی و عرفی است؟
-به اعتقاد من دلایل امروزی آزار و جفای مسیحیان با آنچه در سال‌های اول بعد از انقلاب و یا دوران قتل کشیشان در دهه ۹۰ شاهد بودیم متفاوت است. تنگ‌نظری، نگاه امنیتی و حذف نظام‌مند مسیحیت فارسی زبان و پروتستان، بیشتر دلایلی عملگرایانه و سیاسی دارد تا دلایل اعتقادی یا قوانین شرعی. بارها گزارش شده که به نوکیشان مسیحی حین بازجویی یا در دادگاه گفته‌اند، «برای ما مهم نیست که شما چه دین و باوری دارید، اما حق ندارید آن را تبلیغ کنید». این عبارات حتی در موضع‌گیری‌های علنی مسئولان نظام هم دیده می‌شود.

گاهی از طرف برخی روحانیون سنتی ابراز نگرانی‌هایی می‌شود که واکنش دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی را به دنبال دارد. اما علت عمده‌ سرکوب مسیحیان و فشار بر آنها، نگرانی حکومت از رشد اقبال عمومی به مسیحیت، و گسترش کلیساهای خانگی در شهرها و روستاهایی با بافت سنتی است. در تحلیل آیت‌الله خامنه‌ای و همفکران ایشان، دلیل رویگردان شدن مردم از باروهای سنتی و قرائت حکومتی از دین، توطئه دشمنان خارجی است. آنان نمی‌توانند یا نمی‌خواهند باور کنند که این پدیده ممکن است ارتباطی هم با فساد فراگیر در نظام مالی و اقتصادی، اختلاس‌های میلیاردی، فقر و شکاف طبقاتی، ناعدالتی و برخورد دوگانه نظام قضایی با خودی‌ها و غیرخودی‌ها، وعده‌های عملی نشده، و مهمتر از همه واقعیت‌هایی اجتناب‌ناپذیر دینداری در عصر مدرن داشته باشد.

از سوی دیگر، دولت حسن روحانی دولتی عملگراست و تمرکز اصلی آن خروج از بن‌بست اقتصادی، پایان دادن به تحریم‌ها و نتیجه بخشیدن برجام است. کارنامه چند سال گذشته دولت روحانی نشان می‌دهد که حقوق شهروندی از اولویت پایین برخوردار است.

-حداقل آمار می‌گوید گرایش به مسیحیت در بین ایران بیشتر از گذشته شده، این اتفاق چقدر تحت تاثیر فرار جامعه از دین حکومتی؟
-شما کافی است لابه لای خطوط را بخوانید و در تحلیل‌ها و آسیب‌شناسی مسئولان حکومتی پاسخ خود را پیدا کنید. به عنوان مثال وقتی معاون سیاسی استاندار تهران می‌گوید: «۹۰ درصد جوانان ما امروز به واسطه رفتارهای سیاسی ما از اسلام فاصله گرفته‌اند» این دیگر بحث توطئه دشمن خارجی و استکبار جهانی و این حرفها نیست.

البته من نقش دینداری مدرن را هم بزرگ می‌دانم. در عصر غیرسنتی و با گسترش ارتباطات، مردم حتی در نوع پوشش، خوراک و آداب اجتماعی هم معتقد به گزینش و انتخاب شخصی هستند. دیگر دشوار است کسی را مجبور کرد شغل اجدادی‌ خود را دنبال کند، در شهر یا روستای زادگاهش بماند و یا دین موروثی خود را متابعت کند. در دنیای مدرن، مدعیان دین باید کثرت عقیده را بپذیرند و به جای رفتاری قیم‌مآبانه مردم را قانع و مجذوب دینی کنند که آن را عقلانی، اخلاقی، زیبا و شایسته می‌بینند. اجبار و اکراهی که خاص دین حکومتی است نسل جدید را جذب نمی‌کند بلکه حتی از خود می‌راند. نتیجه همان چیزی می‌شود که امام جمعه لاهیجان اذعان کرده است: «[میانگین] سن جمعیت مساجد به بالای ۶۰ سال رسیده است».

با فشارهای امنیتی تقریباً تمامی کلیساهای ایران که مراسم نیایش و دعا را با زبان فارسی برگزار می‌کردند یا تعطیل شدند و با برنامه‌های فارسی آنها حذف شد
با فشارهای امنیتی تقریباً تمامی کلیساهای ایران که مراسم نیایش و دعا را با زبان فارسی برگزار می‌کردند یا تعطیل شدند و با برنامه‌های فارسی آنها حذف شد

به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران «محبت نیوز» در سال‌های گذشته با فشارهای امنیتی تقریباً تمامی کلیساهای ایران که مراسم نیایش و دعا را با زبان فارسی برگزار می‌کردند یا تعطیل شدند و با برنامه‌های فارسی آنها حذف شد

منصور برجی
منصور برجی

-چرا جمهوری اسلامی به مسیحیت و کلیساهای خانگی نگاه امنیتی دارد و از طرفی صدا و سیما مستمر میزگردهای مختلف با محتوای ضدیت مسیحیت برپا می‌کنند و و رسانه‌های حکومتی بصورت مسیحی ستیزی را ترویج می‌کنند؟
-نگاه امنیتی حکومت فعلی ایران به مسیحیان و کلیساهای خانگی ریشه‌های مختلفی دارد که در این گفتگو مجال کافی برای توضیح درباره آنها نیست. اما به طور خلاصه می‌توان گفت که حاکمیت ایران پایگاه قدرت خود را بر لایه‌های سنتی اجتماع استوار می‌داند و از ریزش تدریجی این پایه‌ها نگران است. به جای بازنگری در عملکرد و کارنامه ناموفق خود طی چند دهه‌ گذشته، فرافکنی می‌کنند و آدرس غلط می‌دهند. می‌گویند دشمن می‌خواهد ایمان مردم را (به اسلام) بدزدد و از این راه حاکمیت را از دست ما خارج کند. وقتی سران عالی‌رتبه نظام چنین تحلیل و نتیجه‌گیری داشته باشند، کارگزاران و لایه‌های زیرین حاکمیت هم به دنبال این می‌افتند که این توضیح و تحلیل را یک طوری توجیه کنند.

بخشی از این رویکرد مسیحیت‌ستیزانه هم جنبه مالی دارد. بودجه‌ای کلانی که برخی نهادهای تبلیغی به بهانهٔ «کار فرهنگی و تحقیقاتی در ارتباط با ادیان و فرقه‌های انحرافی» از بودجه کشور دریافت می‌کند بالاخره باید یک طوری توجیه شود. هر چه دشمن فرضی بیشتر، خطرناک‌تر و بزرگتر باشد، بودجه دریافتی بیشتر خواهد بود.

البته منکر این نیستم که ممکن است عده‌ای هم مومنان دلواپس بوده و دغدغه‌هایی دلسوزانه داشته باشند. آنها می‌خواهند بدانند که چرا عده‌ی زیادی از مردم، و حتی افراد متدین و متعهد در حوزه‌های علمیه (چنان که وزیر اطلاعات دولت احمدی‌نژاد اذعان داشت)، با وجود همه مخاطرات، آزارها و دشواری‌های ممکن به مسیحیت می‌گروند.

-آذر ماه امسال مجلس شورای اسلامی در مورد مدارس اقلیت‌های دینی بندهایی را قوانین اضافه کرد که در نتیجه آن حوزه فعالیت‌های این مدارس را محدودتر کرده، حتی برای انتخاب مدیران این مدارس هم فیلترگذاری شده، فکر می‌کنید این محدودیت‌سازی‌ها تا کجا ادامه خواهد داشت؟
-به نظر می‌رسد از دو سال پیش به این طرف دامنه‌ محدودیت‌ها به کلیساهای سنتی هم در حال گسترش است. البته شاید هنوز زود باشد که این وضعیت را یک جور تغییر رویکرد بدانیم. شروع این جریان شاید بی‌ربط به دخالت بیشتر اطلاعات سپاه در امور مربوط به اقلیت‌های دینی نباشد. اما حمله به شخصیت‌هایی کلیسای سنتی، تلاش برای سلب مالکیت از برخی اماکن مذهبی و حتی هجوم مأموران امنیتی به دفاتر برخی رهبران دینی که مظنون به داشتن کتاب‌مقدس به زبان فارسی بوده‌اند، نمونه‌هایی است حاکی از گسترش دامنه محدودیت‌ها به این کلیساها. امیدوارم همه ما چند سال بعد این جملات را زمزمه نکنیم که: اول سراغ بهایی‌ها آمدند، سکوت کردیم چون بهایی نبودیم. بعد سراغ اسقفی‌ها و انجیلی‌ها و پنطیکاستی‌ها و برادران آمدند، سکوت کردیم زیرا هیچ یک از اینها نبودیم. بعد سراغ خودمان آمدند، اما دیگر کسی نبود که اعتراض کند.»

با این وجود فکر می‌کنم حکومت کماکان به گروهی از «اقلیت‌های مطلوب» نیاز دارد تا در مجامع بین‌المللی از آنها به عنوان نشان مدارای دینی و آزادی اقلیت‌های دینی یاد کند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=58713