ترامپ چگونه می‌تواند اشتباهات رؤسای جمهوری قبلی آمریکا را در مورد ایران تکرار نکند؟

- با ایران باید مثل یک دولت- ملت رفتار کرد و نه ترکیبی از دو جناح که گویا آمریکا می‌تواند یکی از آنها را به سود خود دستکاری کند
-خامنه‌ای و حسن روحانی در مورد مسائل اصلی هژمونی منطقه‌ای و استحکام خودکامگی مذهبی ایران توافق دارند
-در مواجهه با روحانیان ایران تهدید جواب می‌دهد نه چاپلوسی و تملق - نکته‌ای که همواره در کاخ سفید فراموش می‌شود این است که ایران حکومتی انقلابی دارد و تمام هویت خود را از دشمنی با غرب می‌گیرد و علاقه‌ای به عادی ساختن روابط با آمریکا ندارد

پنج شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۵ برابر با ۰۸ دسامبر ۲۰۱۶


مجله پولیتیکو در مقاله‌ای به این موضوع پرداخته که برخورد دونالد ترامپ با جمهوری اسلامی در چه چارچوبی باشد که اشتباهات رؤسای جمهوری پیشین آمریکا تکرار نشود.

علی‌ خامنه‌ای رهبر ج.ا در کنار حسن روحانی رئیس جمهور و محمد جواد ظریف وزیر خارجه

ترامپ با ورودش به کاخ سفید میزبان مشکلاتِ سیاست خارجی در خاورمیانه خواهد بود؛ از جنگ‌های داخلی گرفته تا شورشیان تروریست. از میان همۀ مخالفان در منطقه که ترامپ باید با آنها مواجه شود، ایران از همه مهمتر است؛ دشمنی پیش‌بینی‌ناپذیر که پرچم‌اش را در پایتخت کشورهای عرب از بیروت تا بغداد برافراشته است. برای ترامپ، سیاستی موفق در مورد خاورمیانه با سیاستی موفق دربارۀ ایران گره خورده است.

با این مقدمه در ادامه آمده، درس‌های زیادی هست که ترامپ باید از پیشینیان خود بیاموزد. از زمان ظهور جمهوری اسلامی در سال ۱۹۷۹، همه دولت‌های آمریکا اعم از جمهوری‌خواه و دموکرات با این رژیم مذهبی دست و پنجه نرم کرده‌اند و اغلب هم مفروضات مشابهی داشتند و به تبع آن اشتباهات مشابهی هم انجام دادند. تیم جدید برای این‌که در این دام نیفتد باید از تاریخ درس بیاموزد.

درس اول این است که با ایران باید مثل یک دولت- ملت رفتار کرد و نه ترکیبی از تندروها و میانه‌روها که آمریکا می‌تواند آنها را به نفع خود دستکاری کند. از بعد از شورش‌های اجتماعی سال ۲۰۰۹ که منجر به پاکسازی رژیم از اصلاح‌طلبان شد، همه‌ی درگیری‌های جناحی ایران باید مورد بازبینی قرار بگیرد. رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای و حسن روحانی رئیس‌جمهور در مورد مسائل اصلی هژمونی منطقه‌ای و استحکام خودکامگی مذهبی ایران توافق دارند، هرچند تاکتیک‌های آنها درحال حاضر تفاوت‌هایی دارد.

به باور نویسنده مقاله اختلافات درونی و جناحی ایران هرگز جنایات ایران و مسئولیت‌اش در قبال آنها را توجیه نمی‌کند. دولت کارتر پس از گروگان‌گیری کارکنان سفارت آمریکا در ایران درسال ۱۹۷۹به دلیل ترس از تضعیف میانه‌روها در جمهوری اسلامی، اقدام قاطعی علیه ایران انجام نداد. تیم ریگان برای تقویت میانه‌روهایی که گمان می‌رفت پس از مرگ خمینی قدرت را به دست بگیرند، پس از گروگان‌گیری به ایران حتی اسلحه فروخت. در این میان، هیچ رئیس‌جمهوری به اندازه اوباما در مورد سیاست‌های متغیر ایرانی‌ها، به اصطلاح عمل‌گرایانه عمل نکرده است. اوباما با برداشتن تحریم‌ها امیدوار بود که به حسن روحانی برای تحکیم قدرت‌اش کمک کند. روحانی این کار را کرد و جمهوری اسلامی دست به ویرانی سوریه و عراق و بی‌ثبات کردن خلیج فارس و سرکوب شهروندان خود زد. همه کشورها درگیر جناح‌گرایی هستند، اما ایران از این فرصت هوشمندانه استفاده می‌کند تا غرب ساده‌لوح را گمراه کند.

برای مواجهه با روحانیان چه باید کرد؟

درس دوم این است که ایران از تهدید استفاده از زور می‌ترسد. در بحران گروگان‌گیری بحث در تهران حول آن بود که این گروگان‌ها را محاکمه کنند، وقتی کارتر به ایران هشدار دارد که تلافی خواهد کرد، همۀ حرف‌ها در مورد محاکمه متوقف شد. همین مقامات دولت کارتر بودند که ایران را با تهدید، ترغیب کردند تا به این موضوع خاتمه دهد، چرا که دولت ریگان رویکرد متفاوتی به آنها خواهد داشت. در مواجهه با روحانیان ایران تهدید جواب می‌دهد نه چاپلوسی و تملق.

راهپیمایی ضدآمریکایی به مناسبت ۲۲ بهمن که نهادهای انقلابی جمهوری اسلامی هر سال سازماندهی می‌کنند

دولت بوش به خوبی نشان داد که در مورد ایران چه چیز جواب می‌دهد و چه اقدامی جواب نمی‌دهد. موفقیت آمریکا در سرنگونی صدام و طالبان موجب شد که ایران به سرعت برنامۀ هسته‌ای خود را در سال ۲۰۰۳ به حالت تعلیق درآورد. با این حال دولت آمریکا خیلی زود دوباره به باتلاق مذاکره افتاد. در سال ۲۰۰۵ آمریکا از موضع قدرت خود پایین آمد و به دنبال معامله با ایران و برقراری ثبات در عراق و حل و فصل مسائل هسته‌ای رفت. در این مدت جمهوری اسلامی برنامه هسته‌ای خود را به شدت گسترش داد و شبه نظامیان شیعه نیروهای آمریکایی را در عراق قلع و قمع کردند.

دولت جمهوری اسلامی و هویت انقلابی

درس آخر که پولیتیکو از آن صحبت کرده این است که جمهوری اسلامی علاقه‌ای به عادی‌سازی روابط خود با آمریکا ندارد. در طی چهار دهه گذشته رئیس‌جمهوران آمریکا امیدوار بودند که بتوانند روابط با ایران را از سر بگیرند و گفتگو کنند و ایران را به سمت اعتدال ببرند. نکته‌ای که همواره در کاخ سفید فراموش می‌شود این است که ایران حکومتی انقلابی دارد که تمام هویت خود را از دشمنی با غرب می‌گیرد.

در پایان این مقاله پرسیده شده «این چه معنایی برای ترامپ دارد؟» پاسخ چنین است: ماهیت سیاست او باید به گونه‌ای باشد که جمهوری اسلامی را تضعیف کند بدون آن‌که به دنبال راهی برای تقویت به اصطلاح میانه‌روها باشد. ایالات متحده آمریکا یک بار دیگر باید تحریم‌های فلج کننده علیه ایران را فعال کند و موجب انزوای این کشور از اقتصاد جهانی شود. در عین حال از طریق همکاری با اسرائیل و کشورهای عرب منطقه نیز می‌تواند ایران را به عقب براند. ترامپ با توجه به ژست جنگ‌طلبانۀ خود می‌تواند با استفاده از زور ایران را تهدید کرده و آخوندها را بترساند دوباره آنها را به میز مذاکره بکشاند و به توافق بهتری دست یابد که مشکلات برجام را نداشته باشد.

همچنین تاکید شده دولت جدید باید هشیار باشد که غفلت از متحدان عرب آمریکا در منطقه موجب می‌شود که حاکمان مذهبی ایران احساس کنند فضای بیشتری برای مانور پیدا کرده‌اند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=61727