وقتی حجتالاسلام حسن روحانی در روز دانشجو در تالار فردوسی دانشگاه تهران یادآوری کرد هر تصمیمی که دولت وی درباره برنامه هستهای گرفته، با اطلاع و مشورت و رضایت «رهبر» بوده است، ناگفته، اما به احتمال زیاد آگاهانه، به یک نکتهی بسیار مهم اشاره کرد و آن نقش رهبری و مسوولیت وی در شکست یا پیروزی برجام است.
نخست یادآوری میشود که حسن روحانی نیز مانند دیگر مقامات نظام از جمله ولی فقیه، همگی خود را در حفظ نظام و تأمین و تضمین اهداف سیاسی و ایدیولوژیک آن همراه و ملتزم میدانند. همان طور که بارها خامنهای گفته، جناحّهای مختلف رژیم «بالهای نظام» هستند. رفسنجانی و دیگر مقامات حکومت نیز بارها همین مفهوم را به اشکال مختلف مطرح کردهاند از جمله اینکه هر اختلافی درون حکومت، اختلاف خانوادگی و بین «برادران» است. البته باید گفت، کم پیش نیامده که «برادران» نیز سر یکدیگر را بر سر اختلافات زیر آب کردهاند. اما آنچه از این اعلام همبستگی مافیایی و قبیلهای باید نتیجه گرفت این نیست که حکومتیها به جان هم نمیافتند بلکه این است که اگر خطری از بیرون، از جمله از سوی جامعه، هر یک از آنها و یا هر دو را تهدید کند، همگی سفت و سخت پشت هم میایستند. چنان که در دههی شصت در قلع و قمع مخالفان سیاسی، در دههی هفتاد در سرکوب جنبش زنان و دانشجویان، در دههی هشتاد در به خاک و خون کشیدن «جنبش سبز» و در دههی نود در ادامهی همهی آن سرکوبّهای سیاسی و عقیدتی و فرهنگی ایستادند.
در جنبش سبز نیز هراس حکومت از میرحسین موسوی و کروبی نبود که از خودشان بودند بلکه از جامعهای بود که به حمایت از آنها به خیابانها آمده بود و امکان داشت سرنخ اجرای «اصول مغفولهی قانون اساسی» را از دست همهشان به در ببرد.
اینک در آخرین ماههای ریاست جمهوری حسن روحانی که با هدف سازش هستهای به میدان آورده شد، انتخاب دونالد ترامپ به عنوان چهرهای که از قرار معلوم نه تنها مخالفان سیاستهای مماشاتگرانهی اوباما بلکه برخی از دشمنان سوگندخوردهی جمهوری اسلامی را در دم و دستگاه دولت خود گرد خواهد آورد، موضوع شکست برجام که همواره از سوی مخالفان روحانی به دولت وی سرکوفت زده میشد، برای خود وی نیز پا در هوا شده است. از این رو به میان کشیدن مسوولیت رهبری به سرنوشت نامعلوم برجام چندان هم بیراه نیست به ویژه اینکه کسی در حکومت بدون نظر رهبر که هم ولی فقیه و هم «عالیترین مقام رسمی کشور» است، آب هم نمیخورد چه برسد به توافق اتمی. بنا بر این سرکوفت زدن به دولت روحانی که فقط فرمان رهبر را اجرا کرده، معنی ندارد.
حال فقط باید منتظر ماند و دید، دولت جدید آمریکا، کدام راه را به سود منافع خود میبیند: پاره کردن برجام، بازنگری در آن یا ادامه راهی که اوباما تا کنون پیموده است؟! رهبری آمریکا هر راهی که در پیش بگیرد، اندکی از مسوولیت رهبری جمهوری اسلامی کم نمیکند.