نامه سی امضایی به دونالد ترامپ آغاز جنگ «منتقدین» با «مخالفان» نظام است

- «منتقدین» جمهوری اسلامی که نویسندگان این نامه را «خائن» می‌خوانند، خود را در چهارچوب نظامی تعریف می‌کنند که تا گلو آلوده به جنایات سیاسی و خیانت‌های اقتصادی است

شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۵ برابر با ۳۱ دسامبر ۲۰۱۶


نامه ۳۰ نفر از مخالفان جمهوری اسلامی به دونالد ترامپ، رئیس جمهوری منتخب آمریکا، شاید در کنار «گورخوابان» مهم‌ترین خبر ایران در روزهای آخر سال میلادی ۲۰۱۶ باشد.

این نامه تا این حد مورد توجه ایرانیان، در خارج و داخل کشور و  در فضای مجازی و حقیقی  گرفت که شاهد هزاران موضع‌گیری در تایید یا ردّ آن بودیم.

در سال‌های اخیر ما شاهد نامه‌های بسیاری خطاب به مستاجر کاخ سفید و یا رهبران کشورهای اروپایی بوده‌ایم. مثلا نامه  ۵۶۶ فعال سیاسی و مدنی در سال ۲۰۱۳ به باراک اوباما، یا نامه دیگری به امضای گروهی از کنشگران به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد. البته این اولین نامه خطاب به رئیس جمهوری منتخب آمریکا نیست. در هفته‌های گذشته رضا پهلوی و ۵۵ ایرانی دیگر نیز به دونالد ترامپ نامه نوشته بودند که هیچ کدام از آنها بازتابی قابل مقایسه با این نامه سی امضایی نداشت.

نامه «بی اهمیت»

در مورد دلیل واکنش گسترده به این نامه می‌توان گمان‌های بسیاری زد، در هر حال پخش خبر نگارش این نامه برای اولین بار توسط شبکه پر بیندده تلویزیون فاکس در آمریکا، در اهمیت این نامه بی‌تاثیر نبوده است. بیانیه ۳۱۷ ایرانی دیگر علیه این نامه، اگرچه در چند رسانه فارسی‌زبان منتشر شد، ولی گردش آن حتی به گرد پای نامه سی نفره هم نرسید. در این نامه ۳۱۷ امضایی نوشته‌اند: «نامه سی نفره فعالان سیاسی ایرانی به ترامپ اگرچه واجد آن چنان اهمیتی نیست…» ولی این «بی اهمیتی» نویسندگان نامه را می‌توان در ده‌ها پست فیس‌بوکی و صد‌ها توییت چهره‌های آشنا و گمنام دید. در اینجا این پرسش و ابهام پیش می‌آید که اگر محتوای این نامه و نام‌هایی که زیر آن به‌ چشم می‌خورند «بی اهمیت» هستند، چرا این چنین کارزاری علیه آن به راه افتاده؟ چرا این چنین واکنشی نسبت به نامه‌های قبلی دیده نشده است؟

دونالد ترامپ ۴۵امین رییس جمهوری آمریکا که از ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ ساکن کاخ سفید خواهد شد

شاید پاسخی که می‌توان برای این پرسش‌ یافت، دقیقا تاثیری است که این نامه می‌تواند بر سیاست‌های دولت آینده آمریکا داشته باشد. تیمی که دونالد ترامپ در حال تشکیل آن است، عناصری را در بر می‌گیرد که نگاه متفاوتی با تیم کنونی کاخ سفید نسبت به جمهوری اسلامی ایران دارند. برخی از مهره‌های تعیین کننده تیمی که ماه ژانویه بر سر کار خواهد آمد، سال‌هاست که با سیاست‌های مستاجر کنونی کاخ سفید در قبال جمهوری اسلامی مخالف هستند و این مخالفت را بارها و بارها علنی بیان کرده‌اند. دولت آینده دید مثبتی به جمهوری اسلامی ندارد، ولی هنوز هم مشخص نیست که سیاست‌های آینده کاخ سفید در رابطه با رژیم ایران چه خواهد بود.

در نامه سی نفر راهکارهایی به دولت آینده آمریکا ارائه می‌شود. بدون ابراز نظر در مورد این راهکارها، می‌توان گفت که برخی از آنها می‌توانند در صورت اجرا در توازن کنونی قوا میان جناح‌هایی که در چارچوب نظام فعالیت دارند، تاثیرگذار باشد. تقاضای نگاه داشتن و تشدید تحریم‌هایی که با امضای برجام برداشته نشدند، چون در رابطه با فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی وضع نشده بودند، بدون شک می‌تواند تاثیر بسزایی در بنیه‌ی اقتصادی رژیم داشته باشد.

تحریم‌های جدید، تهدیدی برای دولت روحانی

تصویب تحریم‌های جدیدی با نشانه گرفتن سپاه پاسداران، بیت رهبری و نهاد‌های وابسته به آنها، به دلیل فعالیت‌های تسلیحاتی غیرهسته‌ای جمهوری اسلامی مانند سیستم‌های موشکی، و یا در رابطه با نقض سیستماتیک حقوق بشر، که در ماه دسامبر موضوع بحث مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک بود و به تصویب قطعنامه‌‌ی پیشنهادی کانادا انجامید، می‌توانند حتی انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران را نیز تحت تاثیر قرار دهند.

اگر این تحریم‌ها که به قول نویسندگان نامه «هوشمند» هستند و در گذشته نیز بارها از سوی شخصیت‌های دیگری چون شیرین عبادی برنده جایزه نوبل صلح و همچنین رضا پهلوی نیز درخواست شده بود، تاثیری در روند سیاسی کشور نمی‌داشت، عصبانیت حامیان درونی و بیرونی دولت حسن روحانی را بر نمی‌انگیخت. این تحریم‌ها در صورت تصویب در ماه‌های اول حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید، می‌توانند بدون شک در انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران تاثیر داشته باشند. دولت حسن روحانی با وعده نزدیکی به غرب بر سر کار آمد و می‌دانیم که برقراری رابطه با کاخ سفید یکی از عوامل اصلی انتخاب روحانی و تیم کنونی دولت بود. اگر روابط با آمریکا با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید تغییر پیدا کند، در حقیقت ماموریت دولت کنونی به ‌پایان می‌رسد.

روزنامه «صبح نو»

منتقد یا مخالف؟

این نامه از منظر دیگری نیز قابل توجه است. در ادبیات سیاسی رایج در زبان فارسی، به جای استفاده از کلماتی که جای ابهام باقی نمی‌گذارند، صحبت از «اپوزیسیون» می‌شود. این کلمه بسیار مبهم است، چون بین منتقدین دولت که با نظام زاویه ندارند یا حداقل اختلاف جدی ندارند، و مخالفان نظام حاکم تفاوتی قائل نمی‌شود. از همه با عنوان «اپوزیسیون» نام برده می‌شود. مخالفان جناح‌های تندرو یا اصولگرا که روزی تحت لوای اصلاح‌طلب فعالیت می‌کردند و امروز برای «اعتدال» سینه می‌زنند، حتی اگر انتقادهایی از عملکرد دولت «تدبیر و امید» داشته باشند، آنها را نمی‌توان به هیچ وجه در کنار افراد و نیروهایی قرار داد که کلیت نظام را زیر سوال می‌برند.

این نامه بار دیگر نشان داد که در زمینه فرهنگ‌سازی سیاسی نیز ما در دوران ابتدایی بسر می‌بریم و هنوز سال‌ها از یکی از اصول دمکراسی که تحمل نظر متفاوت است دور هستیم. اینکه رسانه‌های حامی نظام، نامه ۳۰ نفر را مصداق «خیانت» و «وطن‌فروشی» بدانند و به امضاکنندگان برچسب «خائن» بزندد از تصور دور نبود. در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی همه مخالفان نظام خائن و مزدبگیر قدرت‌های خارجی هستند. در نظامی که منتقدین را هم «منافق» و «فتنه‌گر» می‌خواند، نسبت دادن «خیانت» به کسانی که موجودیت جمهوری اسلامی را قبول ندارند، تعجب برانگیز نیست.

آنچه اما شاید کمتر انتظار می‌رفت، استفاده از کلمه «خائن»  و یا کلمات مشابه از سوی منتقدین پناه برده به‌ کشورهای خارجی است. منتقدینی که ایران امروز را «جزیره ثبات» می‌خوانند، از قاسم سلیمانی  با عنوان «سردار عارف» یا «ستارخان زمانه» نام می‌برند، و دخالت ایران در سوریه را که منجر به کشته شدن نیم میلیون نفر شده است، توجیه می‌کنند؛ اینان امروز با «خائن» خواندن امضاکنندگان این نامه و کسانی‌ که از حق این سی نفر برای ابراز نظرشان، گذشته از اینکه با محتوای نامه موافق باشند یا نباشند،  دفاع می‌کنند، عملا جامعه را به دو گروه «خائن» و «میهن‌دوست» تقسیم می‌کنند در حالی که جنایت‌های سیاسی و خیانت‌های اقتصادی را با سند و مدرک در نظامی می‌توان نشان داد که این منتقدین خود را در چهارچوب آن تعریف می‌کنند.

در ادبیات سیاسی رایج، به ویژه در منطقه‌ای که ایران در آن قرار دارد، «خائن» را نمی‌توان «مخالف» ترجمه کرد. «خائن» کسی است که باید به سزای اعمال خود برسد. حالا اگر در خارج از کشور حذف فیزیکی این «خائنین» هزینه سنگینی دارد، ولی می‌توان بدون هزینه شخصیت آنها را نشانه رفت و از این راه آنها را به «قتل» رساند. سیاستی که دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم با صرف هزینه‌های سنگین، سالهاست به آن مشغول است.

[کیهان لندن شماره ۹۲]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=63691