نقش گفتگوهای مذهبی و تاثیر آن بر روابط یهودیان و شیعیان با تاکید بر ادبیات صلح

یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ برابر با ۰۸ ژانویه ۲۰۱۷


بنیامین صدیقی –  از منظر تاریخی، یهودیان و شیعیان در درون ایران با هم در آرامش و صفا زندگی کرده‌اند.

به نظر می‌رسد اگر همانند این تجربه تاریخی، روند امور در اختیار و بر عهده‌ی خود مردم باشد آنها به نحو خودجوش و در یک روند اجتماعی از پایین به بالا با هم کنار می‌آیند و راه زیست مسالمت‌آمیز با هم را می‌آموزند و با هم گفتگو می‌کنند داد و ستد می‌نمایند و رفت و آمد می‌کنند.

چنین به نظر می‌رسد تا زمانی که مداخله‌ی از بالا وجود نداشته باشد بین مردم همسازی و زندگی مسالمت آمیز وجود دارد اما متاسفانه در سطح نخبگان دینی برخی از علما و روحانیون موضع‌گیری‌های تبعیض‌آمیزی اتخاذ می‌کنند و در سطح سیاسی دولت‌ها، احزاب و شخصیت‌ها و برخی سازمان‌های سیاسی مداخله‌هایی انجام می‌دهند که بر اثر آنها اختلاف‌های مذهبی به خصومت و نزاع تبدیل می‌شود و اختلاف و تفاوتی که در بین مردم وجود دارد که ارزشمند بوده و آثار مثبت داشته و سبب رشد و شکوفایی و پویایی جامعه می‌شود با رویکرد برخی علما و مقامات سیاسی به نحو منفی فعال می‌شود و مبنای انواع اختلافات و درگیری‌ها می‌شود.

از کودکی باید آموخت که افکار و ادیان و نظرات مختلف در جهان وجود دارند بدون اینکه پیروان یکی بر دیگری برتری داشته باشند

به نظر پتانسیل گفتگو وهمزیستی مسالمت‌آمیز میان یهودیان و شیعیان به هدف رسیدن به راه حل‌های مشترک و اختلاف نظرهای گذشته و پیش رو وجود دارد و بسته دانستن باب گفتگوها به هیچ وجه با آموزه‌های  اخلاق و احکام اسلامی سازگار نبوده و امید بسیاری بر نتایج چنین گفتگوهایی مترتب بوده و در چشم‌انداز گفت‌وگوهای رودررو، قابل دستیابی و رویت است و از آنجایی که ابواب “مصلحت” در فقه سیاسی و سیاست داخلی و خارجی بسیار گسترده بوده و برخی حتی لزوم مصلحت را مقدم بر منافع ملی در مناسبات خارجی فرض می‌دانند و ما می‌توانیم حتی با استناد بر فرض مصلحت چنین گفتگوهایی را ترتیب داده و بر نتایج آن چشم امید داشته باشیم.

زمانی که  این دو گرایش دینی با هم وارد گفتگو و تعامل سازنده و پویا گردند، اما از طرفی چنان چه نیروهای سیاسی و دینی برنامه‌های خاص اختلاف‌انگیز را دنبال نمایند می‌تواند محرک خصومت و نزاع باشد اما به نظر ابتدا به ساکن مشکلی بین یهودیان و شیعیان وجود ندارد و در طول تاریخ همیشه می‌توان تفاوت‌ها و اختلافات را به صورت مثبت و سازنده و پویا و یا برعکس به صورت منفی، مخرب و ایستا فعال ساخت و اگر دقیق بررسی شود ریشه اختلافات ایران و اسراییل در دوره کنونی نزاع مذهبی نیست بلکه به نظر به برخی مسایل سیاسی و تاریخی معاصر باز می‌گردد و به عنوان مثال یهودیان قرن‌ها در ایران زندگی کرده‌اند و با ایران و ایرانیان داد وستد کرده‌اند و در کنار هم زندگی کرده‌اند و هیچ گاه نسبت به یهودیان در ایران یک نفرت خارج از عرف و عجیب و غریب با رویکردهای تنفرآمیز مذهبی و تندروانه ایجاد نشده است و در فرهنگ اسلامی از یهودیان به عنوان اهل کتاب یاد گردیده و لزوم رعایت حقوق و احترام متقابل با آنان مورد بحث قرار گرفته است و ما در فرهنگ اسلامی  موارد معدودی نفرت نسبت به یهودیان را شاهد بوده‌ایم، اما عملکرد حکومت‌ها و نیروهای خاص سیاسی و برخی نیروهای مذهبی است که یک نوع خصومت را بین گرایش‌های مختلف و بخش‌هایی خاص از جمعیت را مطرح می‌کنند که می‌تواند مولد برخی برخوردهای تخاصم‌آمیز باشد و به نظر در میان علمای یهودیان و شیعیان گروه‌هایی از گرایش‌های تندروانه وجود دارند که به این اختلاف‌ها دامن می‌زنند اما باید تلاش نمود گفتگوها و ارتباط‌ها برقرار گردد و مبادلاتی صورت پذیرد و هر دو طرف هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک‌تر گردند و نباید به برخی تندروهای مذهبی و سیاسی فرصت داد تا فاصله‌ها را هرچه بیشتر عمیق‌تر و پر رنگ‌تر کنند و افراد پر تجربه، دارای مطالعات گسترده و مسالمت‌جو و با رویکرهای صلح‌بنیان، مرجع و الگوهای تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی دو طرف قرار گیرند و هر میزان فاصله و عدم ارتباط بین دو طرف بیشتر باشد، عقاید مبتنی بر خشونت علیه طرف مقابل بیشتر امکان ظهور و بروز و غلبه می‌یابند و رفتار علما و سیاسیون باید تابعی از ادبیات فاخر صلح، دوستی، همروایی، رواداری، همدلی و آشتی و  هم‌افزایی بین یهودیان و شیعیان بوده و چشم‌انداز آینده مبتنی بر ادبیات دوستی و همزیستی مسالمت‌آمیز دو طرف باشد و باید اتحاد سراسری صلح‌طلبان در دو طرف یهودیان و شیعیان برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها و بحران‌ها برقرار گردیده و باب گفتگو، حرف زدن و امکان اجماع و توافق پس از آن را باز نگه داشت وعلی‌رغم  وجود اختلافات نباید به آنها عمق و وسعت بخشید و به آنها دامن زد، بلکه می‌توان بر نقاط مشترک فی‌مابین تاکید ویژه‌ای داشت و آنها را برجسته‌سازی و بزرگ‌نمایی نمود و بسیاری از این اختلافات ممکن است بر سر نحوه‌ی اداره جامعه باشد که می‌تواند از جامعه‌ای به جامعه‌ی دیگر متفاوت باشد.

نباید اختلاف‌ها را پررنگ کرد و باید آنها را در سطح تفاوت‌ها نگاه داشت در طول تاریخ همیشه طیفی از علمای دینی منطقی، مصلحت‌جو و معتدل و میانه‌رو مواظب بوده‌اند که اختلاف‌ها به نظام یکپارچه دشمنی و نزاع منجر نشود ودر مقابل برخی علمای دینی و مقامات سیاسی تندرو تفسیرها و اندیشه‌هایی را مطرح کرده‌اند که منجر به فاصله‌ی بیشتر و دشمنی و نزاع  افزون‌تر گردیده است و توسل به اقدامات و مواضع تند سیاسی و در نهایت رویکردهای نظامی‌و دخالت نظامی ‌و تسلیحاتی  در برخی اختلافات مذهبی می‌تواند بیش از پیش بر هیزم آتش اختلافات و گسترش دامنه‌ی آن بیفزاید و بر ژرفای آن و لاینحل ماندن بحران‌ها دامن بزند و نباید برخی درگیری‌های روزمره بین ایران و اسراییل را به تاریخ برد و به آن صبغه‌ی تاریخی و مذهبی داد و شبیه‌سازی تاریخی و مذهبی نمود و بر اساس آن شبیه‌سازی وارد اقدامات عملی شده و تصمیم‌های شتاب‌زده سیاسی، نظامی‌ وعملیاتی نمود.

بسیاری از ادبیات مبتنی بر صلح و بومی‌سازی و درونی‌سازی آنها به وسیله آموزش میسر می‌شود که وقتی یک فرد با فرد دیگر از یک مکتب دیگر مواجه می‌شود با او وارد گفتگو شده و اندیشه خود را با او در میان بگذارد و اندیشه‌های او را نیز بشنود. آموزش به از بین رفتن عقاید مبتنی بر خشونت کمک می‌کند در واقع بسیاری از خصومت‌ها ناشی از عقاید ایستا، قالبی و فقدان گفتگو‌های ارتباطی است و اگر بین دو نفر ارتباطی وجود نداشته باشد و آنها با واسطه همدیگر را بشناسند، چه واسطه‌های تاریخی و چه دیگر واسطه‌های اجتماعی، آنها امکان شناسایی درست و درک متقابل همدیگر را از دست می‌دهند  و این خود مبنایی برای دشمنی و ایجاد آن می‌گردد و به نظر چه شیعیان و چه یهودیان از دشمنی‌های با یکدیگر در جهان کنونی سودی نبرده‌اند و باید درست فکرکنیم  و بسنجیم و ارزیابی کنیم و در تاریخ جستجو کنیم تا متوجه گردیم خصومت‌های بین شیعیان و یهودیان  به ویژه پس از انقلاب ایران در واقع به نفع کدام طرف تمام شده است و آیا به نفع هیچ بازیگری در عرصه‌ی جامعه‌ی جهانی تمام شده است آیا شیعیان و یهودیان از این اختلافات سودی برده‌اند و چنین به نظر می‌رسد که در جریان خصومت‌ورزی‌ها  اولین گروه‌هایی که آسیب می‌بینند عامه‌ی مردم هستند، نمی‌توان گذشته و اختلافات تاریخی را نادیده گرفت اما می‌توان آنها را بازخوانی نمود و اجازه نداد دعواهای نسل‌های کهن و پیشین همچنان در پروسه‌ی تاریخی کنونی و آینده بازتولید شود. می‌توان با بازخوانی تاریخ و مواجهه و رویکرد انتقادی با آن زمانه‌ی کنونی را از چنبره‌ی برخی عناصر تاریخی که تحریک کننده و تهییج کننده‌ی خشونت در برهه‌ی کنونی هستند آزاد و رها ساخت.

در برش‌هایی از تاریخ ما شاهد یک فرهنگ و تاریخی از خصومت‌ورزی بودیم که نسل به نسل به واسطه قصه‌ها، اندیشه‌ها، منبرها و برخی مباحث دینی منتقل گردیده‌اند تا به عصر ما رسیده‌اند و برخی از این اندیشه‌ها از دوران کودکی از طریق فرهنگ عامه به ما منتقل شده‌اند. هر چه قدر بتوان تکثر مورد نیاز جامعه را به کودکان و نوجوانان معرفی کرد و آنها در زمینه پذیرش اختلاف‌ها و تفاوت‌ها اقناع شود بهتر می‌توانند رشد فکری کرده و زمینه‌های مبتنی برخشونت در آینده عقیم گردیده و از میان برود و دگرپذیری از لوازم بلوغ فکری و اجتماعی  بوده و با معرفی دیگری از همان ابتدا پرسش‌هایی در ذهن کودکان در مورد دیگری به وجود می‌آید و در واقع ایده دیگری شکل می‌گیرد و رشد می‌کند و وقتی کودک به این توجه می‌کند که دیگری‌ای غیر از او وجود دارد که  متفاوت فکر می‌کند وقتی بزرگ می‌شود دگرپذیرتر می‌شود و این فکر که گروهی  که بدان تعلق دارد مطلق و برحق است شکسته می‌شود و تا زمانی که ما دیدگاه‌های یک سویه را به کودکان منتقل کنیم، طبیعتا آنها خود را برتر می‌بینند و  صاحب حق مطلق می‌دانند وامکان مقایسه و تطبیق رخ نمی‌دهد. باید به کودک آموخت که گروه‌هایی دیگر وجود دارند که کتب دینی خاص خود را دارند و جشن‌ها و مراسم  و موعود‌های خاص خود را دارند و دارای مکان‌های دینی و شعایر دینی مخصوص خود هستند و اینکه این تفاوت‌ها آسیب و گزندی برای باور و موجودیت فرد و جامعه نیست و عدم معرفی سایر باورها و مذاهب به کودکان و نوجوانان به عنوان جماعتی که وجود داشته و حضور دارند باعث می‌شود که آنها حضور دیگری را نوعی مزاحمت تلقی کنند و این باعث عدم پذیرش دیگران می‌شود و اگر دستگاه فکری‌ای ترسیم شود که دایما  در آن ما اهل نجات شویم و دیگران غیر اهل نجات، طبیعی است که ما دچار خودمداری دینی شده و گاه چرخه‌ی خشونت به‌ دلیل تقابل حق و باطل بازتولید می‌شود و خودمداری به این معناست که فرهنگ ما و آنچه به ما تعلق دارد برتر از دیگران است و لذا نگاه ما به دیگران متفاوت می‌شود و این آثار خود را در زندگی اجتماعی و عدم رواداری و بروز خشونت‌های مختلف نشان می‌دهد و آسیب اصلی آن است که انسان، گشوده و آماده‌ی گفتگوی مبتنی بر احترام متقابل و سازنده به سمت دیگری نباشد ودر واقع همین گشودگی‌ها و تعامل‌های سازنده است که می‌تواند باعث رشد و شکوفایی و تعالی فرد و جامعه گردد.

و می‌توان در ارتباط گفتگویی یهودیان و شیعیان، عناصر مثبت فرهنگی و تمدنی را از یکدیگر اقتباس و اتخاذ کرد، و وارد تعاملی پویا و برد- برد به هدف پایه‌ریزی شالوده‌ی تمدنی پویاتر و غنی‌تری گردید اما خودمداری در حوزه فرهنگ، قومیت، دین و خودمداری ملی و این که درهای گفتگویی جهان شیعه به روی سایر مذاهب و اندیشه‌ها بسته شود، باعث می‌شود که مذهب شیعه از فراورده‌های دیگران محروم شود و در حالت ضعف و انزوا قرار گیرد و باید اختلاف‌ها در مراسم مذهبی و نیایشی را به عنوان یکی از مهم‌ترین اصل اختلاف‌ها پذیرفت و در کنار آن می‌توان بر روی امور پایه‌ای مشترک یهودیت و تشیع تمرکز نمود و سرمایه‌گذاری بلندمدت فکری و فرهنگی نمود.

نکته مهم دیگر یادگیری احترام به تفاوت‌هاست و اینکه این تفاوت‌ها در مسیر رشد و تکامل ارزشمند هستند و در آیه ۴۸ سوره مائده مطلبی در تایید پذیرش اختلاف‌ها و تفاوت‌ها وجود دارد: “اگر خدا می‌خواست شما را یک امت  قرار می‌داد ولی [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید پس در کارهای نیک بر یکدیگر سبقت بگیرید و بازگشت همه شما به سوی خداست. آنگاه درباره آن چه در آن اختلاف می‌کردید آگاهتان خواهد کرد.”

اگر عالمان دینی و سیاسیون، و در فرآیند کلی‌تری، مردم بپذیرند که اختلافات در زندگی اجتماعی اجتناب‌ناپذیر است و این واقعیت پذیرفته شود که یکسان اندیشیدن امکان‌ناپذیرست دیگر دنبال طرد یکدیگر نرفته و بلکه در مسیری امن و سالم به گفتگو و تبادل نظر و امکان همزیستی مسالمت‌آمیز به هدف رسیدن به بهترین تصمیم ممکن روی می‌آورند و در پایان باید گفته شود که باید این اصل اساسی پذیرفته شود که در فرهنگ، اندیشه، مذهب و جهان دیگری هم می‌تواند “عناصر مثبتی” وجود داشته باشد، و مهم رویکردها، تعامل‌ها، گفتمان‌ها و نوع جهان‌بینی‌هاست که نیازمند نوعی بازبینی و بازنگری به هدف رسیدن به جهانی امن‌تر و سالم‌تر بر پایه صلح، دوستی و همزیستی مبتنی بر مسالمت یهودیان و شیعیان جهان است.

*منبع: حسن محدثی؛ لزوم همزیستی پیروان ادیان و مذاهب

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=64282