فیروزه رمضان زاده- در اینجا از جوانه زدن علفهای وحشی در لابلای دیوارهای بلند و بتونی محصورشده با سیمهای خاردار بلند، سر و صدای گنجشکها و گرم شدن هوا میتوان فهمید که بهار از راه رسیده است.
سال نو و مفهوم عید نوروز در اینجا، با نوروزِ مردم عادی تفاوت دارد، واِژه نوروز برای آنها که اینجا را تجربه کرده اند یادآور یک دلتنگی غریب است، دلتنگی تأثیرگذار و ماندگار، چون اینجا زندان است و آنها زندانی.
در عین حال، تحویل سال برای زندانیان به ویژه سیاسی و عقیدتی با روزهای دیگر سال از یک زاویهی مثبت نیز تفاوت دارد، چون آنها یک سال از دوران محکومیت خود را پشت سرگذاشته و به آزادی نزدیک میشوند.
بیشتر زندانیان، پیش از تحویل سال نو، صبح زود بیدار میشوند، به حمام میروند، لباسهای نو و تازه خود را میپوشند و دسته جمعی در کنار سفره هفتسین بند در انتظار تحویل سال نو مینشینند. بعد از تحویل سال، زندانیان سیاسی و عقیدتی، فارغ از دین و مذهب و اختلافات ایدئولوژیک، دستان یکدیگر را میفشارند، یکدیگر را میبوسند و فرا رسیدن بهار و سالی دیگر را به هم تبریک میگویند.
نوروز و نو شدن زمین و زمان در بندهای سیاسی و عقیدتی زندانهای ایران هر سال با اشک، لبخند و دلتنگی زنان و مردانی همراه است که هر کدام شاید چندین نوروز را پشت دیوارهای بلند و دور از خانواده و عزیزان خود پشت سر گذاشتهاند. این روزها پرس وجو و انتظار برای دریافت اجازه مرخصی از دادستان و دیدار با خانوادهها یا دستکم تماس تلفنی با آنها تنها دلخوشی آنان به شمار میرود.
اما زندانیان محبوس در سالن ۱۲ به اصطلاح اندرزگاه چهار زندان رجایی شهر که به زندانیان عقیدتی و سیاسی اختصاص دارد، نوروز امسال هم مانند پنج سال گذشته، برخلاف سایر زندانیان این زندان، نتوانستند حتی برای تبریک سال نو با خانوادههای خود تماس تلفنی داشته باشند.
از سال ۱۳۹۰ به دستور دادستانی، تماس تلفنی زندانیان زندان رجایی شهر با خانوادههاشان قطع شد در حالی که بر اساس آییننامه سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور، هر زندانی حق دارد از طریق تلفن با خانوادهاش در تماس باشد.
ناگفته نماند که در بین زندانیهای سیاسی و عقیدتی زندان رجایی شهر ۱۵ نفر هستند که ملاقات ندارند و برخی از آنها در سال فقط یک یا دو بار ملاقاتی دارند.
در این روزها همه باید وانمود به خوشحال بودن کنیم
محمد، یکی از ساکنان بند ۱۲ زندان رجایی شهر که نزدیک پنج سال است در این زندان بسرمیبرد به کیهان لندن میگوید: «زندانیان سیاسی عقیدتی از نیم ساعت مانده به لحظه تحویل سال نو دور هم جمع شدند و یاد زندانیان همبندی خود را که جان خود را در سالهای گذشته در زندان از دست دادند گرامی داشتند.»
این زندانی سیاسی میافزاید: «زندانیان بند ۱۲ با با ذوق و خلاقیت و امکانات محدودی که در اختیارشان بود سفره هفتسینی تدارک دیدند، زندانیان سالن ۱۲ روز اول فروردین، سبزی پلو و ماهی که خودشان پخته بودند را دور هم و در هواخوری زندان در یک سفره مشترک خوردند. ساعت ۹ شب هم برنامهای شاد تدارک دیده بودند که همانجا اجرا کردند.»
به گفته محمد، موسیقی، نمایش و مسابقه بخشی از برنامههایی بود که زندانیان سیاسی و عقیدتی برای اولین روز بهار تدارک دیده بودند.
او با اشاره به روحیه مقاوم همبندانش در زندان رجایی شهر میگوید: «دید و بازدید عید نیز در سالن ۱۲ در جریان است و زندانیان به اتاقهای یکدیگر سر میزنند. در این روزها همه باید وانمود به خوشحال بودن کنیم تا کام بقیه تلخ نشود.»
مسعود، یکی از زندانیان عقیدتی در زندان رجایی شهر نیز به کیهان لندن میگوید: «اولین ملاقات زندانیان رجایی شهر در سال جدید، روز چهارشنبه ۹ فر وردین است.»
او در ادامه اضافه میکند: «امسال چهارمین عیدی است که زندان هستم و البته آخرین عید، یعنی ۹ ماه و ۱۲ روز دیگر آزاد میشوم، انشاءالله.»
این زندانی عقیدتی درباره مراسم تحویل سال نو در زندان رجایی شهر توضیح میدهد: «اتفاق خیلی خاصی نبود جز مراسم لحظه تحویل سال نو و ناهار روز عید، مراسم نوروز و لحظه تحویل امسال هم مثل سالهای گذشته در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر که محل نگهداری زندانیان عقیدتی و سیاسی است با پخش چای و شیرینی برگزار شد.»
۹ فروردین اولین ملاقات زندانیان رجایی شهر
مرجان، همسر یکی از زندانیان عقیدتی به کیهان لندن میگوید: «این پنجمین بهاریست که خانه ما هم مثل زندان، حال و هوای زندان دارد. ما در ورامین زندگی میکنیم و روز چهارشنبه ۹ فروردین میبایست به ملاقات همسرم بروم، چهارشنبهها روز ملاقات زندانیان سالن ۱۲ است که به علت تعطیلی اولین چهارشنبه سال نو زندانیان از ملاقات با خانوادههاشان محروم شدند.»
او میافزاید: «چند سالی هم میشود که زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان رجایی شهر از امکان تماس تلفنی محروم هستند و امسال نیز نتوانستند با خانوادههاشان در تماس باشند.»
مریم نیز که برادرش از سه سال پیش به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در زندان رجایی شهر بسر میبرد به کیهان لندن میگوید: «من که برای سال جدید موفق به ملاقات با برادرم نشدم چون پنج روز اول سال که تعطیل رسمی است و بعد از آن هم هم برادرم گفت که ایام عید شلوغ است و امکان تصادف زیاد است، خصوصا جادههای شمال. میدانید من و مادرم که به پادرد مبتلاست مجبوریم از شمال با اتوبوس به تهران بیاییم.»
او در ادامه میافزاید: «ولی سالهای گذشته، زندانیها نوروز را بسیار خوب برگزار میکردند سفره هفتسین و دید و بازدید عید داشتند.»
اما تنها قطع تماس تلفنی یا محرومیت از ملاقات تنها مشکل زندانیان زندان رجایی شهر نیست، فارغ از مشکلات روحی و روانی و صدور احکام سنگین، تغدیه نامناسب، شرایط غیربهداشتی زندانها، عدم دسترسی مداوم به هوای آزاد و نور آفتاب، ابتلای زندانیان به بیماریهای سخت، کارشکنی و عدم رسیدگی مسوولان زندانها به دادن مرخصی یا انتقال زندانیان بیمار به بیمارستانها، نمونههایی از افزایش فشارهای مغایر با موازین حقوق بشر هستند که زندانیان در این زندان و سایر زندانهای دیگر در ایران تحمل میکنند.
امسال در حالی به روزهای پایانی نوروز ۱۳۹۶ نزدیک میشویم که شمار قابل توجهی از فعالان سیاسی و عقیدتی و روزنامهنگاران از جمله عبدالفتاح سلطانی، عیسی سحرخیز، ،شهناز اکملی (کریم بیگی)، نرگس محمدی، هنگامه شهیدی، طاهره ریاحی، سعید شیرزاد، علی شریعتی، نصرالله لشنی، محمدرضا نکونام، مهدی کوخیان، محمدعلی طاهری، غلامرضا (رابین)، کیوان کریمی و دهها زندانی سیاسی و عقیدتی دیگر در زندانهای اوین، رجایی شهر و سایر زندانهای دیگر ایران محبوس و از زندگی عادی محروم هستند بدون آنکه اصلا جرمی مرتکب شده باشند. تنها جرم آنها، استفاده از حقوق انسانی و شهروندی خود است که توسط حکومت از آنها سلب شده است.
*«در اینجا چارزندان است» برگرفته از شعر «کیفر» سرودهی احمد شاملو