شعرخوانی جنجالی در نماز عید فطر: وحدت شکنی یا آتش به اختیاری «خودجوش و تمیز»؟!

-مراسم نماز عید فطر در حالی در تهران برگزار شد که شعرخوانی یک فعال اصولگرا در آن جنجال آفرین شد.
- علی خامنه‌ای سخنرانی خود در مراسم عید فطر دوباره بر آتش به اختیار تاکید کرد و گفت: آتش به اختیار به معنای کار فرهنگی خودجوش و تمیز است.

دوشنبه ۵ تیر ۱۳۹۶ برابر با ۲۶ ژوئن ۲۰۱۷


مراسم نماز عید فطر شهر تهران روز دوشنبه، ۵ تیرماه، با امامت علی خامنه‌ای رهبر سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی برگزار شد. موضوع آتش به اختیار دوباره محور اصلی سخنان علی خامنه ای در خطبه‌های نماز عید فطر بود.

او با تاکید بر اینکه «آتش به اختیار به معنای کار فرهنگی خودجوش و تمیز است»، گفت: « در تمام کشور، صاحبان اندیشه، فکر و همت، کار را خودشان پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل، آتش به اختیار به معنای بی‌قانونی و طلبکار کردن مدعیان پوچ‌اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست؛ نیروهای انقلابی بیش از همه باید مراقب نظم کشور، مراقب آرامش کشور، مراقب عدم سوء استفاده‌ی دشمنان از وضعیت کشور، مراقب حفظ قوانین باشند.»

میثم مطیعی ذوب شده در ولی فقیه

اما پیش از این سخنان رهبر جمهوری اسلامی، میثم مطیعی، فعال سیاسی اصولگرا، شعری را پشت تریبون نماز عید فطر خواند که به نظر می‌رسد مخاطب اصلی این شعر حسن روحانی بوده است.

شعری که با شعار مرگ بر منافق حاضران در نماز عید فطر همراهی شد. ابیات جنجالی که میثم مطیعی خواند به سرعت با واکنش‌های مختفی روبرو شد و موجی از انتقادها و تشویق‌ها را در شبکه‌های اجتماعی از سوی مخالفان و موافقان دولت روحانی به همراه داشت.

محمدرضا عارف، نماینده اصلاح‌طلب مجلس شورای اسلامی، در توییتر نوشت: «سپردن تریبون‌های رسمی و ارزشی نظام که باید وحدت آفرین باشد به افراد وحدت شکن اوج بدسلیقگی است.»

سیاوش آقاجانی، روزنامه‌نگار اصولگرا، نیز در پاسخ به محمدرضا عارف نوشت: «آیا وحدت یعنی با وجود شکست توافق هسته‌ای با شیطان، در امور دیگر هم این تجربه غلط را بطور قانونی بر کشور تحمیل کنید و بقیه هم لال باشند؟»

احسان محمدی، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب، هم در واکنش به شعر خوانی میثم مطیعی در توییتر خود نوشت: «اینکه میثم مطیعی در نماز عید فطر شعر می‌خواند به شرطی آزادی بیان است که اگر کسی شعری در رد او هم آنجا بخواند آزادی پس از بیان داشته باشد.»

وحید یامین پور، مجری تلوزیون و از فعالان اصولگرا، نیز در واکنش به شعری که میثم مطیعی خواند نوشت: «‏شعر میثم مطیعی با شعارهای روز قدس یک تفاوت بزرگ داشت و آن اینکه «تمیز» بود. آتش به اختیار یعنی کار«تمیز». هرچند مدعیان پوچ‌اندیش همیشه طلبکارند.»

میلاد عرفان‌پور، یکی از شاعرانِ شعر جنجالی نیز با شدت گرفتن واکنش‌ها به این شعر در کانال تلگرامی خود نوشت: «متاسفانه برخی سیاسیون افراطی محتوای این شعر انتقادی که کاملا محترمانه و با رعایت ادب برای بیان حرف اقشار مردم انقلابی سروده شده را به خود گرفته اند. این که چرا مصداق بعضی بیت‌ها را خود دانسته‌اند بماند اما امیدواریم ظرفیت انتقادپذیری و بیان آزادانه حرف مردم برای برخی مسئولین و هواداران افراطی آنها سنگین‌تر از اهانت‌های بی‌پاسخ مانده دشمن نباشد. امیدوارم عیدی همه ما در این روز عزیز سعه صدر و آزادگی و سربلندی باشد؛ بیش از پیش!»

قرارگاه سایبری عمار، وابسته به سپاه پاسداران، نیز در کانال تلگرامی خود نوشت : «جنجال‌سازان رسانه‌ای مدعی هستند که این بیت اهانت به رئیس جمهور است. اولا صف اول متعلق به رئیس جمهور نیست. در صف اول همه سران نظام به همراه فرماندهان عالی نظامی و مدیران ارشد بخش‌های دیگر هم حضور دارند. در صف اول رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس هم هست. صف اول که یک نفره نیست متعلق به رئیس جمهور. ثانیا مگر به این افراد اهانت شده است؟ خیر.»

حسین نقاشی، روزنامه نگار و فعال اصلاح‌طلب، هم در توییتر نوشت: «هنوز نماز عید فطر در مصلا شروع نشده مداحی داره می خونه: جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت…از برجام گفت از ۲۰۳۰ گفت از موشک گفت و… شعری که خوند پر از تیکه پرانی به دولت بود، آخرش گفت: اگر شعر انتقادی بود سعی شد که منصفانه باشه!»

با فشار حامیان دولت به ستاد اقامه نمازجمعه تهران برای توضیح پیرامون شعر خوانی میثم مطیعی این ستاد اعلام کرده که قرار نبوده شاعر مراسم عید فطر اشعاری را که در مراسم خوانده، قرائت کند.

کانال تلگرامی اعتدال که از حامیان حسن روحانی است و در توییتر و اینستاگرام هم صفحاتی دارد با تهدید میثم مطیعی خطاب به هواداران روحانی نوشته است: «با #میثم_مطیعی از خجالت این مداح هتاک و بددهن د خواهیم آمد. توهین به رئیس جمهور را بی پاسخ نمی گذاریم.»

این هم شعرهایی که میثم مطیعی خواند و شاعرانش علی‌محمد مودب، محمد مهدی سیار، میلاد عرفان‌پور و رضا وحید‌زاده بودند:

کار و همت همه‌ی رنگ و بوی این خاک است
عرق کارگران آبروی این خاک است
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
پینه دست کم از پینه پیشانی نیست
کارگر، گرچه عرق، آب وضویش باشد
عرق شرم مبادا که به رویش باشد
آه از آن دست پر از پینه که حسرت بکشد
پدری کز زن و فرزند خجالت بکشد

ای نشسته صف اول! نکنی خود را گم
پی اقدام تو هستند هنوز این مردم
چند روزی تو مقامی به امانت داری
منصبت را نکند طعمه خود پنداری
راه می‌جویی اگر، شیوه مولاست دلیل
قصه آهن تفتیده و دستان عقیل
حرف تبعیض در آیین علی هرگز نیست
آهن سرخ گواه است خط قرمز نیست
پلک بر هم مگذارید که فرصت رفته ست
پلک بر هم زدنی فرصت خدمت رفته ست

ما نه آنیم که آموخته غرب شویم
پی هر وسوسه‌ای سوخته غرب شویم
سیلی از کوخ‌نشین، کاخ‌نشین خواهد خورد
و زمین‌خوار سرانجام زمین خواهد خورد
«۲۰۳۰» چیست که تعلیم جهان، از دل ماست
هان که جمهوری اسلامی ایران اینجاست
اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری ست
قرص خواب است ولی چاره ما بیداری ست
تا ابد تربیت از مهر ولی می‌گیریم
مشق از غیرت ابروی علی می‌گیریم
ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم
با علی اصغر و قاسم همه فهمیده شویم

تا ابد سستی تسلیم مبادا با ما
وحشت از حربه تحریم مبادا با ما
باز تحریم جدیدی به سِنا رفت که رفت
جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت
ذوق بیهوده ز برجام خطا بود خطا
تکیه بر عهد عمو سام خطا بود خطا
عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست
بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست
هر چه می‌شد بَرَد از کیسه ما بُرد که بُرد
«بُرد بُرد» این بُوَد آری همه را بُرد که بُرد
گفته بودند که دشمن به تجارت آمد
پیر ما گفت که البتّه به غارت آمد
خواب دیدند صَلاح از طرف بیگانه است
به خود آییم نجات همه در این خانه است
کارزار است، قدم قاطع و محکم بردار
سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار!
راه ما راه حسین است و به خون روشن شد
تکیه بر تیغ زد آن دم که جهان دشمن شد
نه به دل راه بده واهمه از اخم عدو
نه دلت غنج رود باز به لبخندی از او
دل به لبخندش اگر باخته ای، باخته ای!
گر ز اخمش سپر انداخته ای باخته ای!
غم مخور، سست مشو، با صف اعدا بستیز
مژده «لا تهنوا» می‌رسد از جا برخیز
تا بدانند که هان لشکر احمد ماییم
رزمجویان و دلیران محمد ماییم

ذوالفقار علوی بود برون شد ز نیام
مرحبا، دست مریزاد، سپاه اسلام
ناز شست تو دلاور حسن تهرانی
زنده ای تا به ابد، فاتح این میدانی
هست مدیون تو امنیت‌مان تا به ابد
هست ممنون تو ایران و جهان تا به ابد
اینکه چون صاعقه آمد به سرت تکفیری
ذوالفقار است که از غرش آن می‌میری
وقت آن است سر جای خودت بنشینی
با دم شیر مکن بازی، بد میبینی!
نوش جان همه‌تان سیلی شش موشک ما
که صدایش برسد تا به ریاض و حیفا
(شترقش برسد تا به ریاض و حیفا!)
این قدَر بمب نچسبان به کمر ای نامرد!
صبر کن موشک ما منفجرت خواهد کرد
ای ابوجهل که در کشتن خود استادی
خر دجالی و افسار به صهیون دادی
ای سیه روی که از نفت سعود آمده ای
بچه ابلیس که از ناف یهود آمده ای
دشمن از ابلهی‌اش در طمع خام افتاد
تشت رسوایی‌اش اما ز سر بام افتاد
جاهلیت چه سعودی و چه غربی یکجا
گرم رقصند، عجب منظره ای باب هَجا

رقص شمشیر چو در خیمه دشمن برپاست
سپر انداختن و طعنه به شمشیر خطاست
آری آرامش ما مرد خطر می‌طلبد
صبح پیروزی ما خون جگر می‌طلبد
«می‌وزد از همه جا بوی گل یاس شهید
از کجا آمده اند این همه عباس شهید
ذوالجناح از نفس اینبار نخواهد افتاد
علم از دست علمدار نخواهد افتاد»
در دفاع از حرم، آیینه آن سقاییم
همچو عباس، علمدار ولایت ماییم
این زره پشت ندارد منگر برگردیم
تیغ در دست، به ره، منتظر ناوردیم
قدس ای قبله آغاز که پایان با توست
مهر باطل شدن فتنه شیطان با توست
تو کلید همه گمشدگی‌ها هستی
قدس ای قدس! تو آزادی دنیا هستی
منشینید به غم شام بلا می‌گذرد
راه ما از سفر کربُبَلا می‌گذرد

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=80026