«نیکول کیدمن»، «جعفر پناهی» و دیگران؛ حاشیه‌نگاری دومین روز جشنواره برلین

شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ برابر با ۰۷ فوریه ۲۰۱۵


آزاده کریمی؛ علی اشتیاق- دومین روز جشنواره فیلم برلین با نمایش سه فیلم از بخش مسابقه همراه بود و حضور «نیکول کیدمن» به عنوان سوپراستار هالیوود در جشنواره و استقبال تماشاگران از فیلم او، بر قدرت محبوبیت سوپراستارها مهر تاییدی دوباره زد.

نمایش فیلم «تاکسی» ساخته جعفر پناهی فیلم‌ساز ایرانی منع شده از فعالیت هنری، حال و هوای تازه‌ای به جشنواره فیلم برلین بخشید. این فیلم که مانند دو اثر قبلی کارگردان‌اش به نام‌های «این یک فیلم نیست» و «پرده» به طور مخفیانه و بدون مجوز وزارت ارشاد ساخته شده با واکنش‌های متفاوت مخاطبان روبرو شد. تماشاگران جشنواره برلین که تا کنون کمتر واکنشی به فیلم‌های روی پرده نشان داده‌اند در برخی سکانس‌های «تاکسی» خندیدند و آن را تشویق کردند.

آزاده کریمی گزارشگر کیهان آنلاین- لندن
آزاده کریمی گزارشگر کیهان آنلاین- لندن

در پایان فیلم، متنی با امضای جعفر پناهی به جای تیتراژ بر پرده نشان داده شد که در آن فیلم‌ساز به تماشاگران‌اش توضیح می‌دهد به دلیل خروج فیلم از خط قرمزهای جمهوری اسلامی، او از درج اسامی عوامل دست در کار فیلم خودداری کرده تا از بروز مشکلات احتمالی برای آنها جلوگیری کرده باشد.

به همین دلیل «تاکسی» تنها فیلم بخش مسابقه جشنواره برلین است که عوامل سازنده‌اش در این جشنواره حضور نداشته و بنا بر این نشست مطبوعاتی نیز نداشت.

«تاکسی» قصه روزمرّگی و مشکلات مردم ایران را در زمان حال به نمایش می‌گذارد و کارگردان که حالا به دلیل ممنوعیت فعالیت هنری در نقش یک راننده تاکسی مردم شهر را جا به جا می‌کند به درون جامعه‌ای پر از تناقض و محدودیت گام می‌گذارد.

علی اشتیاق خبرنگار عکاس کیهان آنلاین- لندن
علی اشتیاق خبرنگار عکاس کیهان آنلاین- لندن

هر یک از مسافران این تاکسی، با مشکلی دست و پنجه نرم می‌کنند و برای رهایی از دنیایی که در آن اسیر هستند به هر دستاویزی چنگ می‌اندازند. حضور مردم از هر طبقه و با هر تفکری نشان از گستردگی نگاه فیلم‌ساز به جامعه‌اش دارد. به طور مثال حضور «نسرین ستوده» حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال اجتماعی در «تاکسی» آن را فیلمی به روز و نزدیک به وقایع جاری کشور ایران کرده است.

اگر چه فیلم بین قالب مستند و داستانی بلاتکلیف و بازی بازیگران‌اش خام و غیرحرفه‌ای است اما نمی‌توان «تاکسی» را از نظر هنری با آثار پیش از محرومیت پناهی از فعالیت هنری مقایسه کرد چرا که این فیلم‌ها، نتیجه شرایط عادلانه و استاندارد تولید یک فیلم نیست تا بتوان آن را به صورت استاندارد مورد قضاوت و بررسی قرار داد. «تاکسی» حاصل و صدای کارگردانی است که دست از کار نکشیده و هم‌چنان با امید و با کمترین امکانات کار می‌کند. اگر تماشاگر ایرانی حاضر در جشنواره برلین انتظارش از جعفر پناهی با «تاکسی» برآورده نمی‌شود، نباید فراموش کند که شرایط فیلم‌سازی برای وی نیز هم‌چون گذشته فراهم نیست.

«ملکه صحرا» یکی دیگر از فیلم‌های بخش مسابقه برلیناله بود که به کارگردانی ورنر هرتسوگ به روی پرده رفت. این فیلم با بازی نیکول کیدمن، جیمز فرانکو، دامیان لویس و رابرت پتینسون وقایع زندگی گرترود بل، جهانگرد، نویسنده، باستان‌شناس، نقشه‌کش و وابسته سیاسی امپراتوری بریتانیا در آغاز قرن بیستم را به تصویر می‌کشد.

این فیلم مبتنی بر بیوگرافی چندان ویژگی‌های منحصر به فرد آثار سینمایی هرتسوگ چون «آگیره، خشم خداوند» یا مستندهای فراموش ناشدنی او را ندارد ولی تسلط او را در نمایش واقعیت یک صحرای بیکران و داستانی با حاشیه‌های فراوان نشان می‌دهد. نیکول کیدمن بازیگر نقش گرترود تجربه هم‌زیستی با صحرا را در نشست مطبوعاتی به یوگا تشبیه کرد و همکاری با سختگیرترین کارگردان آلمانی را موفق دانست.

بازی سوپراستارهای هالیوود، فیلم هرتسوگ را که می‌توانست فیلمی کاملا سیاسی، تاریخی و حتی نیش‌دار باشد به اثری عاشقانه و اثری در ستایش تنهایی تبدیل کرده است.

بازی «رابرت پتینسون» بازیگر سری فیلم‌های «گرگ و میش» که بیشتر نقش‌های یک تین ایجر سرخورده را ایفا می‌کند، در نقش لورنس عربستان، تماشاگران را به خنده انداخت چرا که با پیشینه ذهنی که تماشاگران از این بازیگر داشتند، نمی‌توانستند هیچ سنخیتی در این نقش برای او پیدا کنند.

«ملکه صحرا» بیش از آنکه از تاثیر و قدرت تأثیرگذار گرترود و پیچیدگی‌های شخصیتی و توانایی‌های وی در جذب اعتماد مردم خاورمیانه سخن بگوید، وجه زنانگی و زندگی عاطفی‌اش را مدّ نظر قرار داده است.

از سوی دیگر، چنان که هرتسوگ مدعی است، فیلم تصویر چندان روشنی از اسلام نشان نمی‌دهد و تنها خط رابط این فیلم با این دین صدای اذانی است که گاه و بی‌گاه به گوش می‌رسد.

این فیلم هم‌چنین تفاوت‌هایی کشورهای ایران، عراق، سوریه و اردن را که در فیلم نمایش داده شده، نادیده گرفته و به طور مثال مردم ایران را در لباس عثمانی‌ها و اعراب نشان می‌دهد.

سومین فیلم امروز جشنواره برلین، «۴۵ سال» ساخته آندره هایگ بود که بر اساس یک داستان کوتاه شکل گرفته است. این فیلم که به لحاظ روحیه و مختصات بسیار شبیه فیلم «عشق» (میشائیل هاتکه) به نظر می‌رسد، فیلم داستان زن و شوهری است که فقط یک هفته مانده تا چهل و پنجمین سالگرد ازدواج‌شان با یک شوک روبرو می‌شوند. شوهر نامه‌ای با این خبر دریافت کرده که سرانجام بعد از پنجاه سال جسد عشق دوران جوانی‌اش پیدا شده است.

جسد این زن که منجمد و سالم در یخچال‌های طبیعی رشته کوه‌های آلپ سوئیس پیدا شده روابط زن و شوهری مسن را که در آستانه جشن سالگرد ازدواج هستند به مخاطره می‌اندازد.

ظرافت فیلم در ثبت لحظات احساسی و مناسک روزمرّه زندگی که روابط انسانی را گرفتار در چنگ خستگی و تکرار ملال نشان می‌دهد ستودنی است.  فیلم «۴۵ سال» کُند، بدون حادثه و محصور در جزئیات پیش می‌رود و با فاجعه نیز تمام نمی‌شود.

بازیگران فیلم «ملکه صحرا» Kahyan London©
بازیگران فیلم «ملکه صحرا»
Kahyan London ©
 Kahyan London©
Kahyan London ©
ورنر هرتسوگ کارگردان آلمانی فیلم «ملکه صحرا» Kahyan London©
ورنر هرتسوگ کارگردان آلمانی فیلم «ملکه صحرا»
Kahyan London ©
 Kahyan London©
Kahyan London ©
 Kahyan London©
Kahyan London ©

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=4590