هوای زهرآلودِ خاورمیانه

جمعه ۱۴ فروردین ۱۳۹۴ برابر با ۰۳ آپریل ۲۰۱۵


گمان نمی‌رود در هیچ دوره از تاریخ منطقه‌ای که خاورمیانه خوانده می‌شود تا این اندازه هرج و مرج و درگیری‌های فرقه‌ای و قومی وجود می‌داشته است.

خاورمیانه هر کدام از حکومت‌های منطقه بدون آنکه برای خود وظیفه و مسئولیتی برای ایفای نقشی مثبت در حفظ امنیت و اعتلای اقتصادی و فرهنگی کشور خود و همسایگان خویش داشته باشند تا از این راه بتوانند یک ثبات و روند پایدار را هم برای خود و هم برای دیگران تأمین کنند، بیشتر مشغول شاخ و شانه کشیدن و ابراز «اقتدار» و مجهز شدن پیدا و پنهان به تسلیحات دست چندمی هستند که قرار است روزی بر سر مردمان این منطقه فرود آیند بدون آنکه این توانایی را داشته باشند که در برابر تولیدکنندگان این  تسلیحات ساعاتی مقاومت کنند.

روز پنج شنبه ۶ فروردین ۹۴ (۲۰ مارس ۲۰۱۵) رویترز از قول رجب طیب اردوغان رییس جمهوری ترکیه که در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرده بود نوشت: «ایران در تلاش برای تسلط بر منطقه است، آیا می‌شود این را تحمل کرد؟ این موضوع، ترکیه، عربستان و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را به ستوه آورده است. این امر واقعا تحمل کردنی نیست و ایران باید متوجه این مسئله باشد.»

در این گفته البته حقیقتی نهفته است اما نه همه حقیقت! آن بخشی از حقیقت که ناگفته مانده نقش و تلاش خود ترکیه و عربستان برای «تسلط بر منطقه» است. اینکه ترک‌ها و اعراب در برابر ایران در یک صف قرار بگیرند البته نکته عجیبی نیست. سیاست‌های جاه‌طلبانه و ضدملّی زمامداران جمهوری اسلامی بسیاری از کشورها از جمله همسایگان را علیه ایران بسیج کرده است به ویژه آنکه گسترش فعالیت‌ گروه‌های شبه‌نظامی زیر فرمان رژیم اسلامی ایران در عراق و سوریه، یعنی بغل گوش ترکیه و عربستان، بیشتر این دو کشور را در برابر سلطه‌جویی حکومت ایران به هم نزدیک می‌کند.

پیش از این، و در تمام سال‌های گذشته زمامداران ترکیه و عربستان نسبت به اصرار جمهوری اسلامی بر پیشبرد برنامه‌های اتمی‌اش نیز هشدار داده بودند که اگر کشورهای قدرتمند نتوانند این برنامه را مهار کنند، برای ترکیه و عربستان نیز چاره‌ای باقی نخواهد ماند جز آنکه آنها نیز به تجهیز اتمی خود بپردازند. گمان نمی‌رود کسی بر این خیال واهی باشد این رقابت اتمی که چیزی جز ادامه همان رقابت برای سلطه و اعمال اقتدار بر منطقه نیست، بر امنیت و ثبات منطقه که از اواخر دهه هفتاد میلادی با «انقلاب ثور» در افغانستان  و «انقلاب اسلامی» در ایران از کف رفت، اندکی بیفزاید.

یک جنگ تمام عیار در منطقه جریان دارد که حمله عربستان به یمن آن را چهره مشخص‌تری بخشیده است. جنگی که نمی‌توان آن را به تروریسم داعش (دولت اسلامی) و جدال گروه‌های سنّی در عراق و سوریه و گروه‌های شبه نظامی شیعی زیر فرمان سپاه قدس جمهوری اسلامی در این دو کشور محدود ساخت.

با اینکه وجود فرقه‌ها و اقوام گوناگون و متنوع در این منطقه مطلقا پدیده جدیدی نیست و مردمان این منطقه قرن‌هاست، با همه فراز و نشیب‌ها، در کنار یکدیگر به زندگی مشغول‌اند، اما سوءاستفاده گروه‌های افراطی این امتیاز اجتماعی را در خاورمیانه به یک عامل منفی تبدیل کرده و تاوان قدرت‌طلبی و سلطه‌جویی آنها را مردم بی‌گناه می‌پردازند. نظام جمهوری اسلامی از همان آغاز نقش تعیین کننده در دامان زدن به این درگیری‌ها و نفرت‌های هدایت ‌شده، از جمله در داخل خود ایران، داشته است.

این است که اعضای دولت کنونی ایران، نمی‌توانند چشم خود را بر این واقعیت ببندند و در یک صحبت فرمالیته و دیپلماتیک نقش نظام خود را در آتشی که امروز منطقه را در بر گرفته است، انکار کنند. پاسخ محمدجواد ظریف که روز جمعه ۷ فروردین طی اقامت‌اش در لوزان سوییس جهت مذاکرات اتمی به اردوغان اظهار داشت، به شدت غیرمسئولانه است. وی گفت: «کسانی که با اشتباهات استراتژیک و سیاست‌های بلندپروازانه خود، خسارات جبران‌ناپذیری به بار آورده‌اند، بهتر است با اتخاذ سیاست‌های مسئولانه از ظرفیت‌های موجود جهت ایجاد آرامش و همگرایی در منطقه استفاده کنند».

گذشته از اینکه این ادعا تقریبا درباره همه زمامداران کشورهای منطقه صدق می‌کند، اما بیش از همه درباره خود جمهوری اسلامی صادق است. نمی‌توان در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین  و دیگر نقاط دخالت حتی نظامی کرد و بعد ژست یک سیاست معقول گرفت و مانند ظریف در همین پاسخ مدعی شد که:«تمام کشورها باید در جهت استقرار ثبات و جلوگیری از گسترش ناامنی در منطقه تلاش کنند».

این تقاضای ظریف زمانی انجام‌پذیر است که خود جمهوری اسلامی نیز برای استقرار ثبات و جلوگیری از گسترش ناامنی در منطقه تلاش کند. اما هنگامی که خود حکومت‌ها مهم‌ترین مسبب بی‌ثباتی و گسترش ناامنی هستند، باید دست به دامان چه کسانی شد؟!

هوای خاورمیانه سال‌هاست از استبداد و سلطه‌جویی و توهّم اقتدار، چه عثمانی، چه عربی، و چه سُنّی و چه شیعه، زهرآلود و مسموم است و این حکومت‌های فُسیل هیچ چشم‌اندازی بر جمعیت جوان و بی‌آینده منطقه نمی‌گشایند. ریشه افراطی‌گری و تروریسم فرقه‌ای را از جمله می‌باید در این هوای مسموم جُست.

[کیهان لندن؛ دوره جدید شماره ۲]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=15020