ناطق نوری رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی گفته است زمانی که روحانیت در حکومت نبود، و مسئولیت اداره و مدیریت کشور را نداشت و همچنین مسئولیت فرهنگی به معنای رسمی در دستش نبود رسالت محدودی داشت.
آن زمان قوه قضاییه، ادارات، وزارتخانهها و نهادهای فرهنگی دست ما نبود و تنها رسالتمان هدایت و ارشاد مردم، امر به معروف و نهی از منکر و انتقاد به حکومت و مدیریتهای غلط آن زمان بود و به معنایی طلبکار بودیم. حیطه مسئولیتمان محدود و توقع جامعه هم از ما محدود بود. اگر مردم هم حرفی میزدند میگفتیم که چیزی دست ما نیست و کسی حرف ما را نمیشنود و ما فوقش بتوانیم انتقاد کنیم. آن زمان طلبکار و طرفدار مردم و مقابل حکومت بودیم که چنین جایگاهی در جامعه پایگاه و طرفدار دارد.
امروز چیزی به عنوان محرمانه و سری در دنیا نداریم و با پیشرفت علم و تکنولوژی مردم به راحتی به انواع اطلاعات دسترسی پیدا میکنند. آن زمان است که میتوانیم حساب کنیم چقدر سوال و بحث در مسائل دینی پیش میآید. زمانی ما منبر میرفتیم و از بوروکرواسی دولت انتقاد میکردیم و میگفتیم که با ۳۶ میلیون جمعیت ۵۰۰ هزار کارمند وجود دارد و غر میزدیم. امروز جمعیت دو برابر شده و حقوقبگیران چهار برابر شدهاند.
پیش از انقلاب طلبه و روحانی طلبکارانه برخورد میکردند اما امروز مردم میگویند که حکومت دست خودتان است. حالا باید مقایسه کنیم که حوزهها در آن زمان چطور اداره میشدند و کیفیت فارغ التحصیلاتشان چگونه بوده و چه بزرگانی تحویل جامعه دادهاند. شاید یکی مثل من که حدود ۳۳ سال است از حوزه دور هستم اما چند سال قبل به خدمت مراجع رسیدم خدمت آیتالله مکارم عرض کردم که به ذهن من میرسد که سطح حوزه و سطح معلومات طلبهها بسیار پایین آمده است.
آن زمان حضور و غیاب و مدرک مطرح نبود، بلکه درس برای علم بود و سطح معلومات بالا و درس جدی بود، اما امروز مثل مدیران پروازی که از آنها صحبت میشود طلبههای پروازی داریم که از راه دور درس میخوانند، این که درس خواندن نیست.
در آن زمان اساتید، طلبهها را درست انتخاب میکردند، مثلا گودرزی رهبر گروه فرقان که خود من او و گروهش را محاکمه کردم نزد مرحوم آیتالله مجتهدی رفته بود اما آیتالله مجتهدی با دیدن او گفته بود که تو به درد طلبگی نمیخوری اما به هر حال در جای دیگری طلبه شد و شد احمد گودرزی.
الان طلبگی مدرکی شده. زمانی دغدغه ما این بود که سیستم حوزوی در دانشگاه اعمال شود، اما حالا حوزهها مثل دانشگاه شده است. امروز طلبهها در سیستم جذب میشوند و باید روی تهذیب آنها کار کرد. ما الان باید طلبهها را طوری بار بیاوریم که مثلا بتوانند قاضی شوند یعنی باید عادل، متدین و متقی باشند. از آن طرف مکلاها هم میتوانند قاضی شوند. توقع مردم از روحانیت بسیار بالاست.
متاسفانه بعضی از ما تا به پستی میرسیم زود برای خودمان کلاس میگذاریم و مردم نمیتوانند با ما تماس بگیرند و حتی ما را ببینند.
در ادبیات رایج بعد از انقلاب منظور از «کلاس» گذاشتن «غرور کاذب» شده است.