سیاوش آذری – از زندهیاد نادر نادرپور پرسیدند در مورد آینده ایران چه فکر میکنی؟
شاعر که شناخت عمیقی ازهموطنان بی همتاش داشت پاسخ داد: ناامید نیستم، بی امیدم!

و اکنون پس از گذشت سالها، دکتر حسن رهنوردی دولتمرد گذشته و قهرمان نامدار پیشین وزنهبرداری جهان که در لس آنجلس زندگی میکند گفته نادرپور را به نوعی دیگر مطرح میکند و با توجه به بی ثمربودن فراخوانها و دعوتها برای اتحاد ایرانیان به منظور شکل گرفتن یک جنبش همگانی و آزادیخواهانه میگوید: همبستگی ایرانیان را فراموش کنید!
وی با این همه تاکید میکند هر ایرانی که به آب و خاک و سرزمین مادریاش معتقد است باید با هر امکان و ظرفیتی برای نجات میهناش از چنگ روضهخوانهای ایران بر باد ده تلاش کند.
رهنوردی که در صحنههای سیاسی و ورزش ایران و جهان فعال بوده، در ۸۸ سالگی بازنشستگی نمیشناسد و به نوشتن سه کتاب با نامهای «بر سکوی آرزوها» که به زندگی خود وی اختصاص دارد، به ویژه فعالیت سیاسیاش طی ۱۲ سال نمایندگی مجلس شورای ملی، سه سال معاونت سه وزارتخانه و یک سال استانداری یزد پرداخته، در کتاب دوم با نام «تازیان و کشتار و ویرانگری» و در کتاب سوم زیر عنوان «حکومت مذهبی» دخالت دین در دولت را به نقد کشیده و به کند و کاو در چگونگی به وجود آمدن حکومت های دینی پرداخته است.
وی با همه گرفتاریها، از ورزش نیز غافل نیست و مدام در زمینهای گلف سرگرم بازی و استفاده از حمام و سوناهای ورزشی است و همزمان برنامههای تلویزیونیاش را در کانال یک بی وقفه دنبال میکند.
قهرمان پیشین وزنهبرداری جهان به شدت نسبت به میهناش احساس مسئولیت میکند و میگوید هرگز نباید به بیگانگان امید داشت چون بیگانگان در لباس دوستی این بل ارا سر ما و میهن ما آوردند. ما باید همت کنیم و با هر توان و ظرفیتی برای ایران بکوشیم و مطمئن باشید پیروزخواهیم شد.
به هر نقشی بساطش را به هم زن
قلم بر افتخارات عجم زن
رهنوردی که دارای دکترا در رشتههای دندانپزشکی و بهداشت است میگوید ملتهائی که از قید حکومتهای دیکتاتوری رها شدند مردمی بودند که به آزادی میهنشان ایمان داشتند و برای نجاتش از بذل جان و مال دریغ نورزیدند اما ما ایرانیان در هیچ مقطعی با هم اتحاد نداریم حتی در ورزشهای گروهی مثل فوتبال که نتیجه نهائیاش به سود کلیه اعضای تیم خواهد شد.
از سوی دیگر به عقیده دکتر رهنوردی بسیاری از ما ایرانیان چنان در غرور و نخوت غرق شدهایم که خود را برتر از دیگران میدانیم. وی تبلیغات را شاهد مثال میآورد و میافزاید ببینید همه مرد اول و سلطان صحنهاند. هیچ کس شخص دوم نیست چه رسد به شخص سوم!. بنا بر این باید از خودخواهی دست بر داشت و به زندگی طبیعی پرداخت.
دبیر کل سابق کمیته المپیک ایران که ۵ سال این سمت را بر عهده داشته و مسئول مستقیم کاروان المپیک ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی و ۱۹۷۲ مونیخ را عهدهدار بود در سال ۱۹۴۹ برای نخستین بار در مسابقات جهانی هلند در پایتخت این کشور بر سکوی قهرمانی وزنهبرداری قرارگرفت و مدال برنز دریافت کرد.
وی پس از آن مجموعا دو مدال نقره قهرمان جهانی وزنهبرداری، سه مدال برنز جهانی و سه طلای آسیائی ۱۹۵۱ دهلی، ۱۹۷۵ تهران و ۱۹۵۸ توکیو را در کارنامه قهرمانیهای جهانی و آسیائی خود دارد.
دکتر رهنوردی که سوابق معاونت سه وزارتخانه و استانداری یزد را نیز دارد در پاسخ به این پرسش که علت عدم همبستگی ایرانیان برای یک مبارزه اساسی علیه رژیم اسلامی چیست با تاسف میگوید ایرانیها هرگز برای انجام یک کار مثبت با هم یکی نشدهاند، اما برای شورش وتخریب چرا!
بنا بر این باید از همبستگی بین ایرانیان دست شست چون هر کسی باید پیش خود بیندیشد برای وطناش چه میتواند بکند. مثلا اگر کسی را می بینند طرفدار چنین رژیم ضد بشری است با او معاشرت نکنند. بقال طرفداررژیم است ماست و پنیر از او نخرند. تعمیرکار است اتومبیل خود را نزد او نبرند، فروشگاه دارد که از حکومت جنس میگیرد از آن خرید نکند. با این عمل ، کار آنها را لنگ بکند.
بعضیها آنقدر نسبت به وطنشان بی تفاوتند که انسان تاسف میخورد. مثلا خانم یا آقا به فلان مغازه میرود، عکس خمینی را بر دیوار مغازه میبیند معهذا اشاره میکند فلان جنس پهلوی عکس رهبر را میخواهد! مردم ما باید یک خانه تکانی اساسی در افکار و اندیشه خود به عمل بیاورند وگرنه وضعیت ایران سالیانی دیگر با همین اوضاع خونبار و زیانبخش ادامه خواهد داشت.