محمد سرتیپی- در هفتهای که گذشت تصویر ایلان کوردی کودک سه سالهای که در ساحل اژه آرمیده بود، ظاهرا تکانی به دنیای خوابآلوده داد.
جنگ داخلی سوریه به پنجمین سال خود نزدیک میشود و تا کنون هزاران کودک سوری به خاک و خون غلتیدهاند. اما گاهی یک تصویر تلنگری میشود بر وجدانهایی که شاید از خواب بیدار شوند.
اما مشکل اینجاست که این تصویر بیش از آنکه دنیا را متوجه مسببان این فاجعه کند، انگشت اتهام را به سوی اروپا و قوانین مهاجرت این کشورها نشانه رفته است.
آنچه مسلم است کشورهای بسیاری در خونریزیهای جاری در سوریه متهماند. مردم سوریه و این کودکان قربانی که ایلان کردی یکی از هزاران در این میان بود قربانی سیاستهای کلان منطقهای شدهاند.
مردم سوریه در سالهای اخیر تاوان موقعیت استراتژیک کشورشان را میدهند، کشوری که سرحد سیاسی دو بلوک قدرت در دنیای امروز شده است.
غرب از یک سو و ایران و چین و روسیه از سوی دیگر هر یک بنا به منافع خود تا امروز سرسختانه تلاش کردهاند که در این بازی قافیه را به دیگری نبازند.
بیش از چندین قطعنامه سازمان ملل تا کنون از سوی روسیه و چین وتو شده است و این دو کشور در جایگاه قدرتمند خود در شورای امنیت اجازه ندادهاند تا راهکارهای معمول در چنین مواقعی کارگر شود.
از سوی دیگر پشتیبانیهای مالی، نظامی و لجستیک ایران و روسیه تا امروز توانسته است مترسک شوم اسد را بر جا نگه دارد. اما سوال اینجاست چرا غرب مانند دفعات پیشین به طور یکجانبه عمل نمیکند؟ مگر عین همین جریان در لیبی رخ نداد؟ پس چطور ناتو یک تنه و بدون هیچ نیازی به تایید از سوی چین و روسیه وارد ماجرا شد و کار قذافی را یکسره کرد؟
جواب این سوال تنها در تفاوت در منافع این منازعات خفته است. در لیبی پای منافع لابیهای نفتی در میان بود حال آنکه در سوریه مسئله تسلط بر نقاط استراتژیک از یک سو و لابی اسلحه از سوی دیگر در جریان است. البته نقشه منطقه کردنشین سوریه در بالا بردن حمایت دولت اسلامگرای ترکیه از تندروهای مسلمان را نباید نادیده گرفت.
اما موضوع اصلی بر میگردد به تزریق منافع مالی به این نزاع خونین از طریق برداشتن تحریمهای مالی توسط دولت اوباما. مسلما اوباما از نزدیکی روابط تهران و دمشق از من و شما آگاهتر و به خوبی از هر وعده انتقال پول و تسلیحات به دمشق با خبر است. حال سوال اینجاست که اگر واقعا غرب و دولت آمریکا خواهان پایان دادن به جنگ داخلی سوریه هستند پس چطور به جای تضعیف منابع دولت اسد، هیزمکش این آتش خانمانسوز شدهاند؟
این نکته که بخش عظیمیاز سرمایههای ایران در این سالها خرج نظام اسد شده بر هیچ کس پوشیده نیست. اما با استناد به کدام دلیل منطقی آقای اوباما برجام را بهترین راهکار میداند در جایی که مکانیزمی برای جلوگیری از عدم حمایت مالی ایران از دولت اسد در آن پیشبینی نشده؟
ایلان کوردی نه اولین کودک قربانی این سیاستهای شوم بود و نه آخری خواهد بود بلکه دست کم مرگ او سبب خیری شد برای هزاران پناهجو که با اقبال خوش وارد اروپا شوند. اما همین نکته هم جای تامل دارد چرا که بنا به اخبار منتشرشده از سوی منابع اطلاعاتی امکان حضور تعداد بالایی از تروریستهای داعش در میان این سیل پناهجویان و ورود این هستههای ترور به اروپا بسیار بالاست.
شاید باور این موضوع برای بسیاری مشکل باشد و بیان این موضوع را بر آمده از تفکرات داییجان ناپلئونی بپندارند، اما مسلما بر اساس شواهد و قرائن موجود و با عطف به سابقه نمونههای بارز پیشین این امر به خوبی روشن است که هیچ یک از طرفهای درگیر مشتاق پایان این جنگ فرسایشی به یکباره نیست.
اگر به آمار و ارقام فروش تجهیزات و مهمات و بودجههای اختصاصی از سوی هر دو طرف مراجعه کنید به ارقامی دست خواهید یافت که هر سازنده سلاح و هر دلال اسلحهای را راغب به ادامه این جنگ میکند. جنگی که تنها دلیل ادامهاش خفظ کانال ارتباطی ایران و حزبالله و شاخ و شانه کشیدن شرق برای غرب است.
در این زورآزمایی، زنان و مردان و کودکان بی گناه عراق و سوریه هستند که قربانی میشوند. موجوداتی که تنها به هنگام به رخ کشیدن «انسانیت»مان برایشان ارزش قائل میشویم. زمانی که عکسهای کودکان بی سر مخابره میشد، زمانی که کودکان ایزدی را داعش در کمال شقاوت به قتل میرساند، ظاهرا کسی را باکی نبود. اما همین که ایلان کوردی در برابر دروازه غرق شد، فریاد تأثر و استریو- تیپیکال جامعه متمدن برخاست.
در آخر روی سخنام با آن دسته از فعالان صلح است که با حمایت خود از توافق اتمی هیزمکش جنگی خانمانسوز شدهاند:
آیا شما فعالین به اصطلاح صلح که خواهان اجرایی شدن توافق هستید تضمین میکنید که یک ریال از پولهای آزاد شده ایران خرج کشتار و ادامه جنگ در سوریه و عراق نشود و خون هزاران زن و مرد بی گناه با حمایت مالی رژیم ایران ریخته نشود و دهها هزار آواره دیگر به بار نیاورد؟
سناتورهایی که فرای مسئله اتمی، به ایران اجازه دستیابی به سلاحهای متعارف را دادند چه؟ آیا ایشان تضمین میکنند همان طور که بر رفتار و برنامه هستهای رژیم ایران نظارت دارند بر حمایت حکومت اسلامی این کشور از تروریسم هم نظارت کنند؟
شما فعالان به اصطلاح صلح، لابیگران جمهوری اسلامی، سناتورهای آمریکا و نمایندگان پارلمان و اتحادیه اروپا مسئول ادامه این جنگ و تزریق منابع مالی برای ادامه کشتار هستید!