سارا دماوندان – دبیر اقتصادی خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضائیه چند روز پیش وارد خاک آلمان شد و خود را به اداره مهاجرت این کشور معرفی کرد.
مهدی دهقان، به دنبال افزایش فشارهای امنیتی و تهدید مجبور به ترک کشور و به آلمان پناهنده شد. او نخستین و بیتردید آخرین خبرنگاری نخواهد بود که به دلیل سانسور و فشار از سوی نیروهای امنیتی کشور را ترک کرده است. پای صحبتهایش مینشینم و از او ماجرا را جویا میشوم.
-شما دبیر سرویس اقتصادی خبرگزاری میزان بودید و ناگهان از آلمان سردر میآورید و تصمیم به ماندن میگیرید. لطفا درباره آنچه باعث شد این تصمیم را بگیرید برای خوانندگان ما بگویید.
-من از زمانیکه این خبرگزاری راهاندازی شد با آن همکاری میکردم. ابتدا به صورت خبرنگار و پس از مدتی به عنوان دبیر سرویس اقتصادی انتخاب شدم. اما یک سری مسائلی که در این میان رخ داد منجر به قطع همکاری من شد. در واقع یک سری عوامل دست به دست هم داد. یکی از آنها، پیروی نکردن از دستورهای اجباری و سفارشهای جهتدار مدیران مرکز رسانه قوه قضائیه بود که در ابتدا تهدید به اخراج شدم. پس از آن جانشین مدیر عامل به درخواست مدیران مرکز رسانه دوباره با بنده تماس گرفته و با شروطی عجیب خواهان بازگشت به کارم شدند. آنها از من خواستند که یک نفر را که آنها معرفی میکنند آموزش بدهم و پس از آن یک نامه رضایت از خبرگزاری بنویسم و بگویم هیچ شکایتی از خبرگزاری ندارم. من از آنها مهلت یک ماه خواستم تا بر روی پیشنهادشان فکر کنم در این مدت کوتاه تنها راه حل برای رهایی از این فشارها مهاجرت بود. بنابراین در کوتاهترین زمان ممکن اقدامات خارج از کشور را فراهم کردم و به آلمان آمدم.
-آیا دلیل خاصی وجود داشت که مدیران ارشد خبرگزاری تصمیم به قطع همکاری با شما گرفتند؟
-عملکرد من باب میل سیستم مدیریتی نبود. چند گزارش اقتصادی را با دلایلی مختلف از جمله داشتن محتوای انتقادی از دولت گذشته و ضد اسلامی بودن از خروجی خبرگزاری که به قلم من بود حذف کرده و هشدار داده بودند. همچنین در طول کار خبرنگاری، چندین بار شاهد فشار و هشدارهای پلیس امنیت بودم. به عنوان نمونه زمانی که روحالله داداشی کشته شد من خبرنگار خبرگزاری مهر بودم. خبر وارد بُعد امنیتی شده بود و خبرنگاران اجازه پرداختن به جزئیات خبر را نداشتند. من پیگیر ماجرا بودم و همین پیگیریها باعث شد که چندین بار مرا متهم به برهم زدن امنیت کشور کردند. همچنین در انتشار خبر کمپین «نه به خرید خودروی صفر» و «صندوق توسعه ملی واقعا خالی است» عرصه بسیار برای من تنگ شد. برای همین تصمیم گرفتم که با رسانههای برونمرزی کار کنم. چند درخواست همکاری به رسانه هایی همچون بی بی سی فارسی، رادیو فردا، دویچه وله و رادیو زمانه فرستادم که مدیران ارشد از این موضوع مطلع شدند و عذر مرا خواستند. اما همان گونه که در ابتدا گفتم بعد تصمیم گرفتند که دوباره با من همکاری کنند و شروظ عجیبی را گذاشتند که به آن اشاره کردم.
-پیش از شما نیز گفته شد چند خبرنگار دیگر در این خبرگزاری به خاطر حمایت از آقایان محمد خاتمی و میرحسین موسوی اخراج شدند. آیا این خبر صحت دارد؟
-بله، خبرنگار قوه قضائیه به دلیل حمایت از آقایان میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی از کار بیکار شدند. دبیر گروه حقوق و قضا خبرگزاری وابسته به قوه قضائیه و خبرنگار این گروه به دلیل انتشار خبر پیام تسلیت پورمحمدی وزیر دادگستری به محمدخاتمی رئیس جمهور اسبق ایران اخراج شدند. همچنین یکی دیگر از خبرنگاران حقوق و قضا نیز به دلیل انتشار خبری با تیتر «محاکمه سران فتنه به زودی» به نقل از غلامحسین محسنی اژهای معاون اول قوه قضاییه ابتدا توبیخ و سپس اخراج شد. بعد از این ماجرا یکی دیگر از خبرنگاران حقوق و قضا نیز به دلیل غلط تایپی غیرعمدی در متن خبر که سبب توهین آمیز و ضداسلامی شدن متن خبر شده بود، ۶۰۰ هزار تومان جریمه و سپس در آذر ماه سال جاری از کار اخراج شد و من نیز همزمان با ارائه درخواست پناهندگی به آلمان از کانال تلگرامی مرکز رسانه قوه قضائیه حذف شدم. چیزی که باید درباره آن صحبت کنم، با رفتن پورمحمدی ریاست مرکز رسانه قوه قضائیه به صدا و سیما و انتصاب وی به عنوان معاونت این رسانه میلی، ابراهیم زادگان رئیس سابق باشگاه خبرنگاران به عنوان رئیس جدید مرکز رسانه قوه قضائیه معرفی شد. نکته قابل تامل حضور تیم جدید، خودروهای گران قیمت و اطلاعاتی بودن تمام مدیران جدید مرکز رسانه بود که مانیتورینگ تمام اقدامات خبرنگاران نیز بیشتر شد.
-آیا این تغییر مدیر در سیستم مدیریت نیز تغییراتی به وجود آورد؟
-بله و شرایط نسبت به گذشته سختتر شد. با آمدن ابراهیم زادگان رئیس جدید، استفاده از چادر برای خبرنگاران خانم اجباری و شلوار جین و آستین کوتاه نیز برای دبیران و خبرنگاران مرکز رسانه ممنوع شد و به مرور زمان انتصابات فامیلی نیز در مرکز رسانه قوه قضائیه افزایش یافت. با آمدن تیم جدید تمامی ایمیل، کامپیوتر و اقدامات خبرنگاران و کارمندان مرکز رسانه از سوی حراست قوه قضائیه و همچنین گروه انفورماتیک این مرکز مانیتورینگ میشود که البته مدیرعامل خبرگزاری در جلسه هفتگی که با خبرنگاران و دبیران گروه ها داشت این موضوع را عنوان کرد و گفت: چرا برخیها فکر می کنند که تلگرام، ایمیلهای ارسالی و سایتهای بازدید شده در این مرکز مانتیورینگ نمیشود؟! فشارها تا حدی بود که حتی حجم اینترنت کارمندان مرکز رسانه نیز از سوی حراست قوه قضائیه تعیین میشد و از سوی دیگر بر روی تمامی سیستمها وی پی ان و نرم افزار مانیتورینگ نصب کردند. به دنبال این فشارها و نظارتها حتی یک روز به طور ناگهانی کامپیوتر دبیر فضای مجازی خبرگزاری برای کنترل کردن مصادره شد و وی بعد از چند روز به دلایل نامعلومی اخراج شد.
-چیزی که در میان برخی خبرنگاران خبرساز شده بود اخراج یکی از خبرنگاران در نخستین روز ریاست مدیر جدید بود، ماجرای آن چه بود؟
-متاسفانه در بدو ورود ایشان و آغاز در اولین روز بازدید ابراهیم زادگان از خبرگزاری، رویا صمدی خبرنگار اقتصادی اخراج شد. یکی از دلایل اصلی اخراج این خبرنگار، بیان کردن اسم کوچک همکار آقا در جمع بود که اخراج این خبرنگار را بسیار خندهدار و احمقانه کرد. دقیقاً موضوع این بود که در اولین روز بازدید مدیر جدید، ابراهیم زادگان، وی ناگهان آخرین خبر خروجی خبرگزاری در حوزه اقتصادی را از رویا صمدی سئوال کرد و این خبرنگار برای پاسخ از همکار خود کمک گرفت و با صدا زدن نام کوچک همکار مرد، اخراج شد!
-برگردیم به موضوع خود شما، چند گزارش انتقادی اقتصادی نوشتید و آن را در خبرگزاری وابسته به قوه قضاییه منتشر کردید. هیچ واکنشی به این گزارشها داده نشد؟
-از چشم مسئولین دور ماند. گزارش «اقتصاد ۳۵ ساله ایران به روایت آمار. مقایسه اقتصادی دولت هاشمی و احمدی نژاد» . در این گزارش آماری، عملکرد اقتصادی تمام دولت ها از جمله هاشمی رفسنجانی، محمدخاتمی و احمدی نژاد مقایسه و تحلیل شده است که بهترین عملکرد متعلق به برنامه سوم توسعه در دولت خاتمی است که هنوز حذف نشده است. البته در روزنامههای وابسته به جناح اصلاحطلب نیز با اسم مستعار گزارش تهیه میکردم.
-حالا چی؟ چه میکنید؟
-چیزی که در حال حاضر به آن فکر میکنم رهایی از تمام فشارها، کنترل و خط قرمزهایی است که بر سر راه من قرار گرفته بود. فسادهای مالی در سیستمهای مدیریتی رده بالا و سکوت در برابر آنها. این بدترین اتفاقاتی است که بر سر راه خبرنگار قرار میگیرد که میبیند اما نمیتواند چیزی بگوید.