دیگر صحبت از وجودِ اختلافِ جنسیتی در میان نیست، بلکه رسیدن به دیدگاهِ مثبت و عادلانه بودنِ تفاوتِ جنسی مطرح است. سه شنبه هشتم مارس (۱۸ اسفند) روز جهانی زن بود. بسیاری از سالنهای کنفرانس و نشستهای بینالمللی که میزبانِ زنان کارشناس بودند با محورِ جایگاه «زن» در جامعهی بشری، اهمیت این روز را به یادِ مردان انداختند؛ کاری در خورِ ستایش که البته نباید محصور به یک روز در قابِ تقویمِ روزانهی انسانها باشد. در این نوشته، اصول هفتگانه را برای نقب زدن بر زاویهای دیگر از سیطرهی مردان بر جهان یعنی میزگردهای بینالمللی معرفی میکنیم.
امروزه در بسیاری از مراسم و نشستهای مختلف در سطح جهانی نظیر نشستهای مربوط به تکنولوژی و حتی کنفرانسهایی با موضوع «حقوق زنان»، دشوار بتوان تنها از سخنران و مهمان مرد دعوت به عمل آورد. هنوز نمونههایی از وبلاگهای معروف نظیر وبلاگ «تامبلِر» در دنیای مجازی نفس میکشند که مجموعهای از پانلها یا میزگردهای «مذّکر» را با مُهرهای برجسته در صندوقچهی حافظهی خود ردیف کردهاند. در مقابل اما تارنماهای متعددی در همین دنیای غیرملموس (نظیر GenderAvenger.com) وجود دارد که بر پایه ی تلافی جوییِ جنسی از مردان علاوه بر اندازهگیری روزانه از میزان مشارکت زنان در عرصههای جهانی، میکوشند با راهاندازی کمپین اینترنتی بر لزوم توازنِ زن– مرد در جامعه تاکید کنند.
به تازگی نشریهی معتبر واشنگتن پُست گزارش داد که در بیش از ۲۰۰ مراسم مختلف در منطقهی خاورمیانه که با میزبانیِ ۶ مرکز مطالعات استراتژیک پایتخت آمریکا در سال ۲۰۱۴ برگزار شده بود، ۶۵ درصد سخنرانان مرد بودند. در نشست جهانی اقتصاد در سال جاری میلادی تنها ۲۳ درصد سخنرانان مهمان زن بودند و این در حالیست که ۲۰ درصد میزگردهای مهم از قبیل انرژی، بدهی جهانی، پناهندگان و دورنمای مالی اروپا کاملا از جنسِ مردانه بوده است. با این وجود، کلمهی «زن» با بیش از ۱۰هزار بار تکرار شدن در صفحهی توییتر رسمیداووس، از لحاظِ به اصطلاح «وِردِ زبان شدن» در مقام سوم قرار گرفت.

این مشکل نه تنها در کنفرانسها وجود دارد بلکه برای نمونه در مطالعهی اخیر مؤسسهی بروکینگز از ۴۵ مورد اظهار نظر نمایندگان دربارهی توافق هستهای با ایران در سال ۲۰۱۵ نیز دیده شد. از بین ۱۴۰ نماینده فقط ۶ نماینده زن بودند که دربارهی برجام سخن گفتهاند. این آمار را با مجلس «مردگرایانه» در جمهوری اسلامیمقایسه نمایید.
حضور زنان در نشستهای امنیّتی نیز با چالش روبروست. در تعاریف امنیتی، سخن فراتر از مرزهای جغرافیایی رفته و مسائل نظامی به «بشر» معطوف میشود، با این حال بحث «میلیتاریزهی مردانه» همچنان بر سرِ زبانهاست. حذفِ تجربهی نظامی زنان در مباحث حساس نظامیگری به معنای دور شدن از تجاربی است که پیشتر آزموده شده و ناگزیر از آزمودنِ آزموده به ویژه در موردِ مسائل مهم و پیچیدهی صلح و امنیت جهانی است. اتکا بر مردان و لاغیر، از دست دادنِ راه حلهای ابداعی را به ویژه در میدان جنگ به بار میآورد.
امروزه به دشواری میتوان موضوعی را به میان کشید که تحت تأثیر جنسیت قرار نگیرد. برای نمونه، مذاکرات صلح، که اگر زنان مشارکت معنادار داشته باشند به نتیجهی ملموس تری خواهد رسید. بیماریهای واگیردار؟ زنان در خط مقدّم مبارزه با ایبولا بودهاند که نتیجهی آن مرگ سه برابر بیشتر از مردان بوده است. افراطگرایی مذهبی؟ به یادِ گروه تروریستی «بوکوحرام» در نیجریه، که از زنانِ بمبگذارِ انتحاری بیش از هر گروه نظامی دیگر در تاریخ جهان بهره برد. بیثباتی کشور؟ بهترین معیار برای سنجشِ میزانِ صلح پذیری و آرامش در یک کشور به سطح دموکراسی، ثروت، یا هویت مذهبی قومی مربوط نیست بلکه به موقعیت زنان در آن جامعه ارتباط دارد. حتی بلایای طبیعی؟ محققان در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدهاند که توفانهای سهمگین با نامهای زنانه نظیر «کاترینا» کُشندهتر هستند.
به برخی از توجیهات زیرکانهی «مردسالار» در کاهش اهمیت نقش زنان در بعضی مسائل توجه نمایید: «این موضوع به جنسیت ربطی ندارد پس نباید به آن اهمیت داد.»؛ «جای نگرانی نیست، میاندارِ معرکه زن است، ولی تصمیمگیری به صورت گروهی است.» بعضی مواقع، گردانندگان با جملاتی شگفت انگیز با بوی تبعیض جنسیتی مواجه میشوند، نظیر: «در مورد این موضوع کارشناس زن وجود ندارد» یا «ما کارشناس زن دعوت کردیم، ولی او نپذیرفت».
بهترین پیشنهاد، رفتار هوشمندانه است. در اینجا «هفت فرمان» را برای برخورد راحت و منطقی با زنان و در نتیجه افزایش مشارکت آنها در تصمیمگیریهای جامعهی بشری ارائه میکنیم:
- درکِ اهمیتِ تفاوت جنسی: توجه به اینکه تفاوت جنسیتی مهم است، به برگزارکنندگان نشستها کمک میکند تا به این اهمیت پی ببرند نه اینکه از سرِ اجبار و یا «حُجب و حیای عمومی» به آن تن دهند. واقعیت این است که وجود اختلاف در طنینِ سخنرانیها و بیان تجربیات مختلف زنانه– مردانه (با هر موضوعی در جلسه) باعث افزایش سطح درک و تحملپذیری مراسم خواهد شد. نمونهی بارز این شیوه رفتار را میتوان در «دیوید راثکاف» از نشریهی معتبر فارن پالیسی سراغ گرفت که به هیچ عنوان حاضر نیست در غیاب زنان به دعوتنامهی مراسمی پاسخ مثبت دهد: «بدون وارد کردنِ زنان در مباحث مطروحه، هرگز نمیتوان گفتگوی جدی داشت و به نتیجهی مؤثر رسید.»
- هدفِ خود را تعریف و سپس پیگیری کنید: ترسیمِ تصویرِ کلّی از اصولِ مورد نظر جلسه کافی نیست، بلکه تنظیم کنندگان میزگرد یا نشست باید به درستی و با دقت سهم مشارکت زنانِ خبره را در بحث مشخص کنند. میتوان از بسیاری از مراکز مشاورهای و یا تارنماهای معتبر در زمینهی مشارکت حداکثریِ زنان در جوامع بشری نظیر «com» کمک گرفت. تعداد شرکت کنندگانِ زن بسیار مهم است، و امکانِ حفظِ این تعداد در تمام مراحل جلسات بسی مهمتر.
- مشارکت زنان در برنامه ریزی پانلها: اگر زنی در برنامهریزی جلسه حضور نداشته باشد، به احتمال بسیار زیاد ختم جلسه هم بویی از لطافت زنانگی نخواهد برد. سخنرانانِ زن همچون شرکت کنندگان تنها زمانی در میزگرد شرکت خواهند کرد که برنامه و چارچوب اجرای جلسه متناسب تشخیص داده شود؛ درست همانند صحنهسازی برای درخواست پیوند زناشویی. از این رو، بهترین راه برای اطمینان از مشارکت بانوان در جلسه، همانا مشارکت آنها در برنامهریزی است. تحلیل تازهای از کنفرانسهای ریاضی نشان داده است که تعداد شرکت کنندگانِ زن در جلساتی که زنان برنامهریزی جلسه را برعهده داشتهاند دو برابر تعداد زنانِ شرکت کننده در جلساتی بوده است که سخنران زن داشته است.
- به نحوهی دعوت کردن از زنان توجه ویژه نمایید: جملهی «ما از زنان دعوت کردیم، ولی هیچ کدام نیامدند» بیشتر به «ماستمالی مردانه» شبیه است تا دعوت رسمی از بانوان برای شرکت و سخنرانی در جلسه. برای برگزارکنندگان میز گرد بسیار مهم است که بدانند و بفهمند «چرا» زنان دست رد بر سینهی دعوت نامهی آنها زدهاند. گاهی تداخل برنامه موجب رد دعوت میشود که قابل درک است. برخی مواقع، دلایل زیرکانهای در این پاسخ منفی وجود دارد: اغلب زنان تمایلی به نامیدنِ «کارشناس» و «متخصص» بر روی خود ندارند. گردانندگان اما میتوانند با دعوت از آشنایانِ زنانی که پیشتر در جلسات شرکت کردهاند و یا تغییرِ استادانهی القاب برای زنان، در این نبرد به موفقیت دست یابند. مهمتر از همه، مدعوین میدانند چه کسانی در جلسه حاضر خواهند بود. ازاین رو، در معرفیِ سخنرانان عادلانه رفتار کنید.
- میانبُر نزنید: هرگز از این شگردِ نخ نما استفاده نکنید: «پانلی کاملا مردانه خواهیم داشت که مجری آن زن است.» در میزگردها از نظرات و دیدگاههای شرکت کنندگان پرسش میشود، و مجری تنها وظیفهی اجرای گفتگو و کنترل جلسه را بر عهده دارد بدون اینکه در نظرات و عقاید دخالت نماید. هر کَس در جلسه وظیفهای دارد که شبیه هم نیست. زنان میتوانند و باید هر دو جایگاه را پُر کنند.
- دوباره معیارهای خود را بررسی کنید: از تکرار این جمله: «من برای جلسهی بسیار مهم آتی نیاز به عالیترین سخنرانان دارم» به ویژه دربارهی مسائل سیاست خارجی و امنیتی بپرهیزید. درست است که در این موضوعات دست کم در سطوح دولتی تعداد مردانِ سیاستمدار بر زنان برتری دارد، ولی غفلت از حضورِ زنانِ مسئول و بلندپایه به نوعی درجا زدن در موفقیت تلقی میگردد. برای نمونه، در میزگردی که به تازگی دربارهی امنیت جهانی برگزار شده بود و ستارهدارانِ ارتش آمریکا و کانادا حضور داشتند، خانم «امیرا یحیوی» سخنران برجسته از تونس توانست نبضِ جلسه را با موضوع شفافیت دولتی به دست گیرد. جالب اینجاست که طرفداران او در توییتر بیشتر از هوادارانِ تیم ملّی فوتبال تونس است.
- حواستان به تعصّباتِ کور ولی زیرکانه باشد: استفاده از القابِ مردانِ کارشناس (نظیر دکتر) و نامیدنِ زنانِ کارشناس به اسم کوچک (نظیر مریم)، حتی اگر هر دو دارای رتبهی آکادمیک یکسانی باشند، در میزگرد باید با پختگیِ مجری همراه باشد. در صورت انتقال پرسش از مخاطب به سخنران توسط مجری، باید عدالت بین زن و مرد به اصطلاح «پانلدار» رعایت شود. تهیه کنندگانِ جلسات در کنترلِ روندِ تساویِ حقِ زمان بین سخنرانان نقش اساسی دارند.
شما به عنوان شرکت کننده در یک جلسهی امنیتی چه نقشی دارید؟ اگر تمایلی به نقشآفرینی در چنین نشستی ندارید، دست کم از تهیه کننده دربارهی تعداد تمهیدات ذکر شده در بالا بپرسید. اینکه سؤال شود: «قبل از تأیید دعوت، لطفا از درصد مشارکت زنان به عنوان سخنران و مهمان بگویید» خبر از آگاهی شما از برخی اصولِ هفتگانهی این نوشتار دارد.
همگام با «هفت فرمان»، امکان گسترشِ مباحث استخواندار در گذر از لابیرانت ذهن زنانه و مردانه و تفاهم بین این دو وجود دارد. بازتاب طنینِ متفاوت به لحاظ لطافت و «رسیدگی ذهنی» و تلفیق این دو صدا، بهانهای برای پرتاب از میزگردهای کوچک به سکوی رسانهها، اجلاس جهانی و جلساتِ نمایندگی در مجلس است. برای «عاقبت به خیر شدن» دهکدهی جهانی نه تنها زنان بلکه جوانان، اقلیتهای قومی و مذهبی، و همه باید مشارکت کنند.
*منبع: فارن پالسی
*مترجم: علیرضا اکبری