حجتالاسلام حسن روحانی در سفری که اخیرا برای شرکت در سیزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی به ترکیه داشت، روز پنجشنبه ۲۶ فروردین در استانبول، در دیدار با گروهی از ایرانیان مقیم آن کشور، ایرانیان مقیم خارج را «سفرای جمهوری اسلامی» توصیف کرد و گفت: «هموطنان حاضر در کشورهای خارجی میتوانند نقش بسیار مهمی در راستای توسعه روابط ایران با سایر کشورهای جهان ایفا کنند».
اگر روی رییس جمهوری اسلامی با همان گروهی است که معمولا در چنین دیدارهایی گرد آورده میشوند، حق با ایشان است. اما وقتی در وبسایت ریاست جمهوری از «ایرانیان مقیم خارج» سخن میرود، طبیعی است که هر کسی خود را مخاطب احساس کند و از این توصیف خوشحال و یا ناراحت بشود و آن را درست یا نادرست ارزیابی کند.
تا جایی که به هواداران و دلبستگان و لابیگران نظام جمهوری اسلامی باز میگردد، به راستی باید گفت که آنها «سفرای جمهوری اسلامی» هستند و باید خوشحال بود که روحانی نیز از آنها با این عنوان یاد میکند. اما اگر آن گروه از ایرانیانی را نیز جزو «مقیم خارج» حساب کنیم که به دلایل سیاسی و عقیدتی و آپارتاید جنسی و قومی ساکن کشورهای دیگر شدهاند، در این صورت باید حتما بین «سفرای جمهوری اسلامی» و «سفیران ایران» تفاوت قایل شد.
این بحث تازهای نیست که بین هویت تاریخی و ملی ایران و منافع کشور با هویت کاذب و تاریخمصرفدار جمهوری اسلامی و منافع آن تفاوت وجود دارد. اگر گاهی این هویت و منافع در مواردی بس اندک بر یکدیگر منطبق میشود (مثلا تنشزدایی در سیاست خارجی) تنها به این دلیل است که نظام جمهوری اسلامی آن را به سود خویش نیز ارزیابی میکند. کما اینکه پس از سالها که این رژیم دشمنی خود را با تاریخ و فرهنگ ملی ایرانیان به نمایش گذاشت، ناگهان شعار «ایران برای همه ایرانیان» سر داد که بسیار فریبا و دلانگیز بود، و پس از آن حتی بر خلاف عقاید بنیانگذار نظام مبنی بر «دمکراتیک و ملی هر دو فریب خلقاند» هم طرفدار «دمکراسی دینی» شد و هم در سرنای «ایران اسلامی» دمید. این بار اما دمکراتیک و ملی به راستی هر دو فریب خلق شدند! گرایش روزافزون جامعه به جستجو و کند و کاو در هویت ملی و قرار دادن آن در برابر ایدیولوژی دینی و تحمیلی حاکمان، سبب شد که زمامداران حکومت دست به دامان «دمکراسی» و «ملیگرایی» بشوند و آنها را به عقاید پوسیدهی خود وصله کنند.
اما همه این لفاظیها و بازی با واژهها و تحریف مفاهیم هیچ سودی به بار نیاورد. نه برای حکومت و نه برای جامعه. ممکن است ایرانیان در داخل کشور هر حرفی را بشنوند و بنا به شرایط به روی خود نیاورند و در عوض، در شبکههای اجتماعی زمامداران کشور را سکه یک پول کنند، ولی ایرانیان خارج کشور هیچ محدودیتی در بیان عقیده و ابراز مخالفت ندارند، از جمله در برابر اعطای مقام سفارت از سوی رییس جمهوری اسلامی به آنها! این ایرانیان بر خلاف آنها که در لیست دیدارکنندگان با مقامات در سفرهای خارجیشان قرار میگیرند، اگر هم سفیر باشند، سفیران ایرانند نه جمهوری اسلامی که دیر یا زود به تاریخ خواهد پیوست.