روشنک آسترکی – ۲۲ آوریل برابر با سوم اردیبهشت روز جهانی «زمین پاک» نام دارد با این هدف که به انسانها یادآوری شود که نباید سیاره خود «زمین» را فراموش کنند.
ایده نامگذاری این روز ۴۷ سال پیش از سوی جان مک مونل، فعال صلح در همایش یونسکو پیرامون محیطزیست مطرح شد و مورد موافقت قرار گرفت. جالب است که بر اساس سالنمای ایران باستان، سومین روز اردیبهشت از سالنمای زرتشتیان و دوم اردیبهشت از تاریخ هجری خورشیدی مطابق با جشن اردیبهشتگان یا گلستان جشن میباشد.
نیالودن چهار گوهر «آب، باد، خاک و آتش» یعنی آلوده نکردن محیطزیست و پاک نگه داشتن آن و همچنین پاک نگه داشتن تن و جامه و پاکی روان از ویژگیهای این جشن بوده است.
اما وضعیت محیطزیست در ایران امروز با ایدهآل ایرانیان باستان فاصلهای زیاد دارد. کارشناسان تهدیدهای اساسی محیطزیست ایران را تخریب و آتشسوزی جنگلها، تخریب و تصرف منابع طبیعی، دریاخواری، خشک شدن تالابها، شکار بیرویه پرندگان و حیات وحش، تصرف و تخریب کوهها برای ساختوساز، تخریب باغات و فضای سبز، آلوده شدن منابع آبی، آلودگی هوا و آلودگیهای صنعتی و پسابها ارزیابی میکنند و به نظر میرسد صنعتی شدن کشور، افزایش جمعیت و بحران خشکسالی از زمینههای بروز این تهدیدها هستند. اما در پس همه این عوامل، اشرف مخلوقات، انسان، نقش اصلی در حفاظت از محیطزیست را ایفا میکند.
بنا بر آمارهای موجود، روزانه در حدود ۳ هزار تن منواکسید کربن، ۴۵ تن هیدروکربن سوخته، ۱۳۰ تن اکسید ازت، ۳۰ تن اکسید گوگرد، ۳۰ تن ذرات معلق، ۲ تن سرب در تهران تولید و به هوا متصاعد میشود. ۸۰ درصد این آلودگیها در شهر تهران، ناشی از وسایل نقلیه موتوری است. به طوری که گفته میشود، آلودگیهای تهران ۲/۸ برابر استاندارد جهانی است. آلودگیهایی که منجر به مشکلات تنفسی، روحی، گوارشی و حتی مرگ میشود. در این رابطه، آمارها حاکی است حدود ۷ هزار نفر در سال بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. جنگلهای کشور از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۲ میلیون در خلال سه دهه گذشته کاهش یافته است. نسل برخی از جانوران وحشی نیز در معرض انقراض قرار گرفته و دیگر این که اکثر رودخانههای کشور، آلودگیهای شدیدی را تجربه میکنند.
یونسکو امسال شعار «درخت برای زمین» را به مناسبت روز زمین پاک انتخاب کرده است و این در حالیست که در حال حاضر هر سال ۱۵ میلیارد درخت از بین میرود. این میزان برابر است با از دست رفتن پوشش جنگلی در مساحتی معادل ۴۸ زمین فوتبال در هر دقیقه!
مسئله از بین رفتن مراتع و جنگلها در ایران موضوعی است که در سالهای گذشته مورد توجه کارشناسان و فعالان محیطزیست قرار گرفته است. بر اساس اولین آمار رسمی موجود از وضعیت جنگلهای ایران در دهه ۱۳۲۰، مساحت کل جنگل های ایران حدود ۱۸ تا ۱۹ میلیون هکتار تخمین زده شده که از این رقم حدود ۸ تا ۱۰ میلیون هکتار جنگلهای تنک و بوته زار مناطق خشک و نیمه خشک کویری بوده است. جنگل های شمال کشور در دو دهه گذشته ۴/۳ میلیون هکتار برآورد شده بود و در حال حاضر حدود ۹/۱ میلیون هکتار باقی مانده است و از حدود ۸ تا ۱۰ میلیون هکتار جنگل بلوط غرب (زاگرس) کمتر از ۳ میلیون هکتار باقی مانده است. در حال حاضر مساحت جنگلهای ایران حدود ۱۲ میلیون هکتار است که از این مقدار سالانه ۵۰ تا ۱۰۰ هزار هکتار از بین میرود. به روایتی، طی ۴۰ سال گذشته روند تخریب جنگل در ایران حدود ۳۲۰ متر مربع در ثانیه بوده است.
ایران از نظر شاخصهای پایداری محیط زیست با کسب رتبه ۱۳۲در بین ۱۴۶کشور جهان، در انتهای جدول جهانی قرار دارد. در واقع ایران یکی از ۱۰ کشور تخریب کننده محیط زیست در جهان است که در نابودی جنگلها رتبه ششم و در نابودی حیات وحش رتبه اول را از آن خود کرده است.
در بررسی دانشگاه کلمبیا پیرامون پایداری محیط زیست در کشورهای مختلف مشخص شده است سالانه ۲۰ میلیون تن فاضلاب تصفیه نشده به آبهای داخلی، دریای خزر و خلیج فارس سرازیر می شود. روزانه بیش از ۴۵ هزار تن زباله در شهرهای کشور تولید می شود که این رقم به جز تولید زباله در روستاها و بخش صنعت کشور است. در هر سال دو میلیون تن خاک دچار فرسایش می شود.
«در ایران هم دولت و هم اکثر مردم به وضعیت محیطزیست کشور بی توجه هستند» این جملهای است که مجید، فعال محیطزیست در مورد وضعیت محیط زیست ایران به کیهان لندن میگوید. این فعال محیطزیست که در یکی از سمن (سازمان مردمنهاد) حفاظت از محیطزیست در شهر اصفهان فعالیت میکند معتقد است دولت و سازمان حفاظت از محیط زیست نه تنها وظیفه خود در حفاظت از محیط زیست را به درستی انجام نمیدهند بلکه دست سمنهای محیط زیست را که داوطلبانه به فعالیت مشغولند میبندند.
مجید در مورد فعالیت سمنهای زیستمحیطی به کیهان لندن میگوید: «من از ابتدای دهه هشتاد خورشیدی در یکی از سمنهای زیستمحیطی فعالیتم را آغاز کردم. تا سال ۸۴ فعالیتهای خوبی انجام دادیم اما با روی کار آمدن دولت احمدینژاد رویکرد دولت نسبت به سمنها تغییر کرد. به نظر میرسید ان.جی.اوها که اصولاً به کارهای غیر سیاسی مشغولاند هم در دسته موارد امنیتی قرار گرفتند و حداقل در شهر اصفهان که من شاهد بودم بیش از ۷۰ درصد سمنها فعالیت خود را متوقف و اعضای آنها پراکنده شدند. در دولت آقای روحانی هم وضع تغییر چندانی نکرده است اما به هر حال ما به فعالیتهای خود ادامه میدهیم. حداقل کاری که میتوان در این فضا انجام داد اطلاعرسانی به مردم و کمک به رشد فرهنگ پاسداری از محیطزیست است».
این فعال محیط زیست ادامه میدهد: «واقعاً بسیاری از مردم نمیدانند کشاورزی غیراصولی در بروز خشکسالی نقش دارد. نمیدانند قطع درختان و از بین رفتن مراتع و جنگلها در بروز همین سیلابی که دو هفته پیش بسیاری از مناطق کشور را درگیر کرد مؤثرند. نمیدانند با ایجاد تغییرات کوچکی در عادتهای روزمره میتوانند در پاسداری از محیط زیست نقش داشته باشند. اگر دولت واقعاً دست سمنها را کمی باز بگذارد به جرأت میگویم که ما میتوانیم نقش سازندهای در تغییر نگرش مردم به محیطزیست بازی کنیم».
امید، فعال محیط زیست دیگری در کرمانشاه است که در گروه رفتگران طبیعت مشغول به کار است. رفتگران طبیعت، شهروندان داوطلبی هستند که به پاکسازی مناطق تفریحی و طبیعت اطراف شهرهای ایران میپردازند و در چند شهر ایران فعالند.
امید در مورد انگیزهها و نحوه فعالیت گروهشان به کیهان لندن میگوید: «زمین که زادگاه و مبدأ همه ما انسانهاست به طور طبیعی پاک و بدون هیچ آلودگی آفریدهشده. به طور طبیعی از دیدن آلودگی و زباله، مخصوصاً در اماکن عمومی و تفریحی، حس مطلوبی به انسان منتقل نمیشود. به طور مثال وقتی برای گذران اوقات فراغت به یک پارک یا رودخانه یا جنگل مراجعه میکنیم دیدن انبوهی از زبالههای مختلف و یا درختان قطعشده حسی مملو از ناامیدی و یأس به انسان منتقل میکند. ما به این مناطق میرویم و زبالهها را جمع میکنیم».
از امید در مورد واکنش مردم میپرسم، میگوید: «واکنشها در بیشتر موارد مثبت است و گاهی همراهی میکنند. البته مواردی هم هست که برخوردهای دلسردکننده و حتی تمسخرآمیز هم صورت میگیرد که در مقابل دید بیشتر افراد جامعه کمرنگ و قابل چشمپوشی است».
او در مورد فعالیت سمنهای زیستمحیطی میگوید: «وظیفه اصلی گروههای زیستمحیطی فرهنگسازی برای کوشش در راستای حفظ و حراست از محیط پیرامون ماست، تشکلهای زیستمحیطی هرکدام با استفاده از روشهایی که به نظر خودشان مطلوب میآید سعی در تقویت این فرهنگ در بین مردم دارند. این گروهها از راههای مختلف مثل جمعآوری زباله در گردشگاهها، کاشت درخت، دانهریزی برای پرندگان، آموزش راههای درست حفظ محیط زیست و غیره سعی در اجرای این امر مهم دارند».
این فعال محیطزیست کرمانشاهی معتقد است کار سمنهای محیط زیست یک کار فرهنگی محسوب میشود و کار فرهنگی قاعدتاً سالها طول میکشد که به نتیجه موردنظر برسد. اما گروههای زیستمحیطی هم از لحاظ کمی (رشد تعداد تشکلهای زیستمحیطی) و هم از لحاظ کیفی (کیفیت اجرای برنامهها و همچنین تمایل بیشتر مردم و به ویژه قشر جوان و دانشجو به حضور در برنامهها) پیشرفت خوبی دارند و این واقعیت باعث خوشحالی و دلگرمی فعالین محیطزیست است».