حسین جعفری – پرسش اساسی من این است که اصولا چرا ما باید دشمنانی به نام مسلمانان غیرشیعی یا اعراب سنی درمنطقه داشته باشیم؟
ما چرا آتش نفاق و دشمنی بین شیعه و سنی را به جای آنکه خاموش کرده و با هم به صورت مسالمتآمیز زندگی کنیم وبه قول معروف تسلیم رویه عیسا به دین خود و موسا بدین خود باشیم، سعی نمی کنیم این اختلافات را تا جائی که میتوانیم کاهش دهیم؟

مگر آن سازمانی که به نام «دارالتقریب اسلامی» با آن همه کوشش، چندین دهه پیش تاسیس شد و سالها تلاش میکرد بین شعبهها و شاخههای گوناگون اسلامی با ایجاد تفاهم و تساهل کاری کند که رابطه متناسب و دوستانهای بین آنان برقرارشود، چه اشکالی داشت که ما اکنون به اینجا رسیدهایم که در میان دریائی از اعراب سنی، ایران مانند جزیرهای تنها و بی یاور محاصره شده و متاسفانه آنها همگی ایران را دشمن خود واقعی و حقیقی خود میدانند؟
حتا در عراقی که اکثریت آن شیعه هستند نیز دشمنان حکومت جمهوری اسلامی، بیش از دوستان آنست و این در حالیست که این حکومت هم از نظر نظامی، هم ازنظر مالی و هم ازنظر کمکهای گوناگون دیگر، بالاترین هزینهها را در عراق متحمل شده و متحمل میشود که یک قلم عمده آن عدم پیگیری برای دریافت غرامت جنگی است که به قول خود حکومت ایران، عراق آن جنگ را به کشور ما تحمیل کرد.
در عین حال فراموش نکنیم که این ایرانیها بودند که در مقابل اسلام اصلی، شیعه را به وجود آورده و آن را تقویت کردند و بعد از استقرار جمهوری اسلامی نیز حکومت با افراط کامل به خشونت آن دامن زد و این باز خودشان هستند که باید کوتاه بیایند وفضای تنفس را برای سنیان خفقانآور نسازند. یعنی درست همان کاری که بهاییان با شیعیان کرده و در مقابل دکان شیعه، دکان تازهای باز کردند و شیعیان را به وحشت انداختند که مبادا این دکان تازه تاسیس، رونق آن دکان اصلی را ازبین ببرد و لطمه به منافع خیلیها بزند. عین همین را شیعیان با سنیان کردند!
تازه فراموش نشود ما شانس آوردهایم که مسلمانان سنی همان رفتاری را که شیعیان با بهائیان در پیش گرفتند، با شیعیان عمل نکردند وگرنه باید حق شهروندی، حق تحصیل، حق کار و سایر حقوق را نیز از شیعیان مقیم کشورهای سنی عرب و غیرغرب گرفته و تمام آنها را یا زندانی و اعدام میکردند و یا روانه ایران شیعی که بروید به آغوش همان حکومتی که از شما حمایت میکند و دست به تحریک شما شیعیان علیه حکومتهای سنیها میزند. به عبارت دیگر، همان کاری که بارها و بارها امپراتوری عثمانی و بعدا جانشین بخشی ازآن امپراتوری یعنی عراق نیز، هم در دوره استعماری، هم در دوره پادشاهی و هم دردوره انقلابی و جمهوریت بعثی، سر شیعیان خود آورده و آنها را به عنوان معاود و به این بهانه که آبشخور شما کشور دیگری است، با دست خالی از عراق به ایران روانه کردند، هم در دوره قاجاریه، هم در زمان رضا شاه و محمدرضا شاه و هم در دوره جمهوری اسلامی که شدیدترین رفتار را با آنان در پیش گرفته و حتا تعدادی از علمای آنان را نیز اعدام و تیرباران کردند.
آیا واقعا راهی نیست که قدری از آتش بیهوده و افراطی شیعیگری خود کاست و به آنها که بنیانگذار اسلام اصلی و صاحب چهار خلیفه راشدین هستند، احترام بگذاریم؟! تعصب را کنار بگذاریم و منصفانه قضاوت کنیم بالاخره حتا ازنظر شیعیان نیز آنها دست کم تا وفات پیامبر وانتخاب جانشین وی، بنیانگذاران اصلی اسلام و مسلمانی بودند و بس. واقعا وقت آن نرسیده که این اندازه به عایشه و ابوبکر و عمر و عثمان و سایر مقدسات آنان بد و بیراه نگوئیم و با سنیهای ایرانی همان رفتاری را داشته باشیم که با شیعیان خود داریم؟ آیا ما باز برگشتهایم به سیاست نفاقافکنانه دوره صفویه که سبب آن همه جنگ و خونریزی و کشت و کشتار بین دو کشور صفوی و عثمانی شد؟ آیا اشکالی دارد من شیعه نمازخوان در کنار مسلمان سنی ایستاده و او با دستهای روی سینه و من در حالی که دستهایم در دو طرف بدنم آویزان هستند، نماز خود را بخوانیم و دوستانه ازهم جدا شویم. واقعا آسمان به زمین فرو خواهد افتاد و اسلام راستین از بین خواهد رفت؟
طبیعی است اگر شیعیان یکی دو قدم با حسن نیت به جانب آنان قدم بردارند، آنها هم از رویههای خشونتآمیز خود نسبت به شیعیان کوتاه خواهند آمد که انصافا نیز خشونت آنان نسبت به شهروندان شیعه خود، هم اکنون، به مراتب کمتر از خشونت شیعیان نسبت به سنیهاست.
اصولا چرا باید شیعیان به عنوان عوامل نفوذی جمهوری اسلامی در کشورهای عرب سنینشین قلمداد نشوند و از آنها انتظاراتی خلاف انتظار از یک هموطن سنی آنها را داشته باشیم؟
کشتیبان را باید سیاسی دیگر پدید آید وگرنه با این وضع روز به روز بر دشمنان ایران در دنیا و منطقه و مسلمانان افزوده شده و کینه و نفرت آنان نسبت به ایرانیان دامنه گستردهای پیدا خواهد کرد.
حکومت ایران باید در سیاستهای بینالمللی و در کنار آن در سیاستهای خود در منطقه به ویژه سیاستهای مذهبی خویش تجدید نظر اساسی کند. مملکت نیاز به حکومتی دارد که به تمام اتباع خود فارغ از هر نوع اعتقادات مذهبی آنان به یک چشم نگاه کند. تا این راه را پیش نگیریم، مرتبا توفان درو خواهیم کرد.