رضا تقیزاده – پس از پذیرش رسمی نامزدی جمهوریخواهان برای انتخابات ریاست جمهوری، دونالد ترامپ مسابقه نهایی با هیلاری کلینتون برای راه یافتن به کاخ سفید را با انتشار یک بیانیه ۴هزار کلمهای آغاز کرد که در آن ایران جایگاه مشخصی داشت.
ترامپ طی مسابقه مقدماتی و درون حزبی خود در سال ۲۰۱۵ نیز مناسبات با ایران و مذاکرات آمریکا برای رسیدن به توافق اتمی با ایران را، پیش از رسیدن به نیوهمشایر و آیوا، مورد انتقاد قرار داده بود.
هنگام داخل شدن در رقابتهای درون حزبی برای انتخابات، میزان آگاهی ترامپ به عنوان تاجر و سرمایهدار، از سیاست خارجی و روابط بینالملل و شناخت او از کشورهای جهان، از جمله ایران، بسیار اندک بود.
به عنوان یک چهره پوپولیست، ترامپ دیدگاههای خود را به صورتی ساده، موجساز، کمعمق ولی هیجانزا و عوامپسند مطرح میکند: مهارتی که خمینی نیز، به عنوان اهل منبر، از آن به خوبی برخوردار بود.
همزمان با مذاکرات و توافق اتمی با ایران که روز ۱۴ ژوئیه سال گذشته نهایی شد، مسابقات رییس جمهوری آمریکا در حال شکل گرفتن بود، و ترامپ که نارضایتیهای سفیدپوستان پرکار و کم درآمدتر آمریکا را منعکس میساخت، اوباما و کلینتون را به عنوان سببسازان اصلی و عامل نارضایتیها مورد انتقاد قرار میداد.
در حوزه مناسبات خارجی، ناامنیهای خاورمیانه، افراطگرایی اسلامی، تروریسم، بحران انسانی و سیاسی در سوریه، و البته موضوع و مسئله مناسبات با ایران به عنوان وسیله انتقاد از عمل کرد و قصورهای دولت اوباما مورد استفاده ترامپ و مشاوران او قرار گرفت.
سخنان چهارشنبه شب ترامپ نشان داد که با وجود یک سال آموزش سیاسی و آگاهی یافتن از مسائل پایه، نقطه نظرهای او در این حوزه با آنچه سال پیش مطرح میساخت تفاوت محسوس نکرده است.
ترامپ هنگام پذیرش نامزدی جمهوریخواهان برای انتخابات، بار دیگر توافق اتمی با جمهوری اسلامی را مورد انتقاد تند قرار داد و ضمن اعلام تجدید نظر در آن، تاکید کرد برای رسیدن به آنچه «بدترین توافق تاریخ» معرفی کرد، ۱۵۰ میلیارد دلار به ایران پرداخته شده است.
بسیاری از مردم آمریکا شاید بر این باورند که آزاد ساختن پولهای بلوکه شده ایران و تحویل به جمهوری اسلامی از کیسه آنها بوده است!
سیاست خارجی ترامپ
خطوط اصلی و روند سیاست خارجی کشورهای بزرگ را نه روسای انتخابی دولتها، که بیشتر کارکنان حرفهای در وزارت خارجه، وزارت دفاع، کارشناسان نهادهای اطلاعاتی و مراکز مطالعاتی تعیین میکنند. روسای جمهور آمریکا بعد از مشورت با حرفهایها، تصمیم نهایی در هر موضوع را همسو با خط حزبی و نقطه نظرهای اعلام شده اتخاذ میکنند.
رونالد ریگان با سابقه کار در هالیوود و نداشتن کمترین پیشینه در سیاست خارجی، به عنوان برنده جنگ سرد علیه اتحاد شوروی و عامل انقراض امپراتوری کمونیستی کرملین شهرت یافت. در صورت راه یافتن به کاخ سفید، ترامپ، با وجود داشتن نقطه نظرهای غیر متعارف، چالشی و حتی متضاد با یکدیگر، میتواند در این حوزه موفق عمل کند.
بخت موفقیت او را، به عنوان جانشین، دوران اعمال سیاستهای مماشاتگرانه و انفعالی اوباما افزایش میدهد. ریگان نیز به عنوان شخصی مصمم، جانشین جیمی کارتر شد که خوی صبور و طبیعت معاملهگرانه داشت و در ماجرای شکست عملیات «پنجه عقاب» در طبس که برای نجات گروگانهای آمریکایی طراحی شده بود، غرور مردم آمریکا را جریحهدار ساخت.
تلاشهای تبلیغاتی ترامپ متوجه پیوند دادن رفتارهای آینده هیلاری کلینتون در کاخ سفید، به دوران رییس جمهوری اوباما است که آن را «شکست فاجعهبار سیاست خارجی» آمریکا میخواند. انتقاد از هجوم نظامی علیه لیبی و برکناری قذافی، و تکرار ماجرای قتل سفیر آمریکا و سه همراه او در بنغازی، و همچنین دستگیری ملوانهای دو قایق تند رو آمریکایی توسط سپاه در آبهای خلیج فارس و نمایش خفتبار تسلیم آنها در رسانهها نیز از سوی ترامپ به منظور بازی با کارت نمایش قدرت و انتقاد از ضعفهای کلینتون- اوباما صورت میگیرد.
ترامپ چهارشنبه شب گذشته قول داد که امنیت را ۲۰ ژانویه (روز به دست گرفتن قدرت) به آمریکا باز گرداند، اگر چه اعلام نکرد با چه وسیلهای و از چه راه؟ خمینی به مردم ایران وعده داد پول نفت را در خانههای آنها خواهد برد اما نگفت در چه زمان، از کدام راه و به چه مبلغ؟
ترامپ میگوید که سیاست خارجی آمریکا در دروان اوباما (و کلینتون به عنوان وزیر خارجه) فاقد چشمانداز، انگیزه، هدف مشخص و نقشه راه است و باید به مسیر طبیعی بازگردانده شده و قدرت آمریکا را در جهان تجدید کند.
ترامپ، که اعلام داشته در صورت انتخاب شدن ساختار پیمان اتلانتیک شمالی و سهم مالی آمریکا برای دفاع از متحدان آن کشور را مورد تجدید نظر قرار میدهد، در آغاز کار یک متحد سنتی خواهد داشت: بریتانیا که از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد و در مناسبات بینالملل مسیر مستقلی اتخاذ خواهد کرد.
ترامپ و موضوع جنگ یا سازش با جمهوری اسلامی
در نگاه ترامپ جمهوری اسلامی مزاحم چالش برانگیزی است که باید او را از نزدیک مواظب بود و با قدرت در جای خود نگاه داشت. در رابطه با ایران، تامین منافع ملی امریکا از راه نمایش قدرت، انگیزه اصلی و اولویت شماره یک خواهد بود.
رونالد ریگان اگرچه در مراحل اولیه جنگ هشت ساله ایران و عراق کمکهای تسلیحاتی در اختیار ایران قرار داد، در مراحل پایانی و پیش از ساقط کردن هواپیمای مسافری ایرباس ۳۰۰ شرکت هواپیمایی ایران برفراز آبهای خلیج فارس و قتل ۲۹۰ سرنشین آن در روز ۳ ژوئیه سال ۱۹۸۸ و وادار ساختن جمهوری اسلامی به قبول آتشبس، سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس را نیز مورد حمله موشکی قرار داد و به آتش کشید.
نامزد جمهوریخواهان برای رسیدن به کاخ سفید اگر چه مخالفت خود را با حمله نظامی آمریکا علیه عراق اعلام داشته، در اتخاذ مسیر سیاست خارجی دولت برگهایی از دفتر سیاست خارجی آمریکا در دوران ریگان خواهد گرفت.
ترامپ به دنبال تغییر رژیم ایران از راه حمله نظامی نخواهد بود، با این وجود در صورت لزوم از تنبیه جمهوری اسلامی هم پرهیز نخواهد کرد در حالی که اوباما سازش با جمهوری اسلامی را به عنوان بخش مهمی از سیاست سازش آمریکا با دولتهای مسلمان دارای صندوق انتخابات، با وجود تحمل هزینههای سیاسی، در دستور کار خود داشت.
در صورت رسیدن به رییس جمهوری، ترامپ مناسبات آمریکا و روسیه را ترمیم خواهد کرد و اظهار علاقه متقابل ترامپ- پوتین به تامین این هدف کمک میکند.
در رابطه با اسرائیل، مناسبات دو کشور و مسیر سیاست خارجی واشنگتن- تلآویو در منطقه همسو خواهد شد. گزینه نخست مورد استقبال جمهوری اسلامی قرار میگیرد که شریک استراتژیک روسیه است، اما، گزینه دوم بی تردید به اعمال محدودیتهای بیشتر علیه جمهوری اسلامی در منطقه منجر میشود.
ترامپ معتقد است که سیاست خارجی آمریکا باید غیر قابل پیشبینی باشد و طرفهای آمریکا خود را با منافع ملی آن کشور تطبیق دهند، در حالی که آمریکا در دوران اوباما بیشتر سعی در نشان دادن شاخه زیتون به چالش برانگیزان داشت.
جمهوری اسلامی بدون تردید هیلاری کلینتون را در کاخ سفید بر ترامپ ترجیح میدهد و از هم اکنون تلاش برای لابیگری در این حوزه را آغاز کرده، در عین حال آماده است که در صورت راه یافتن ترامپ به کاخ سفید، در باغ سبز مناسبی را برای معامله با دولت بعدی آمریکا باز کند: مشابه اقدامی که خمینی با آزاد ساختن ۵۲ گروگان آمریکایی چند ساعت پس از به قدرت رسیدن ریگان صورت داد.