رامین کامران – امروز کلمهی فدرالیسم تبدیل به محوری شده برای تبلیغاتی که در نهایت تجزیهی ایران را نشانه رفته است.

گروههای چند نفرهای که خود را، بدون هیچ پشتوانه به غیر از کمکهایی که از دولتهای خارجی میگیرند، نماینده مردم این و آن منطقه قلمداد میکنند، میگویند که برای رفع ستم قومی خواستار فدرالیسم هستند؛ گروههای سیاسی کوچکی هم که هیاهوی تبلیغاتیشان هیچ ارتباطی با اعضای اندکشان ندارد و آنها هم باز از انواع و اقسام کمک از منابع نامعلوم برخوردارند تا با حضور رسانهای وجود خویش را اثبات کنند، باز همین فدرالیسم را داروی جلوگیری از تجزیهی کشور معرفی میکنند و مدعی هستند که تبلیغشان برای این کار از سر دلبستگی به ایران است. اولیها هستهی ثابت تبلیغات هستند و گروه دوم، صفبعدی وسیعتری که قرار است به این سخنان بُردی بیشتر ببخشد.
هدف اصلی از این مساعی، جا انداختن چیزی است که اینها مسئلهی قومی مینامند و تبدیل کردناش به موضوعی عادی و آشنا و در صورت امکان مرکزی، در بحثهایی که راجع به مشکلات ایران و ایرانیان جریان دارد. یعنی سرشکن کردن مشکل فاشیسم مذهبی که همهگیر است و در مقیاس ملی اسباب دردسر همهی ایرانیان شده، به مشکلی که خود اختراع کردهاند و تمامی ساختارش محض جدا کردن ایرانیان از هم، طراحی شده تا راه تکه تکه کردن مملکت هموار گردد. این کار که مرحلهی اول تجزیه کردن ایران است، مثل ترسیم خطی است که با الماس روی شیشه میاندازند تا موقعی که ضربه دید، در امتداد آن بشکند.
خوشبختانه، حرکت بارز و اخیر یکی از این گروهها در جهت اعتبار بخشیدن به گفتار تجزیهطلبانه، به طوری ناگهانی و سالم موجد واکنشهای جدی و وسیع گشته است که ارتباطی به تقلبهای معمول کارمزدان اینترنتی ندارد و نشان میدهد که مردم به وطنشان وابستهاند و به کسی اجازه نمیدهند که به این راحتی در راه تجزیهاش گام بردارد.
سردمدار این گروه که چند سال است در باب فواید فدرالیسم و مسائل بی محتوای دیگر پرگویی میکند، ظاهراً از ترس ضرباتی که ممکن است در این بگو مگو نصیباش گردد، پنهان شده و کار را به دست یاوران خود سپرده. اینها هم همگی مشغول رفع و رجوع کاری هستند که دو سه هفته پیش به عیان و با سربلندی انجام دادند و تا سر و صدایی بلند نشده بود، طبیعی و مفید هم قلمدادش میکردند.
نباید به این واکنش سالم، ولی موضعی دل خوش کرد و کار را تمام شده انگاشت، این فقط قدم اولی است که باید مدتها پیش برداشته میشد و قدمهای بسیار دیگر باید در پشت آن بیاید تا خطر از کشور رفع شود. صاحبکاران این تبلیغاتچیهای ارزانبها، امکاناتی عظیم برای رسیدن به اهداف خود بسیج کردهاند و نه یک تیر در ترکش دارند و نه یک خدمتگزار در اختیار. کوشششان که از چند سال پیش شروع شده، باز هم ادامه خواهد داشت و همانطور که تا به حال بوده، در استخدام خادمان نوین کوتاهی نخواهند کرد. امکاناتی که به از هم پاشاندن ایران اختصاص داده شده، بی حساب است. هر روز شاهدیم که هر استعداد درجۀ دوم و سومی هم که در جایی سراغ میکنند، به فوریت برای خریدش اقدام میکنند تا هر چه موجود و در دسترس است، بسیج نمایند. در بازار ایرانفروشی، هیچ متاع بنجلی بی خریدار نمانده است.
مرحلهی اول کار آنها تعیین صورت مسئله است تا در نهایت و به این ترتیب، راه حلی را که خود طالباند به مردم ایران تحمیل نمایند. هدفشان جایگزین کردن مشکل ملی و کلی است با مشکلات گروهی و منطقهای و جزیی. آنچه مسئلهی قومی مینامند، قرار است جای مسئلهی ملی را بگیرد تا ایرانیان را از هدف اصلی که مبارزه با اسلام حکومتگر است باز بدارد و نیرویی را که باید برای آزادی مملکت بسیج گردد، در راه خلاف منافع ملی به کار بیاندازد. باید به این ترفند توجه داشت و نگذاشت تا نبرد ما را از راه درستاش منحرف سازند. امروزِ کشورمان را اسلامگرایان از ما دزدیدهاند، فردایش را اینها میخواهند از چنگمان در بیاورند. نباید به احدی چنین فرصتی داد.
یکشنبه، ۲۱ آذر ۱۳۹۵
ایران لیبرال