مارتین راس هنرمند استرالیایی-آمریکایی با کاشتن بذر گندم روی فرش ایرانی آن را به یک باغ طبیعی بدل کرد، باغی که به گفته وی اگر چه زیباست ولی لحظه به لحظه به زوال نزدیک میشود.
این هنرمند، چندی پیش در مرکز فرهنگی کشور کره در انگلستان نمایشگاهی از فرشهای ایرانی برپا کرد که روی آنها با چمنهای سبز پوشیده شده بود، او این مجموعه هنری را در کشورهای متعدد دنیا به نمایش گذاشته است.

طبیعت و حیوانات عنصر اصلی کارهای این هنرمند هستند، عناصر غیرمتعارفی که وی آنها را در بافتهای ناهمگون قرار میدهد تا ترجمه تازهای از تعاریف ما از زندگی ارائه کند. چنانکه معمولا کسی انتظار ندارد فرش ایرانی را به جز در مکانهای خاص ببیند، آن هم نه در وضعیتی که دانههای گندم از تار و پودش به بیرون رشد کرده باشند.

هنرمند ۴۰ ساله استرالیایی که نیویورک را برای زندگی انتخاب کرده، درباره دلایل استفاده از فرش ایرانی میگوید: «فرش معنای سیاسی و فرهنگی به عنوان یک عنصر فرهنگی دستساز دارد چرا که یک تغییر در این قطعه، به معنای از بین رفتن آن است.»

این هنرمند میگوید: «میخواستم کارم درباره تلاش اخیر کشورهای غربی برای تحمیل فرهنگ و ارزشهای خودشان به دیگر کشورها باشد (خصوصا کشورهای اسلامی)؛ روندی که در واقع برای بهبود وضعیت این کشورها صورت میگیرد.»

او اضافه میکند: «هنگامی که دانه گندمی که کاشتهام، به فرش ایرانی نفوذ میکند؛ ابتدا آن را به چیز جدید و زیبایی بدل میکند ولی با این حال، در نهایت آنها را به عنوان پدیدهای قدیمی و باارزش از بین میبرد.»
راس در سال ۲۰۱۵ نمایشگاهی با نگاه به وقایع خاورمیانه برپا کرد و فضای داخلی گالری لوئیز بیجیمز نیویورک را با سنگ، کلوخ و شاخههای خشک درختان پوشاند و طوطیهایی از سوریه را در این فضا رها کرد.
راس در این اثر علاوه بر نمایش فاجعه انسانی سوریه، نابودی محیط زیست این کشور را نیز به نمایش گذاشت.

او با اشاره به تمرکزش بر طبیعت و حیوانات میگوید: «اصلیترین دلیل علاقهام نسبت به این ایده، تغییر نهفته در آنهاست. من از اجزای طبیعی در کارم استفاده میکنم، چون دستخوش تغییر میشوند.»
مارتین راس که در رشته نقاشی تحصیلات دانشگاهی دارد، میافزاید: «یک هنرمند معمولا روی کارش مسلط است، اگر یک نقاش اشتباهی مرتکب شود، میتواند یک قدم عقب بردارد و از یک قلمموی دیگر استفاده کند، اما در این کار همه چیز از اختیار من خارج است و همین است که خیلی مهم است. اینکه چمنها کجا و چطور رشد میکنند از کنترل من خارج است.»

این هنرمند آمریکایی ایده استفاده از فرش ایرانی را اینطور توضیح میدهد: «فرش در اصل کپی از باغ است، فکر میکنم فرش اساسا یک باغ است که میتواند به حرکت در بیاید. با خودم فکر کردم چطور میتوانم این باغ را زنده کنم؟ با کاشتن چمن روی فرش، این طبیعت را میشود رام کرد.»

چمنها بدون استفاده از خاک و فقط با کمی آبیاری رشد یافتهاند، راس میگوید: «برایم این سوال بود که خاک را زیر یا روی فرش بپاشیم یا اینکه فقط دانههای گندم را آبیاری کنم. اما دانهها بدون خاک رشد کردند و این برایم هیجانانگیز بود و چمن روی زمینه قرمز تیره فرشها، تصویری زیبا و سرسبز به نمایش گذاشت که در حال زوال است.»

او این ایده را در یک قلعه نیز به اجرا گذاشت و کف قلعهای قدیمی را با این فرشها پوشاند.
این هنرمند علاقمند به برانگیختن سوالات فسلفی در ذهن مخاطب است، سوالاتی از جنس از خودبیگانگی انسان و جدایی از طبیعت و جهان. او میگوید: «دوست ندارم زندگی را برای انسان مجزا کنم، همه ما موجودات زندهای هستیم که در یک زمان و مکان مشترک زندگی میکنیم. امیدوارم این همزیستی در نمایشگاه من به مخاطب منتقل شود.»

راس نمایشگاههای متعدد دیگری در طول سالهای فعالیتاش برپا کرده، یکی از این نمایشگاهها تبدیل کردن مجسمهای از دونالد جود، مجسمهساز مینیمالیست، به زیستگاه حلزونها بود. آبریزگاهی چینی از ماهیان قرمز در موزه متروپولیتن و زندگی در حومه یکی از کشورهای اروپایی در میان گوسفندان و عکاسی از این نحوه زیست، تجربههای هنری جذاب این هنرمند هستند.

نیتر را که خواندم فکر کردم بر روی نقش و نگارهای طرح فرش گندم کاشته است .. ولی این چیزی که من میبینم .. این آقا نه هنرمند است و نه کشاورز!!!
لطفا توی این متن به جای لغت هنرمند بنویسید دیوونه یا مریض. مثل این میمونه که تابلوی پیکاسو رو گل بمالی روش. یعنی توی فرش ایرانی هیچ زیبایی ندیده که خرابش کرده .
حالا محصول هم میده یا نه؟!
نیت این کار بعنوان دفاع از فرهنگ شرق در مقابل فرهنگ غرب قابل تحسین است ولی نحوه بیان آن نشان از بی خردی و عدم برداشت صحیح از هنر دارد. تصور بفرمایید که فردی تابلو لبخند ژوکوند را از لوور خریداری نماید و برای اعتراض به هجوم فرهنگی لبهای مونالیزا را با رژ لب قرمز نماید یا دماغش را کوچکتر نماید و بعنوان یک کار هنری به خلق خدا نمایش دهد!
در جواب مهرداد کاشانی که میگه این بابا “هنرمند واقعی” است چون ما را به فکر…. نخیر تعریف هنرمند واقعی این نیست. اینطور باشه که خیلی هجویات دیگه هم هست که یکی می تونه انجام بده که شما رو “بفکر” فرو ببره. مثلا روی پرچم کشور شورت بدوزه یا خودش رو با مدفوع آرایش کنه و بعد چون جنجالی بشه کارش به این نتیجه برسیم پس ایشون “هنرمند واقعی” است! نخیر این طوری هم نیست.
این هم شد هنر آخه؟؟
اول اینکه، خیلی هم زشت. اصلا زیبایی بصری نداره.
دوم، اصلا معنی نداره. که چی مثلا؟ فرش ایرانی نماد باغه؟ خب می دونیم خودمون. لازم نکرده دونه بکاری روش!
سوم، خود فرش ایرانی بسیار زیبا تره و نیاز به “سبزه” برای آراسته شدن نداره.
چهارم، این بابا درک نمیکنه با چه زحمتی این فرش ها بافته میشند؟؟
پنجم، این اصلا توهین به هنر ایران است.
با سلام وقتی جوابیه دوستان را میخواندم به این نتیجه رسیدم که آقای راس هنرمند واقعی است چرا که دقیقا ما را به تفکر واداشته که به یکی از زیباترین و جذابترین هنر های اصیل ایرانی واکنش نشان بدهیم و این نیز خود تعبیری است به فرهنگ و اداب ما. هر که در فرهنگ ما دست برد از اعراب و مغول گرفته تا روسیه و چین نتیجه معکوس گرفته. از اسلامیت شیعه گری ماند و از کمونیسم آخوندیسم. شاید درسی باشد برای همه ی ما از خودی تا غریبه. با درود
Akhe in kojash honareh? chera behesh migid honarmand? mardak gand zadeh be har chi farshe… oonvaght behesh migid honarman
agar in agha midounest poshte in farsh ha che zahmat va eshgh va khoune deli khabideh hatta yek saninyeh be hamchin chizi fekr nemikard .farrshe irani donyaei az honar ra be namayesh mizareh.
ishan mibayast abaye yek akhound ra baraye in manzour estefadeh mikard .shayad bedin vasileh arseshi baraye an ijad mishod . chon abaye molla hich arzeshi nadareh va ba rooyeshe chaman shayad arzeshi peyda koneh.beharhal farshe irani arzeshe honari be andazeye kafi dareh va be in tarigh be an tohin misheh .baz ham motmaennam agar in agh be yek kargahe ghalibafi sari mizad ,hargez be in kar dast nemizad .
راس چیزی از فرهنگ و تمدن نمیدونه وگر نه این فرشها که نشان دهنه هنر و فرهنگ و تمدن فرش ایرانی است اینگونه خراب نمیکرد ایشون دیوانه تشریف دارند
divanh hamin va hamin
به این نمیگن هنر به این مىگن یه توهین و گرنه کدام عاقل فرش به این زیباىی را ایچنین مىکند؟
من به شخصه مخالف چنین چیزی هستم ،اون کسی که فرش را با تار و پودش مىبافه وقتی با این شخص روبرو بشود فقط در یک کلمه مىگه اقای راس یه راس خودتو به روانپزشک نشون بده متشکرم