پتکین آذرمهر – پنجشنبه گذشته، ۹ مارس ۲۰۱۷، یکی از معدود لحظاتی بود که من ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه، را تحسین کردم.
دلیلاش این خبر بود که او به نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل یادآوری کرد که زندگی در گذشته را بس کند و اجازه دهد به مشکلات زندگی امروز پرداخته شود.
نتانیاهو در تلاش بود از تعطیلات جشن پوریم آینده استفاده کند تا جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک تهدید علیه اسراییل پررنگتر جلوه دهد. اشارات او حاکی از این بود که رژیم حاضر ایران «وارث همان ایران باستان است که قوم یهود را قلع و قمع کرد.»
ذهن در میماند از اینکه نخست وزیر اسراییل با این اطلاعات غلط چگونه میتواند حافظ و حامی ملت خود باشد؟
جمهوری اسلامی ایران نه میراثدار ایران باستان است و نه دنباله منطقی آن. انقلاب اسلامی به منزلهی حمله دوم اعراب بود که امپرانوری ایران را از بین برد. این که روحانیت شیعه هر نشانهای از دوران پیش از اسلام را خوار میشمارد برای هر کسی که کمترین آشنایی با ایران امروز دارد روشن است، چه رسد به نخست وزیر اسراییل.
مدت زیادی از انقلاب ۵۷ ایران علیه شاه (که متحد غرب و اسراییل بود) نمیگذشت که ملاهای تازه به حکومت رسیده تلاشهای خود را برای از بین بردن تخت جمشید، پایتخت باشکوه و مجلل هخامنشیان آغاز کردند. گروهی از میهندوستان با ایستادن جلوی بولدوزرهای آیتالله خلخالی (همان حاکم شرع بدنام اعدامهای گروهی) مانع شدند تا مصیبت ملی تخریب آثار باستانی (رفتاری که بعدها داعش از آن سرمشق گرفت) در ایران روی دهد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی، آیتالله خمینی نیز جشن ایرانی نوروز را که ریشه در پیش از اسلام دارد و در آن شروع بهار و زنده شدن دوباره طبیعت جشن گرفته میشود، «طاغوتی» نامید و تا چند سال بعد از پیروزی انقلاب، برگزاری جشنهای نوروزی با مصیبت همراه بود. رهبران دینی دیگر مانند آیتالله مطهری جشن آتشبازی چهارشنبه سوری را به عنوان تهماندههای فرهنگ بتپرستی زرتشتیان، آتشپرستی معرفی کرد که حالا به ما رسیده است. حاکمان جمهوری اسلامی نم توانند نفرت خود را از کوروش، بنیانگذار امپراتوری ایران، مخفی کنند (کورش کبیر همان کسی است که یهودیان را از بردگی بابِل نجات داد). بعضی از آنها حتی انکار میکنند که پادشاهی به نام کوروش وجود داشته است.
اینکه رژیم کنونی ایران را وارث «ایران باستان» بدانیم از بنیان مشکل دارد. اما حتی اگر چنین میبود باز هم نتانیاهو نمیتوانست مثالی بدتر از این برای جشن پوریم پیدا کند.
داستان «استر» در کتاب مقدس، درباره ملکه یهودی پادشاه ایران، اخشورش (خشایارشا)، در واقع مجموعهای از داستان های آشوری و بابلی با شواهد تاریخی است. به نظر می رسد نتانیاهو حتی کتاب مقدس را هم به خوبی نخوانده و از جزییات آن اطلاعی ندارد.
با توجه به داستان «استر» در کتاب مقدس یهودیان، هامان وزیر شاه اخشورش که قصد دارد یهودیان را بکشد ایرانی نیست، بلکه عمالیقی است. عمالیقیها قومی از عشایر صحرانشین بودند که همگی توسط بنی اسراییل از میان رفتند.
پادشاه ایران در این داستان، یهودیان را نجات میدهد و هامان و ۱۰ پسرش و ۷۵۰۰۰ نفر از دشمنان یهودیان را با مشارکت خود یهودیان در تمامی منطقه از بین میبرد.
طبق این فرمان، یهودیان از جانب پادشاه اجازه داشتند در هر شهری برای دفاع از خود متحد شوند: «اگر افراد مسلح از هر ملتی یا هر ناحیهای بر یهودیان و زن و فرزندشان حمله نمایند، آنها حق دارند دشمنان خود را بکشند و اموالشان را تصاحب کنند» (استر ۸:۱۱).
تلاش نتانیاهو برای اینکه از «پوریم» به عنوان اهرمی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کند نه تنها اشتباه بود، بلکه دقیقا به ما نشان میدهد چگونه میتوان دوستان و متحدان بالقوه را از خود راند. کمتر پیش میآید یک دشمن تا این اندازه تلاش کند که چهره خوبی از دشمناش نشان دهد.
تنها نور امیدی که در این میان وجود دارد آن است که بسیاری از یهودیان و اسراییلیها از نادانی نتانیاهو شگفتزده و خشمگین شدهاند به ویژه یهودیان ایرانی که به نظر من همیشه به عنوان ایرانیان وطندوست از آنان یاد کردهام که به هر دو میراث ایرانی و یهودی خود افتخار میکنند.