سالهاست که در مورد کولبران، دشواریها و مشقتهایشان و جانی که برای دستمزدی اندک در کف دست میگذارند و به کوه و کمر میزنند گفته و نوشته میشود.
کولبری در واقع جابجایی اجناسی است که توسط افراد مرزنشین از مرزها وارد کشور میشود. بخشی از استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان، آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه مناطقی هستند که کولبری در آنها رواج دارد.
استان کردستان اما بیشترین تعداد کولبران را دارد و به گفته معاونت سیاسی- امنیتی استانداری کردستان، حدود ۶۰ هزار نفر در این استان مشغول کولبری هستند. به گفته این نهاد رسمی در مجموع ۱۱ هزار خانوار کردستانی دارای دفترچه کولبری هستند که در چارچوب قانون قادر خواهند بود هفتهای دو نوبت وارد مرزها شوند و محصولاتی را به همراه خود وارد ایران کنند. با این حساب بقیه کولبران به صورت غیرقانونی به این فعالیت مشغول هستند.
کولبران در استانهای غربی به دلیل کوهستانی بودن و دشوار بودن عبور از مناطق مرزی با سختی بیشتری روبرو هستند و سالانه تعدادی از کولبران در این استانها اسیر برف و بوران میشوند ، مصدوم شده یا جان خود را از دست میدهند.
گاهی نیز کولبران که بازه سنی آنها از ۱۳ تا ۶۰ سال است هدف گلولههای نیروهای امنیتی قرار میگیرند و جان میبازند. بیشتر آنها در زمان گذر غیر قانونی از مرز، هدف تیراندازی نیروهای مرزی ایران قرار میگیرند. بیشترین آمار کولبران کشته شده به شهرهای مریوان، سردشت، اشنویه، بانه، نوسود و کرمانشاه تعلق دارد.
در حالی که دلیل اصلی تن دادن افراد به کار سخت و دشوار کولبری نبود فرصتهای شغلی مناسب و از بین رفتن کشاورزی و دامپروری در این مناطق به دلیل خشکسالی و در یک کلام فقر است اما دولت برای بهبود شرایط اقتصادی در این مناطق اقدام موثر و پایداری انجام نداده است.
کولبران گاهی کیلومترها باید کالاهای سنگینی چون یخچال، گاز، ماشین لباسشویی یا ماشین ظرفشویی را حمل کنند و در نهایت شغل آن دسته از کولبران که بدون مجوز مشغول به این فعالیت هستند هم قاچاق ارزیابی میشود و هر لحظه باید در انتظار برخوردهای نیروهای نظامی و قضایی نیز باشند؛ به ویژه آنکه در برخی موارد کولبران مجبور میشوند برای دریافت دستمزد بالاتر اقدام به حمل کالاهای غیر مجاز کنند که این موضوع دردسرهای آنها را افزایش میدهد.
کارشناسان معتقدند ریشه و عامل اصلی کولبری به نارساییهای اقتصادی و دشواریهای امر اشتغال باز میگردد و به تعبیری میتوان گفت هر اندازه توسعه نیافتگی و فقدان امکانات و ضعفهای زیرساختی تشدید شود به همان میزان گرایش به مشاغل غیر قانونی و کاذب همچون کولبری افزایش مییابد.
در سالهای اخیر و با انتشار خبر کشته شدن کولبران بر اثر سرما، پرت شدن از کوه و ارتفاعات و تیراندازی ماموران نیروی انتظامی واکنشهای مختلفی از سوی مردم و نمایندگان مناطق مرز نشین در مجلس نسبت به این اخبار نشان داده و این سوال اساسی مطرح شد که نقش دولت در این میان چیست؟

در بهمن ماه سال ۹۵ خبر گرفتار شدن ۱۶ کولبر زیر بهمن در رسانههای داخل ایران منتشر شد. در نهایت نیروهای امدادی توانستند ۱۲ کولبر را نجات دهند و ۴ کولبر در زیر برف یخ زدند و جان باختند.
پس از این حادثه در شبکههای اجتماعی واکنشهای زیادی نسبت به بیتفاوتی مسئولان به بحرانهایی که کولبران با آن روبرو هستند منتشر شد. در همان روزها فرماندار سردشت گفته بود که کولبری تنها فرصت شغلی برای مردم این شهرستان است و تاکید کرده بود کولبرانی که دفترچه دارند دیگر مجبور نیستند از مسیرهای دشوار رفت و آمدکنند و در خطر مصدومیت و مرگ قرار بگیرند و میتوانند از مسیرهای اصلی و قانونی استفاده کنند.
اما در مقابل سیدصالح حسینی، فعال کارگری و عضو سابق خانه کارگر کردستان، گفته بود: «کولبری خطرناک است و معابر قانونی و غیرقانونی ندارد این کولبران در سرمای زمستان از هر راهی در کوهستانهای پرخطر کردستان میرفتند، ممکن بود باز هم دچار مشکل شوند.»
این فعال کارگری تاکید کرده بود مشکل اصلی از بیکاری است؛ مسئولان اگر فرصتهای شغلی ایجاد کنند، اگر گرسنگی و فقر نباشد، کسی سراغ کولبری نمیرود.
مسئله کولبران در اواخر سال ۹۵ مورد توجه تعدادی از نمایندگان مجلس نیز قرار گرفت. رسول خضری، نماینده پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی، گفته بود: «طبق قانون انسداد مرزها، باید برای معیشت مرزنشینان فکری شود. قرار بود طبق این قانون استانداری با همکاری سپاه معابر را برای معیشت مرزنشینان مساعد کند تا مرزنشینان با گرفتن مجوز بتوانند معیشتشان را از طریق واردات کالا به صورت جزیی تامین کنند. اما اکنون مشاهده میشود افراد سودجو مجوزهای ورود کالاهای چند هزار تنی را دریافت میکنند که نه تنها به وضعیت بازار لطمه وارد میکند که هیچ عایدی نیز برای مرزنشینان ندارد. آن هم در شرایطی که باید مرزنشینان از منافع مرزی برخوردار باشند؛ موضوعی که نتیجه آن تامین امنیت پایدار مرزها است.»
این نماینده مجلس همچنین یکی دیگر مشکلات را تیراندازی مرزبانی به سوی کولبران عنوان کرده بود: «کولبران تحت عناوین مختلف در مرزها به دلیل اصابت گلوله جانشان را از دست میدهند و خانوادههایشان بیسرپرست میشوند. باید هنگ مرزی و نیروی انتظامی در صورت مشکوک شدن به فردی او را بازداشت کرده تا به وضعیتاش در دادگاه صالحه پرداخته شود و حکم صادر گردد نه اینکه هنگ مرزی به دلیل مشکوک شدن به فردی به او تیراندازی کند که متاسفانه در برخی از موارد باعث داغدار شدن خانوادهها و در نهایت نارضایتی افکار عمومی میشود.»
در نهایت نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح ساماندهی مرزنشینان و کولبران را با ۱۵۳ امضا تهیه کردند تا شاید بتوانند این طرح را به تصویب برسانند و با کمک نهادها و وزارتخانههایی چون وزارتخانههای اقتصاد، صنعت، کشاورزی، خارجه، کشور و ستاد مبارزه با قاچاق کالا وضعیت کولبران را سامان ببخشند.
سوختبری به جای کولبری
در حالی که هنوز نتیجه و خروجی مثبتی از این طرح بیرون نیامده و حس نشده است، جوانان مناطق مرزنشین در سیستان و بلوچستان به دلیل بحران بیکاری و فقر به کار دیگری روی آوردهاند که کمخطرتر از کولبری نیست.
بسیاری از جوانان سیستان و بلوچستان این روزها به سوختبری روی آوردهاند و مانند کولبران برای فرار از فقر و گرسنگی به انتقال سوختهای فسیلی به مرزهای مشترک سیستان و بلوچستان با پاکستان و افغانستان پناه میبرند.
خبرگزاری ایلنا در گزارشی که به موضوع سوختبران پرداخته شرایط کاری جوانان سوختبر را اینگونه توصیف میکند: «سوختبری با خودروهایی که برای حمل سوخت غیراستاندارد است به خودی خود خطرناک محسوب میشود. تصور کنید در حال هدایت خودرویی هستید که پر از سوخت فسیلی (بنزین یا گازوئیل) است. پایت را بر پدال گاز بیشتر فشار میدهی تا دست خالی به خانه بازنگردی. اگر دستگیر نشوی یا به هر دلیل خودرو واژگون نشود و پیکر سوختهات از لابلای آتش بیرون کشیده نشود، ساعاتی بعد در ازای یک ماجراجویی مرگبار که از سر نیاز به آن تن دادهای، چند برگ آبی به دستات داده میشود تا مزدِ جان به در بردنت از یک سرنوشت مهیب باشد. این تصویر بیشتر شبه به بازیهای کامپیوتری است اما مشابه آن هر روز در جنوب شرق کشورمان بارها و بارها تکرار میشود.»
محمدنعیم امینیفرد، نماینده مردم سیستان و بلوچستان در مجلس، درباره سوختبران گفته است: «بیکاری در سطح استان باعث شده سوختبری همهگیر شود. سوختبران در دستههای سی تا چهل نفری با ماشینهایی که پر از بنزین است در داخل شهر و جادهها تردد میکنند که باعث بروز حادثه و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم میشود.»
این نماینده مجلس میگوید بارها وضعیت معیشتی سوختبران را به صحن مجلس کشاندهاند و از مسئولان خواستهاند برای حل مشکل مردم استان سیستان و بلوچستان راه حلی پیدا کنند.
در حالی که به نظر میرسد مسئولان مانند بیعملی که در مقابل کولبران داشتند در قبال سوختبران هم بیتفاوت رفتار کردهاند، نمایندگان استان سیستان و بلوچستان تنها توانستهاند از نیروی انتظامی بخواهند برای برخورد با سوختبران از سلاح گرم استفاده نکرده و به سمت ماشینهای آنها شلیک نکنند تا آتش سوزی و مرگ این افراد را باعث نشوند.
سوختبران در حالی جان خود را به احتمال آتش و انفجار میسپارند که به گفته محمدنعیم امینیفرد دستمزد چندانی هم عایدشان نمیشود: «سرشاخههای سوختبران ماهیانه چیزی حدود سه میلیون تومان درآمد دارند و شاخههای پایینتر که رانندگان و افرادی که ماشینها را همراهی میکنند را تشکیل میدهند ماهیانه حدود یک میلیون تومان دریافت میکنند.»
مردم مناطق مرز نشین ایران زیر سایه بیکفایتیها و ناکارآمدیهای جمهوری اسلامی در حالی با فقر و رنج دست پنجه نرم میکنند و برای تامین هزینه زندگی خانواده خود به مشاغل کاذب و خطرناک روی آوردهاند که مقامات جمهوری اسلامی با استفاده از رانت و رابطه هر روز مرفهتر میشوند و کسب و کارهای متعدد خود را در کلان شهرها و حتی خارج از مرزهای ایران راهاندازی میکنند.