پسر ١٩ سالهاى چند روز پیش پدر خود را با ضربات چاقو به قتل رساند و جنازه او را داخل کمد و درون دیوار دفن کرد.
وى بعد از این جنایت به کلانترى رفت و گفت پدرم امروز براى خرید کلهپاچه از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. دوستان و آشنایان خانواده هم از سرنوشت او اطلاعى ندارند به همین دلیل به کلانترى آمدهام براى یافتن او کمک بخواهم.
کارآگاهان بعد از گفتگو با این جوان به او مظنون شدند و از او بازجویى کردند و ساعاتى بعد وى به قتل پدرش اعتراف نمود و گفت چهار ماه قبل مادرم به خاطر بدرفتارى پدرم درگذشت از همان موقع تصمیم به کشتن پدر گرفتم تا آنکه یک روز هنگامی که در خواب بود به سراغاش رفتم و با چوب چند ضربه به وى زدم بعد براى اطمینان از مرگاش ضرباتى نیز با چاقو به گردن او وارد نمودم سپس براى پنهان کردن جسد گودالى داخل کمد لباس اتاق خواب کندم، جسد را درون آن گذاشتم و بعد روى آن خاک ریختم و با سیمان روى آن را پوشاندم. آنگاه به کلانترى آمدم و گفتم پدرم ناپدید شده است.
او محل دفن را به ماموران نشان داد و آنها با کمک ماموران آتشنشانى پیکر پدر ۶٠ ساله را از داخل گل و سیمان داخل کمد بیرون آوردند.
پسردایى رضا که دوست نزدیک اوست گفت هیچ فکر نمىکردم رضا دست به چنین کارى بزند او وقتى ماجرا را برایم تعریف کرد به اتفاق به کلانترى رفتیم و او راز ناپدید شدن پدرش را فاش کرد. او گفت رضا پسرى بسیار مودب، آرام و ساکت است، با هیچکس مشکل نداشت. وى ادامه داد پس از فوت عمهام، رضا در خانه با پدرش زندگى مىکرد، خواهر او ازدواج کرده و رفته است. رضا اخیرا به من گفت پدرش مىخواهد ازدواج کند.
وقتى همسایهها از ماجرا با خبر شدند هیچکدام باور نمىکردند قتل شوهرعمهام کار رضا باشد. آنها مىگویند شخص دیگرى پدر رضا را کشته، رضا حتى قدرت دفاع از خودش را نداشت چه رسد اینکه کسى را به قتل برساند و او را در کمد دفن کند. براى کسانى که او را مىشناسند خیلى عجیب است.