کارگران مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه خوزستان روز شنبه، ۱۲ اسفند، برای چندمین بار در هفتههای گذشته دست به اعتصاب زدند.
سندیکای کارگری مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه خوزستان گزارش داده است کارگران این مجتمع از ساعت ۸:۳۰ بامداد روز شنبه در محوطه کارخانه و روبروی دفتر مدیریت مجتمع کشت و صنعت هفت تپه دست به تجمع زدند.
کارگران معترض خواستار دریافت دستمزدهای عقبافتاده دیماه و همچنین پاداش و عیدی پایان سال شدند. از سوی دیگر تعدادی از کارگران بازنشسته این مجتمع نیز روز شنبه به اعتراض کارگران شاغل پیوستند.
در حالی که تجمع کارگران و بازنشستگان این مجتمع از سوی مسئولان مجتمع نادیده گرفته شده و خواستههای آنها از سوی کارفرما بیپاسخ مانده بازنشستگان به سمت دفتر مدیر مجتمع رفته و با او درگیر شدند.
این درگیری با دخالت نیروی انتظامی و کمک ماموران به مدیر مجتمع برای ترک محل، پایان یافت.
به گزارش سندیکای کارگری مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، طی چند روز گذشته مدیریت شرکت در همراهی با چند نفر از اعتصابشکنها تلاش زیادی انجام دادند تا با ایجاد توهم، تفرقه و دودلی، از اعتصاب کارگران هفت تپه جلوگیری کنند. این نمایندگان خودخوانده، عنوان کرده بودند که «آرامش» را به هم نزنید چرا که کارفرما قول داده مشکلات را حل کند.
سندیکای کارگری مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در کانال تلگرامی خود اعلام کرده است: «خوشبختانه ما امروز شاهد حضور کارگرانی بودم که فریب اینگونه توطئهها را نخورده و میخواهند به نیروی خود مطالباتشان را بهدست آورند. زنده باد کارگرانی که برای حق و حقوق خود دست به مبارزه می زنند.»
حقوقهای عقبافتاده در مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه مشکلات و فشارهای اقتصادی زیادی را به کارگران این مجتمع تحمیل کرده است بهطوری که یکی از کارگران این کارخانه روز چهارشنبه، ۹ اسفندماه، دست به خودکشی زد و جان سپرد.
علی نقدی، کارگر کارخانه نیشکر هفت تپه، در محوطه کمپ نیبرها با انداختن خود به شاهکانال آب مزارع نیشکر دست به خودکشی زد و جان باخت. به گفته کارگران این کارخانه او صبح روز سهشنبه، ۸ اسفندماه، پس از مراجعه به امور اداری کارخانه، گفته است: «خسته شدهام و خودکشی میکنم.»
کارگران میگویند علی نقدی ۴۵ سال سن و ۲۷ سال سابقه کار داشت اما به دلیل پرداخت نشدن حقوق به شدت بدهکار شده بود.
دولت حسن روحانی دو سال پیش مجتمع صنعتی نیشکر هفت تپه را به علی اسدبیگی یک سرمایهدار جوان واگذار کرد. او در ابتدا وعده کرد که مطالبات معوق کارگران را پرداخت کند و کارگران اخراج شده را بار دیگر به کار بازگرداند. با وجود این وعدهها کارگران معترض میگویند که حق بیمه آنان چندین ماه است که واریز نشده و بسیاری از کارگران با قرارداد دائم، به کارکنان موقت تبدیل شدهاند.
تمامی جناحهای داخل و خارج ایران و مردم بایستی یک فریاد بزنند.« این رژیم باید برود» چه کسی و گروهی جایگزین شود نباید شعار مردم باشد چون رژیم کنونی ایران میداند که جریانات داخلی و خارجی مخالف متحد نیستند.
دولت پول ندارد که به کسى بدهد و اگر هم داشته باشد تا پایان سال جارى پرداختى صورت نخواهد گرفت و بعد از ان هم مقادیر اندکى به کارگران مى پردازند تا انها را در برزخ نگه دارند و قدرت تصمیم گیرى را از انها سلب کنند مقادیر پرداختى شاید کفاف یک وعده غذاى روزانه انها را هم ندهد استدلال انها هم اینگونه است که اگر شکم این مردم سیر شود و محتاج حکومت نباشند حتى براى مدتى هرچند کوتاه شورش خواهند کردو این سیاست دیرینه جمهورى اعدامى بوده که الان به اوج خود رسیده، مردم باید فکر دیگرى بکنند.