حسن فرهنگی – در زمانهای که حتی نفس کشیدن بدون اجازه حاکمیت برای مردم ایران هزینههای هنگفتی داشت، اصلاحات تنها ابزاری بود در دستشان که بتوانند از حقوق نخستین خود دفاع کنند غافل از اینکه ایران، (این قافله رنجور و ستمکشیده) توسط هر دو به مغاک تاریکی فرو میرفت و میرود که نتیجهای جز نابودی کشور را در پی ندارد.
اصلاحات با پذیرش قوانین جمهوری اسلامی و «دورهی طلایی امام خمینی» همان گرگی است که لعاب خوش آب و رنگی به صورت خود کشیده و چهرهاش را اندکی آراسته است وگرنه حاصل حکومت هر دو گروه بر کشور یکسان است چرا که باور بنیادی آنها یکی است و از این باور خون میچکد! پرداختن به باورهای بنیادین آنها مجال و مقاله مجزایی میطلبد. اما با این وجود شاید هنوز تعداد اندکی از مردم به اصلاحات اعتقاد داشته و بر این باور باشند که اصلاحات نسبت به انقلاب یا تغییر کلی نظام هزینه اندکی برای مردم خواهد داشت اما به هفت دلیل سرنگونی نظام به نفع مردم خواهد بود.
۱.نظام جمهوری اسلامی تفرقهافکن است و مردم ایران را مقابل هم قرار داده است: بعد از پیروزی انقلاب ایران، مردم به انقلابی و غیرانقلابی تقسیم شدند. کسانی که در زیرمجموعه غیرانقلابی قرار داشتند یا از کشور رانده شدند و یا در زندانها عمر خود را باختند و یا به جوخههای اعدام سپرده شدند. این تقسیمبندی در زمینههای مختلف تا همین امروز ادامه یافته است. خودیها و غیرخودیها، صاحبان ژن خوب ومحکومان ژن بد، با بصیرتها و بیبصیرتها… مرزبندیهایی از این دست مردم را به دستجات مختلفی بدل کرده است که هر کدام به فراخور وضعیتشان از حاکمیت فاصله دارند و از امکانات کمتر یا بیشتری بهرهمند میشوند همین عامل از نخست انقلاب در میان مردم تفرقه ایجاد کرد و مردم به طبقات مختلف تقسیم شدند.
۲.نظام جمهوری اسلامی جنایتکار است: بعد از انقلاب ایران هزاران انسان بیگناه به دلایل واهی در زندانهای جمهوری اسلامی به کام مرگ رفتند و نظام نه تنها با گذشت زمان دست از جنایات خود برنداشت بلکه به بهانههای مختلف به مسیر خود ادامه داد. سالانه بیش از پنج هزار انسان در زندانهای جمهوری اسلامی به دلایل کاملا مضحک اعدام میشوند که بخش بزرگ آنها را کُردها تشکیل میدهند.
۳.نظام جمهوری اسلامی چپاولگر و دزد است: طبق گفتهی حاکمان جمهوری اسلامی میلیاردها ریال از پول مردم به جیب آقازادهها سرازیر شده است. شکم آنها سیریناپذیر است و حتی در بدترین شرایط اقتصادی کشور که خود معلول دزدیهای نظام است دست از غارت برنمیدارند و هر روز خبری تازه از گوشه و کنار از دزدیهای تازه بیرون میزند.
۴.نظام جمهوری اسلامی عبوس، خشن و جنگ طلب است: حکومت ایران شاید جزو معدود حکومتهایی باشد که به جای صلح عَلَم جنگ بر میافرازد و بجای اینکه در میادین علمی و اقتصادی با دنیا رقابت کند در میادین جنگ آنها را به ستیزه و مقابله فرا میخواند. هر کجای دنیا آشوبی هست رد پای رژیم ایران در آنجا دیده میشود. در حالی که مردم به سمت اقتصاد مقاومتی و گرسنگی سوق داده شدهاند پول و امکانات آنها به جیب یاغیانی سرازیر میشود که منطقشان توپ و تفنگ است و جهان را به جای ناامن بدل ساختهاند.
۵.نظام جمهوری اسلامی انحصارطلب است: وجود احزاب در ایران بیمعناست. حتی احزاب وابسته به حاکمیت (بخش بزرگی از اصلاحات) به خاطر اینکه زاویه اندکی با اهداف حاکمان نظام دارند تعطیل و اعضا و بنیانگذاران آن زندانی میشوند. در جمهوری اسلامی صاحبان ادیان و دگراندیشان و دگرباشان هیچ حقی ندارند. زنها در این نظام دون محسوب شده و برای داشتن مسئولیتهای بزرگ ناتوان تلقی میشوند. حاکمیت به صورت الیگارشی بین چند خانواده در حال چرخش است و اجازه ورود به افکار دیگر برای اداره کشور داده نمیشود.
۶.نظام جمهوری اسلامی فریبکار و دروغگو است: حکومت ایران برای دوام خود با اپوزیسیونسازی قدرت را در بین دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا نگه داشته است. آنها به مدت چهل سال است که به مردم دروغ میگویند. و با هراساندن آنها از وقایع بیرونی مردم را در بند دو گروه نگه داشتهاند. رئیس اصلاحات با تدارکاتچی خواندن خود ناتوانی و یا به تعبیر بهتر همدست بودن خود با رئیس حکومت را کتمان میکند تا به مردم تلقین کند که عدم کارآیی او به رئیس حکومت برمیگردد. حکومت در مقابل این اظهار نظر سکوت میکند چرا که اپوزیسیونسازی در درون حکومت را تنها راه غلبه بر خواستههای مردم میداند و مردم مدام بین این دو نیروی اهریمنی هروله میکنند و مدام از مظلومنمایی اصلاحطلبان حمایت کرده و برای اینکه وضعیت بدتر از حالا نشود پشت آنها میایستند غافل از اینکه این هر دو گرگی هستند که برای دریدن رمه به میدان آمدهاند نه برای صیانت از آنها.
۷.نظام جمهوری اسلامی ورشکسته و ناتوان از اداره کشور است: کل دارایی چند تن از حاکمان نظام از کل داراییهای کشور به مراتب بیشتر است. اموال غارت شده مردم به خارج از ایران و به حسابهای بانکی در کشورهای امن فرستاده شده است. حکومت نه میخواهد و نه توان برگرداندن این اموال را دارد. دیگر کارد به استخوان مردم رسیده است. دیگر در جیب مردم پولی برای غارت و اداره حداقلی کشور باقی نمانده است پس ادامه حکومت این جباران بر ایران وضعیت کشور را وخیمتر خواهد کرد.
از موارد برشمرده فوق تنها یک مورد هم کافیست که دلیل منطقی سرنگونی و فروپاشی یک نظام باشد حال آنکه نظام جمهوری اسلامی که ریشه و پایه تمام مفسدههاست به حیات خود ادامه میدهد. اگرچه این حیات به هیچ وجه پایدار نیست.
نتنهـا کافى نیست بلکه امکان پذیر نیست و شکست خورده اصلاحات تنهـا براى استمرار جمهـورى فاسد اسلامى بود
بنظر میرسد امثال آشغال کلام ها (زیبا کلام )
تصویری که در متن استفاده کردید آنقدر زیبا و پرمحتوا است که آن را به عنوان پس زمینه ی لپ تاپ ام برگزیدم. هزاران آفرین
بعنوان یک شهروند موافقم با این متن درست.