میرمحمود موسوی برادر میرحسین که در مصاحبههای قبلی خود با رسانهها نشان داد با اصلاحطلبان زاویههای اساسی دارد بار دیگر به این جریان انتقاد کرده، رسانههای نزدیک به این جریان نیز همزمان از ریزش پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان میان مردم نوشته است.

محمود موسوی در مصاحبهای با روزنامه اعتماد که یکشنبه ۲۵ آذر منتشر شده صریحاً گفته «جامعه منتظر این نمیماند که اصلاحطلبان یک روزی به خودشان بیایند و تصمیم بگیرند آیا میخواهند در قافله محافظهکاری بمانند یا میخواهند از این قافله خارج شوند و متناسب به نیازهای جامعه رو به تحول و تغییر بیاورند.»
موضعگیری او یادآور مصاحبه محمدرضا تاجیک رییس پیشین مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در دولت اصلاحات با همین روزنامه اعتماد در مهرماه سال ۹۶ است که گفت «اصلاحطلبان الحمدلله چپقشان چاق است و کبکشان خروس میخواند و قند تو دلشان آب میشود و بیخیال اصلاحات و اصلاحطلبی، سخت به اصلاح و تدبیر منزل شخصی و نزدیکان سببی و نسبی خود مشغولند و تقویت بیضه اصلاحطلبی را در گرو تقویت بیضه خود قرار داده و شتابان پلههای نردبان برج بابل قدرت را بالا میروند.»
میرمحمود موسوی اواسط مهرماه نیز در یک مصاحبه دیگر جماعت استمرارطلب را نقرهداغ کرده و گفته بود، دیگر توی ماشین اصلاحطلبان نمیشود نشست!
حسامالدین آشنا رییس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری و مشاور روحانی ۱۸ آذر در سخنانی گفته بود شک نکنید که شرایط آقای موسوی از نظر حصر بسیار تغییر کرده است؛ حصر برداشته نشده، اما از نظر من شاید تا برداشته شدن حصر یک پوسته مانده است.
بخشی از مصاحبه موسوی واکنش به این ادعای آشناست. او میگوید، «نمیدانم آقای آشنا چرا این صحبت را [از حصر فقط یک پوسته باقیمانده] مطرح میکنند. شاید هم گزارشات نادرستی به ایشان و آقای روحانی منتقل میکنند. امیدوارم ایشان گزارشهای نادرست را به جامعه منتقل نکند. این مثل نمک بر زخم پاشیدن است. خیر، حصر در جای خود قرار دارد و در آن خانه در کوچه اختر روی میرحسین و رهنورد هنوز قفل است و کلیدش هم در دست دیگران قرار دارد.»
طرح چنین سخنانی که البته هیچ مشکلی را حل و هیچ دردی از جامعه را دوا نمیکند، نشان میدهد که اعتبار اصلاحطلبان علاوه بر جامعه در میان مدافعانشان نیز به شدت پایین آمده است. روزنامه «همدلی» که ولیالله شجاعپوریان از اصلاحطلبان شورای شهر تهران آن را منتشر میکند، شنبه ۲۴ آذر، در گزارشی برگزاری کنگره «حزب ندای ایرانیان» را بررسی کرده و در مقدمه آن نوشته «اصلاحطلبان با مشکلات و ریزشهایی در پایگاه اجتماعی و پایگاه رای خود بهخصوص پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ روبرو شدهاند… رایدهندگان با حمایت از حسن روحانی پای صندوقهای رای آمدند و با محقق نشدن وعدههای اصلی او از جمله… مشکلات عدیده اقتصادی- معیشتی، دچار نوعی دلسردی از اصلاحطلبان و دولت شدند».
اصلاح طلب، اصولگرا، جبهه مشارکت، ملی مذهبی احزاب سیاسی نیستند اعضای یک فرقه هستند بنام ولایت فقیه، اینها نه به مملکت وفادارند نه به ملت اینها همانطور که بارها گفته اند فقط به ولایت فقیه وفادارند، مشکل از مردم خوش باور ما بود که خدا رو شکر درست شد
اتحاد حول برنامه کلى باید باشد.
من از هر برنامه اى که در آن تمامیت ارضى به همراه دولت مرکزى قدرتمند که مسئولین اجراییش در درجه اول از متخصصین منطقه اى باشند، اقتصاد آزاد، آزادى هاى گسترده اجتماعى و تفکیک کامل قوا ملحوظ شده باشد، حمایت مى کنم و چنین چیزى در برنامه مریم رجوى وجود ندارد.
براى گذار باید برنامه داشت.
بساری معتقدند که وضعیت مردم ایران و اعتراضات انها چیزی شبیه به وضعیت شورشهای فرانسه بر علیه بیکاری و تورم و سرمایه داری و همچنین بهار عربی و……که فقدان رهبری در انجا مشهود است ، خواهد شد . نبود رهبر خاص و مشخص از نشانه های ان بوده و اخر امر هم خشونت و استفاده جریانهای خاص نتیجه ان خواهد بود .
وضعیت امروز ایران بسیار بسیار شبیه به انها ست . بلاتکلیفی محض مردم گرفتار !!!!
در گفتگوی خانم دکتر فرهیخته ای در یکی از شبکه های تلویزیونی خارج کشور پیشنهادعاقلانه و مهمی ارائه گردید که لازم میدانم برای نجات از این بن بست گرفتار شده در بین مخالفین ملاها انرا مجددا بیان کنم :
پیشنهاد فرمودند که با تشکیل شورای اشتی ملی و یا شورای موقت ملی و یا مدیریت دوران انتقال به ریاست یک بانوی مبارز و کاربلد یعنی سرکار خانم مهندس مریم رجوی بعنوان نماد مام وطن و بانوان کشورمان همه گروه ها مشترکا این مجموعه را برای نجات کشور در دوران گذار تشکیل و قبول فرمایند . این راهکاری است که انجامش به نفع همه خواهد بود .
لطفا عوامل لشگر سایبری سپاه و اطلاعات ذرت پرانی نکنند .
دیگران از حرف رک و راست ناراحت نشوند . مگر اپوزیسیون در طی این چند دهه تغییری در رفتار خود نسبت به یکدیگر انجام داده است ؟ مگر مردم شعار ندادند اصلاح طلب – اصولگرا دیگه تمومه ماجرا؟!!! بفرمایید اگر این دوجریان که همانند دو تیغه قیچی با مردم و مخالفین خود رفتار میکنند طی این روزها از قدرت کنار بروند در داخل کشور چه اتفاقاتی خواهد افتاد ؟ مخالفین فرهیخته ملاها لطفا جواب صریح و منطقی و قانع کننده بدهید !
به قول نوشته ای فعلا سلاخی شده و سلاخی کرده و ترور نموده و مخالف و موافق از انواع مختلف در خارج از کشور با یکدیگر همزیستی بفرمایید تا بعد .