جمشید عنبرستانی – گذشته و تاریخ هر ملتی شناسنامهی ملی اوست که میتواند به آن افتخار کند یا نسبت به آن بیتفاوت باشد.ایرانیان بیشماری هستند که به تاریخ چند هزار سالهی میهن خود مباهات و به کوروش بزرگ به عنوان نماد شکوهمند و درخشان این تاریخ کهن افتخار میکنند.در کشور سوئد که یکی از متمدنترین، مرفهترین و آزادترین کشورهای جهان است، مردمانش تاریخ گذشتته و نیاکان خود را که وایکینگ و غالبا دزدان دریایی و افرادی ماجراجو بودهاند را نه انکار میکنند و نه به آن اهمیتی میدهند بلکه به موقعیت و جایگاه فعلی خود مفتخر هستند و احترام والایی که نزد جهانیان دارند. کشوری جوان از نقطه نظر قدمت تاریخی مانند آمریکا نیز نمونهایست که بدون داشتن تاریخ کهن، اما با تلاش و انگیزهی پیشرفت موفق شد در طی دههها به مرحلهای از توسعه و پیشرفت دست یابد که در تمام زمینههای علمی، اقتصادی، سیاسی و نظامی جایگاهی مهم و تاثیرگذار در روابط بینالمللی داشته باشد و به قدرتمندترین کشور جهان تبدیل شود.
مشکل اکثریت ما ایرانیان اینست که تاریخ کشور خود را نه خواندهایم و نه میشناسیم و فهم و درک ما از تاریخ کهن و باستانی این سرزمین خلاصه شده در کوروش و منشور کوروش بزرگ، که این شناخت و آشنایی هم در حد و حدود یک اسم است و نه آنکه شخصیت والای کوروش را به درستی شناخته باشیم و یا از محتوای منشور او اطلاع و درک درستی داشته باشیم .در دوران قبل از انقلاب فرمایشی ۵۷ با نفوذی که آخوندهای حیلهگر و موذی در سیستم آموزشی کشور داشتند اجازه ندادند که در درس و کتابهای تاریخ مطلبی از حمله اعراب به ایران و جنایات وحشتناکی که در مورد نیاکان ما مرتکب شدند و وادار کردن ایرانیان به پذیرش اسلام با زور شمشیر چیزی گفته و یا نوشته شود.به ظن یقین اگر ما این امکان را میداشتیم که از صفحات تاریک تاریخ کشورمان آگاه شویم شاید اجازه رشد به موجودی به نام آخوند را نمیدادیم و اسیر و بردهی باورهای غیرمنطقی و ساختگی مذهبی نمیشدیم. مایهی خجالت است که ایرانیان در ماه محرم عربی کارناوالهای ریا به صورت دستجات سینهزنی و زنجیرزنی و در اماکنی قمهزنی به راه میاندازند و به زدن بر سر و سینه خود و آسیب رساندن به خود میپردازند، کاری که حتی حیوانات وحشی هم نسبت به خود انجام نمیدهند و زشتتر آنکه بچهها را هم ترغیب به این کار تحقیرکننده و غیرانسانی میکنند. کسی که دانسته به خودش آسیب برساند از آزار و اذیت و آسیب رساندن به دیگران نیز ابایی نخواهد داشت. اکثر ایرانیان در خارج از کشور با آویزان شدن و پناه بردن به تاریخ چند هزار ساله و شخصیتهای برجستهی ملی و تاریخی ایرانزمین، تلاش میکنند یک هویت برای موجه جلوه دادن خود نزد بیگانگان و مردمان دیگر کشورها که کشور و ملت ایران را از دریچه حکومت اسلامی و شکل و شمایل آخوند شیاد و مزدورانش و عملکردهای بیشرمانه و جنایتکارانهی آنان قضاوت میکنند بسازند. این پناه بردن به تاریخ تا بدانجاست که حتی بعضی از مدیران سیاسی حکومت ملایان هم برای فریب دادن مردم ایران و افکار عمومی در شرایطی خاص و بزنگاههایی به تاریخ ایران گریز میزنند که در اظهار نظری، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به رهبران و مردم اسراییل گوشزد میکند «نیاکان شما و موجودیت قوم یهود مرهون پادشاه بزرگ ایران است که به آنان پناه و آزادی داد» اما او هرگز اعتراف نمیکند که نکبتی که او و رهبرش و دیگر اراذل و اوباش حکومت اسلامی بر مردم نگونبخت ایران تحمیل کردهاند ادامهی همان نکبتی ست که اعراب بیابانگرد در چهاده قرن پیش در سرزمین ما به راهانداختند.
در جهان امروز کشورها و ملتها بر اساس معیارها و سنجشهای مشخص و تخصصی توسط کارشناسان نهادهای بینالمللی که در برگیرنده سطح بهداشت، آموزش و پرورش، اشتغال، تورم، آزادیهای اجتماعی، رعایت حقوق بشر و … میباشد رتبهبندی میشوند که کشور ما جایگاهی همردیف با کشورهای فقیر و عقبافتادهی آفریقایی دارد.حالا هر چه فریاد بزنیم ما چند هزار سال تاریخ مدون داریم، کوروش و داریوش و فردوسی و ابن سینا و… داریم هیچ کمکی به این خفّت و خواری که گرفتارش هستیم نمیکند. زمان حال و وضعیت موجود و آنچه الان هستیم ملاک عمل و قضاوت قرار میگیرد. بجای پناه بردن به تاریخ برای کسب هویت باید از دانشگاه تاریخ عبرت میآموختیم و اجازه نمیدادیم کشورمان توسط روضهخوانها و قدارهبندان به این ذلّت و خواری گرفتار شود.
اگر مردم ایران تعصب بیهوده را کنار بگذارند و مانند مادربزرگها که تا انتقادی به مسائل دینی میکردی دست خود را گاز میگرفتند و چندین مرتبه استغفرالله میگفتند چشمان خود را باز کنند و ببینند این آیتاللهها و آخوندهای گردنکلفت با پول دزدیده شده از ثروت ملی مردم چه زندگی اشرافی برای خود و نزدیکانشان مهیا کردهاند و یا مسئولین یقه سهسانتی و افراد ذوبشده در ولایت که چفیهی فلسطینی بر گردن دارند و با انبوهی ریش و پشم که قبل از هر کلامی اول آیهای از قرآن میخوانند چطور دستشان به دزدی و اختلاس آلوده است در حالی که اکثریت ملت به نان شب محتاجاند؛ آیا اینها دلیلی بر این نیست که خود این دینمداران میدانند یا پی بردهاند که دین و باورهای دینی دکانی بیش نیست برای سر کار گذاشتن عوام و چاپیدن آنها و اینکه عدهای آخوند متنفذ در هر دین و آیینی با فروش آن به مردم سادهانگار قصد بهرهبرداری و سوء استفاده از آنان را دارند.
۳- برکشیدن این بزرگان ایرانی در ماقبل فرهنگ جهل و خرافات اخوندی لازمه مقابله با این بیماری ۱۴۰۰ ساله میباشد میباشد . حال اگر سوید یا امریکا در این زمینه ندارند و فقیر هستند . ما که بزرگانی چون کوروش کبیر . ابن سینا . فردوسی . داریم راچرابی تفاوت بگذریم و هویت مان را مثل بمب اتمی اسلامی پاکستان گره بزنیم . مگر داشتن تکنولوژی ساختن بمب اتم به پاکستانی ها چه هویتی داده .
۲- شاید کاپیتال مارکس یا شکسپیر یا ویکتور هوگو . نه برادر هویت هر ملتی به تکنولوژی امروز نیست بلکه از فرهنگ و تاریخ و اداب و رسوم دیرنه انهاست که تا به امروز زنده و پاینده است . افکار نیکشان . گفتار نیکشان . رفتار نیکشان . که در تاریخ و هویت سازی ایران بسیارند ولی متاسفانه این جماعت اخوندها با لعن و نفرین بزرگان مان و نجس و کافر خوندان ۱۴۰۰ سال مانع شدند .
۱-مطلب روشن کننده بود ولی نه قانع کننده . به درستی گفته اید . اخوند ها با دخالت در نشر کتاب و پنهان کردن جنایات اعراب هیچگاه نگذاشتن مردم حقیقت بد و خوب تاریخ و انچه بر انان رفته را بدانند و جامعه را با اراجیف . عاشورا و شمعر و یزید . روضه خوانی و لعن و نفرین همه ٬ به لبه پرتگاه اخلاقی اجتماعی رساندند . اگر ما در مقابل بسم الله قاسم جبارین . کلام فردوسی را . بنام خداوند جان وخرد کز او اندیشه برتر نگذرد را قرا ندهیم چگونه میتوانیم بگوییم هویت ایرانی ما چیست .