حامد محمدی – وزیر خارجه آمریکا، پنجشنبه ۱۹ سپتامبر (۲۸ شهریور)، در پایان سفرش به جده و ابوظبی پیش از ترک امارات گفت مدارک و شواهد روشن و کافی وجود دارد که نشان میدهد حمله به پالایشگاه آرامکو در عربستان از سوی ایران انجام شده است.

مایک پمپئو با تاکید به اینکه «تحریمهای بیشتری علیه جمهوری اسلامی اعمال خواهد شد» گفت، پرزیدنت ترامپ و ایالات متحده همیشه خواستار «یک راهحل صلحآمیز» بودهاند.
او همچنین گفت، «آنها [ایرانیها] پیشتر یک پهپاد آمریکایی را سرنگون کردند و حالا هم بزرگترین حمله علیه انرژی جهان [نفت] را انجام دادهاند… ولی ما همچنان به دنبال تشکیل ائتلاف هستیم.»
پمپئو با اشاره به اظهارات تهدیدآمیز اخیر محمدجواد ظریف افزود، «حضور من در منطقه برای دیپلماسی است. در حالی که [ظریف ما را] به یک جنگ تمامعیار… تهدید میکند… تحریمهای بیشتری علیه ایران در راه است. ما مسیری را مشخص کردهایم که بر اساس آن از دسترسی رژیم ایران به منابع و پول لازم برای تامین مالی کارزار تروریسم جلوگیری شود.»
پمپئو پیش از این حمله به تاسیسات نفتی عربستان را «اقدام به جنگ» دانسته بود.
وزارت خارجه آمریکا نیز در توئیتی جمهوری اسلامی را دولت اول حامی تروریسم در جهان دانست و گفت کارزار فشار حداکثری دولت پرزیدنت ترامپ تا زمانی که رژیم ایران رفتار بیثباتکننده خود را دنبال میکند ادامه مییابد.
The regime in #Iran is the world’s leading state sponsor of terror. The Trump administration’s maximum pressure campaign is working; the campaign will continue as long as the Iranian regime pursues its destabilizing behavior. pic.twitter.com/v2hwvyDCfa
— Department of State (@StateDept) September 18, 2019
دونالد ترامپ در حاشیه بازدید از دیوار مرزی میان آمریکا و مکزیک در پاسخ به پرسشی در مورد واکنش احتمالی به فاکس نیوز گفت، «باید ببینیم چه میشود. شاید ضربههایی بسیار قدرتمند داشته باشیم. ما با فاصله زیاد از دیگران، قدرتمندترین ارتش جهان را در اختیار داریم. زمانی که من ابتدا آمدم ما تضعیف شده بودیم، اما الان خیلی قدرتمند هستیم. ما هواپیماهای جدید، موشکهای جدید، همهچیز جدید، همه نوع تجهیزاتی داریم. میدانید کلی کشتی جدید، کلی زیردریایی جدید. داریم کارهایی میکنیم که سالهای سال بود که نکرده بودیم.»
ترامپ افزود: «وقتی من آمدم خیلی تضعیف شده بودیم، همانطور که دیروز گفتم اوضاع مهماتمان خراب بود. گفتم که چنین وضعی نباید برای هیچ رئیسجمهور دیگری تکرار شود. ببینیم چه میشود. اتفاقهای زیادی میتواند بیافتد. اگر بتوانیم به راه حلی مسالمتآمیز برسیم، خوب است، اما ممکن هم هست که اینطور نشود. اما هرگز هیچ کشوری به اندازه ما قدرتمند نبوده است، حتی نزدیک ما هم نبوده.»
آنطور که از مواضع مقامهای ارشد آمریکا پیداست با وجود فشار از سوی جمهوریخواهان تندرو آنها ترجیح میدهند سراغ گزینه نظامی نروند و در عوض شدت تحریمها علیه جمهوری اسلامی را بیشتر کنند که عاقلانه به نظر میرسد. راضی کردن شاهزادههای عربستان و امارات برای نجنگیدن با ایران هم کار دشواری برای پمپئو نبوده است.
نبض بازار تسلیحاتی عربستان در دست آمریکا
عربستان بزرگترین واردکننده تسلیحات نظامی جهان است. بیشترین سهم را بازار اسلحه و ادوات نظامی سعودیها را آمریکا دارد. اما این را هم باید دانست که اصلیترین عنصر بازار آنهم در حوزه حساس نظامی و تسلیحاتی «اعتماد» است. بنابراین برای دیپلماتها و ژنرالهای آمریکایی چندان سخت نیست که از اعتمادی که سعودیها به آنها دارند برای راضی کردن این کشور جهت وارد نشدن به یک جنگ بهره ببرند.

نتیجهی مقایسه امکانات تسلیحاتی عربستان با امکانات تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران که چهل سال در تحریم بوده کاملا مشخص است و نیازی به توضیح ندارد. شماری از تحلیلگران نظامی معتقدند در دنیای امروز، نتیجهی جنگهای مستقیم در آسمانها رقم میخورد. این موضوع اشاره به اهمیت توان نیروی هوایی در ساختار نظامی کشورها دارد. هر آنچه در سبد نیروی هوایی جمهوری اسلامی هست برجای مانده از خریدهای نظامی قبل از انقلاب ۱۳۵۷ است. رژیم ایران دلاش را به توانایی موشکی و بالستیکهایی خوش کرده که سردارانش ادعا میکنند نقطهزن هستند!
در این میان، هم ایران و هم عربستان توانایی بسیج کردن شبهنظامیان وابسته به خود را علیه یکدیگر دارند. دست حکومت ایران در گشودن جبههی جنگ نیابتی در خاک عراق و سوریه و تا حدودی چند کشور آفریقایی مثل جیبوتی، سومالی و سودان باز است. در مقابل، عربستان نیز در سوریه و عراق وفادارانی دارد که میتوانند در صورت لزوم ماموریتهایی را که ریاض به آنها میدهد به انجام برسانند. ضمن اینکه نفوذ عربستان در بین نظامیها و شبهنظامیها در پاکستان نیز فوقالعاده زیاد است. در بین همسایگان ایران، کشور پاکستان طولانیترین مرز را با ایران دارد و گروههای شبهنظامی سُنّی همواره تهدیدی برای جمهوری اسلامی به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شمار میروند. گروههایی که میدان رفت و آمد آنها تا شمال در امتداد مرز ایران و افغانستان هم کشیده شده است.
هر دو کشور برتریها و نقاط ضعفی در مقابل یکدیگر دارند. مثلاً جمهوری اسلامی تجربهی هشت سال جنگ کلاسیک با عراق را دارد که عربستان ندارد! در مقابل، رژیم ایران اندوختهی مالی و توانایی نظامی برای جنگ طولانی ندارد در حالی که عربستان هم پول کافی و هم تسلیحات نظامی مدرن دارد.
بازدارندگی بر اساس توازن قوا
اساسا بحث درباره مقایسهی توان نظامی ایران و عربستان بیهوده است. از ابتدای انقلاب تا کنون اختلافات بین تهران و ریاض پابرجاست و بارها به مرز بحران رسیده اما آنچه سبب شده وارد یک درگیری نظامی مستقیم نشوند همانا «توازن قوا» است و وحشت متقابل از پیامدهای نامعلوم جنگی که به ویژه رژیمهای موروثی و همچنین دیکتاتوری و غیرمردمی را به شدت نگران میکند.
جمهوری اسلامی ایران برای رویارویی مستقیم با عربستان چند مشکل اساسی دارد که سرمنشاء آن مالی است. بخش عمده بودجه نظامی به کیسه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفته و ارتش کمبهره مانده است. ارتشی که هشت سال جنگ با عراق رمق امکانات و تسلیحات آن را کشیده و تقریباً تمام تکنولوژی آن متعلق به نیم قرن پیش است که در بهترین حالت به صورت محدود «بهینهسازی» شدهاند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاید تجربه جنگ شهری و نامتقارن را در سوریه اندوخته باشد اما در یک رویارویی مستقیم احتمالی با عربستان، این ارتش است که هم پشتوانه قانونی برای وورد به جنگ را دارد و هم ظرفیت و امکان رویارویی! اما در حال حاضر از نظر مالی و تسلیحاتی چیزی در دست ندارد.
تحریمها میتواند یک اقدام تنبیهی برای رژیم ایران باشد که در بلندمدت اثرگذار است. آمریکاییها در یک هفته گذشته با اظهار نظرهای خود تب جنگ احتمالی را پایین آوردند و با تکیه روی تحریمها و بررسی راهکارهای مسالمتآمیز در مقابله با اقدام ماجراجویانهی رژیم ایران، بنزین بر آتش نپاشیدهاند؛ اما این توقع را هم ایجاد کردهاند که باید به یاغیگریهای خطرناک جمهوری اسلامی پاسخ مناسب داده شود. مقامهای جمهوری اسلامی انتظار دارند که این پاسخ به شکل «حمله محدود» یا «حمله خفیف» به تاسیسات حساس نظامی یا استراتژیک ایران باشد. از صحبتهای ترامپ و پمپئو و چند سناتور آمریکایی اینطور قابل برداشت است که این اقدام یکی از گزینهها اما با احتمال ضعیف است.
عملیاتی که اسرائیل بارها علیه مواضع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شبهنظامیان مورد حمایت حکومت ایران در سوریه و عراق انجام داده، بدون یک درگیری مستقیم، کارآمد بوده است. حالا نیز در اولین گام پس از حمله به تاسیسات آرامکو، نیروی هوایی عربستان در عملیاتی مشترک با اسرائیل مقرّ سپاه قدس و نیروهای مورد حمایت جمهوری اسلامی در مرز سوریه و عراق را بمباران کرد.
با این محاسبات در شرایطی که تحلیلها حکایت از عطش جمهوری اسلامی برای آغاز یک جنگ و بحران نظامی در منطقه به عنوان راهی برای بقای خود دارد، نظام بینالمللی علاوه بر تحریمها و فشارهای سیاسی و دیپلماتیک در مسیر منزویتر کردن جمهوری اسلامی، چه گزینههای دیگری برای تلافی خرابکاریهای رژیم دارد که بتوان آن را در حیطه اقدامات سخت و پاسخ مناسب دستهبندی کرد؟!
پاسخ چندان دشوار نیست، در جنگهای نامتقارن گزینههای مختلفی وجود دارد؛ حملات سایبری به مراکز حساس نظامی و غیرنظامی فقط یکی از آنهاست. اما انجام عملیات سایبری تضمین نمیکند که رژیم ایران دوباره مرتکب خرابکاری نشود. اتفاقاً سابقه نشان داده که رژیم در تلافی چنین اقداماتی، علاوه بر افزایش حملات سایبری خود علیه دشمنانش باز هم قوای خود را بر خرابکاریهای ماجراجویانه متمرکز میکند.
پس چاره چیست؟ این پاسخ قابل بررسی است: رفتن به سمت «کشیدن دندان پوسیده» اما نه با اقدام نظامی نظیر آنچه در عراق و لیبی اتفاق افتاد و یا افغانستان را وارد دورهای از جنگ و آشوب و ناامنی کرد بلکه یک مدل ترکیبی از «خفیفترین اقدامات سخت» در حیطه جنگهای هیبریدی (نامتقارن) که اثر آن نه تنها تمامیت ارضی ایران را تهدید نمیکند بلکه امکان شروع یک جنگ کلاسیک یا درگیری نظامی را از رژیم ایران که تناش برای چنین بحران خطرناکی میخارد، خواهد گرفت.
در این مدل همزمان با عملیات سایبری هدفگذاری شده علیه مراکز حساس حکومتی، ابزارهای واکنش متقابل از دسترس رژیم مربوطه خارج میشود. اخلال در سیستمهای الکترونیک، مسدود کردن تجهیزات مخابراتی، اخلال در شبکههای اینترنت و وایرلس، قطع دسترسی رژیم مربوطه به شبکه GPS و فهرست بلندی از اقدامات مشابه از جمله مواردی است که از مشخصههای اصلی جنگهای هیبریدی است.
طبیعی است اجرای هر کدام از این عملیات همزمان با ضربه به حکومت، تأثیراتی نیز بر زندگی روزانهی مردم خواهد داشت؛ به عنوان مثال اخلال در شبکه ارتباطی بانکی ایران یا اخلال در فعالیت نیروگاههای تولید برق. اما به هر حال، اگر جامعه و جهان میخواهند از شرّ رژیم جمهوری اسلامی راحت شوند، بهتر است کمهزینهترین راه برای مردم ایران و منطقه در پیش بگیرند؛ راهی که با اجتناب از جنگ، سبب تلفات جانی و تخریب بیشتر زیرساختهای کشور و همچنین سوء استفاده علیه یکپارچگی ایران نشود.
با اینهمه باید گفت که همه این گزینهها تا وقتی هدف نهایی «تغییر رژیم» نباشد حتی اگر عملیاتی شود اثرگذاری دائمی ندارد و احتمال اینکه جمهوری اسلامی همچنان به خرابکاری ادامه داده و یا دست به اقدام متقابل بزند را افزایش خواهد داد.
مکمل این جنگ نامتقارن، اگر هدف «کشیدن دندان پوسیده» باشد، حمایت از اعتراضات و جنبشهای مردمی است. تحت این شرایط جبههای نیرومند از درون میتواند علیه رژیم باز شود که عضلات نظام را فلج میکند و جبهه نامتقارن بیرونی اتاق فکر رژیم را از کار خواهد انداخت. همزمانی این دو راهبرد فوقالعاده مهم است اما جز با پیوند دادن نیروی درونی ایران با قوای بیرونی ممکن نخواهد شد. این عزمی است دو طرفه که جامعه را به سمت «فروپاشی کنترل شده»ی نظام و جایگزینی آن با یک رژیم نوپای موقت برای گام برداشتن به سوی آینده هدایت میکند.
خاصیت همزمانی دو راهبرد این خواهد بود که وقتی نظام در دو جبهه درگیر باشد مجبور به تقسیم قوا خواهد شد و از همین رو نه سرکوب اعتراضات به سادگی ممکن خواهد بود و نه مقابله با حملات هیبریدی بیرونی.
۱۲سال پس از حمله با استاکسنت به نیروگاه نظنز؛ ماموریت به هلندیها «برونسپاری» شده بود!
«فروپاشی کنترل شده» یک عملیات نظامی نیست که «ساعت صفر» برای شروع آن تعیین شود و یا نیاز به جابجایی یگانهای نظامی و ساز و برگ آنها داشته باشد. نباید مانند نیروهای امنیتی و سرکوبگر جمهوری اسلامی که خود را در نقش قهرمانان سریالهای آمریکایی میبینند، به آن نگاه هالیوودی و «اکشن» داشت. این مدلی است با صبر و حوصله که به صورت خفیف نیز در مورد رژیم ایران پیاده شده است.
مراکز مختلف دولتی و غیردولتی در دنیا مطالعات گسترده روی عملیات سایبری و مدلهای جنگ نامتقارن دارند. در تیرماه ۱۳۹۶ (ژوئن ۲۰۱۷) خبری در مورد پروژه راهاندازی صندوق سرمایهگذاری در فنآوریهای برتر توسط موساد رسانهای شد که پنتاگون یکی از همکاران آن است.
راه اندازی صندوق سرمایهگذاری در فنآوریهای برتر توسط موساد
اوایل تیرماه ۹۸ محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی چند روز پس از یک حمله سایبری سنگین از طرف آمریکا به تاسیسات نظامی ایران این عملیات را تایید کرد و گفت تا کنون ۳۳ میلیون حمله سایبری را خنثی کردیم. خرداد سال ۱۳۹۷ در همان دوران که تب اعتصابات و اعتراضات سراسری هنوز نخوابیده بود سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل گفت آمریکاییها طرحهای سایبری جدیدی در حوزه برق علیه ما طراحی کردهاند.
جلالی در سخنان خود اشاره کرد که پیش از امضای برجام آمریکا با عملیات سایبری نیروگاههای برق و آب، جمهوری اسلامی را هدف قرار داده و زیرساختها را نشانه رفته است. او تاکید کرده که برای مقابله با این حملات نیاز به ژنراتورهای اضطراری است.
واقعیت این است که دو جبههی جنگهای نامتقارن از بیرون و اعتراضات و اعتصابات در داخل، سالهاست که علیه جمهوری اسلامی باز شده است. اما سمت و سوی آنها در یک جهت نبود! جبههی بیرونی به دنبال کشاندن رژیم ایران پای میزمذاکره و توافق بود و نه براندازی! اما امروز دولت ترامپ بیشتر از گذشته به این نتیجه رسیده که نتیجه مماشات دولت اوباما و پول خرج کردن برای عادی شدن رژیم خرابکار و ماجراجوی ایران فقط ریختن پول به شکم تروریسم بود.
اگر مسیری که دولت ترامپ در مورد ایران در پیش گرفته ادامه یابد، میتوان آن را در چارچوب «فروپاشی کنترل شده» با استفاده از ظرفیتهای «جنگهای هیبریدی» ارزیابی کرد زیرا تمام شاخصهای آن از جمله جنگ روانی و جنگ اقتصادی و سیاسی را در بر میگیرد و میبایست با حمایت از صدای مخالفان حکومت در داخل و خارج تکمیل شود. تا زمانی که این سمت و سو در یک جهت و به صورت موازی هدایت نشود، بعید است که ثمربخش واقع شود. بجز این چارچوب هر اقدام دیگری برای مقابله با رژیم ایران به احتمال زیاد با شکست روبرو خواهد شد و یا احتمال وقوع جنگی را افزایش خواهد داد که طبق معمول بازندگان آن، مردم ایران خواهند بود.
بیم آن دارم که اینا همه ش wishful thinking باشه و این حکومت بوگندوی آخوندی حالا حالا ها برقرار…
اسامی و مشخصات نیروهای بسیج و سپاه در اینترنت پخش کنید بدون درد و خونریزی پایه های حکومت سقوط می کند
به قول مثل قدیمی : بعد از عمری گدایی ، دیگر شب جمعه را بسیار خوب میشناسیم !
با بیش از چهل سال در حکومت ملاها زندگی کردن ، اینرا متوجه شده ایم که :
– اولا جنگ خوراک اخوندهاست و انها تشنه این گزینه هستند تا سر و ته همه مشکلات را تقصیر ان انداخته و موج سواری کنند . اگر جنگ مزخرف صدام و خمینی نبود ملاها در همان سالهای اولیه ساقط شده بودند .
– دوم – اگر امریکا واقعا راست میگوید که قصد ادب کردن و به پای میز مذاکره نشاندن حکومت اسلامی دارد فقط و فقط با محاصره و تشدید کامل محاصره اقتصادی انها موفق به این کار میشود .
تجربه خمینی هندی زاده در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و نوشیدن جام زهر و پذیرش مذاکره و قبول نرمش قهرمانانه سید علی گدا خامنه ای در قضیه برجام پس از در فشار کامل قرار گرفتن حکومت بدست امد .میگویند قرار است اقای ترامپ در همین روزها فشار اقتصادی را بر ملاها زیاد کند . اگر چنین شود و محاصره و تحریم های نیم بند و مسخره فعلی بشکل اساسی ،تغییر یابد میتوان امیدوار به نتیجه گرفتن از این اقدامات بود .
محاصره کامل اقتصادی همه جانبه ، دوای درد این بیمار مالیخولیایی است .
سرطان را نمیتوان با اسپیرین معالجه کرد . تومور مغزی را نمیتوان با استامینوفن درمان نمود .
تحریم فعلی موجود ، قلقلک دادن اخوندها و یک شوخی مسخره است و انها را جری تر و پر رو تر نموده است خودتان شاهد هستید که پهباد امریکایی را زدند و بزرگترین پالایشگاه عربستان را هم از کار انداختند !!!!
هواپیماهای جدید، موشکهای جدید، همهچیز جدید،کلی کشتی جدید، کلی زیردریایی جدید ولی استفاده یوخدور، فقط هزینه هزار میلیاردی برای مالیات دهنده،
مگر آمریکا برای مبارزه با تروریسم به عراق نرفته خوب پس چرا اسرائیل هم که به پایگاه های آخوندها در عراق حمله میکنه آمیرکا ترش میکنه!
همین حاج قاسم لبنانی رئیس تروریست ها چطور در عراق مثل فرمانده کل ارتش عراق جولان میده؟
همه سر کاریم