تأملات بهنگام؛ جماعت غاصبان و خودارضائی سیاسی

-عمله و اکره فرقه تبهکار در داخل و خارج از کشور، برای انحراف ذهن جامعه ایران، تحریم را علت‌العلل و سبب اصلی وضع ناهنجار فعلی معرفی می‌کنند و تلاش دارند که نهادهای سرکوبگر مورد تحریم چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را، هم‌ارز شهروندان معمولی ایران قلمداد کنند و هر دو را قربانی تحریم‌ها بدانند.
- کشور ایران به مثابه مِلکِ مشاع که به تک تک ایرانیان تعلق دارد، بیش از چهار دهه است در تصرف عُدوانی اقلیتی کوچک اما تبهکار و تمامیت‌خواه از ساکنانش قرار گرفته و منابع و امکاناتش توسط این گروه جنایتکار غارت شده است. اکثریت جامعه پس از سال‌ها تحمل رنج و ستم، مدتی است که فعالانه به اعتراض برخاسته و خواهان براندازیِ این تبهکاران و احقاق حق خود و جبران خسارت‌های این چهار دهه نکبت‌بار شده‌اند و عزم جزم کرده‌اند تا ایران را از این تبهکاران پس بگیرند.

جمعه ۲۲ فروردین ۱۳۹۹ برابر با ۱۰ آپریل ۲۰۲۰


یوسف مصدقی- این روزها، دلدادگان پیدا و پنهان رژیم جمهوری اسلامی، اعم از جیره‌خورهای داخلی و مزدوران خارج‌نشین آن، به دست و پا افتاده‌اند که از نمد ماجرای همه‌گیری ویروس کُرونا، کلاهی برای خود و اربابان‌شان راست و ریس کنند و به هر ترفندی که شده، این حکومت تبهکار را از مهلکه خردکننده تحریم‌های ایالات متحده برهانند. به نظر می‌رسد که بازار نامه‌پراکنی و عرض‌اندام مجازی این طایفه به مدد دوپینگ پول‌های غارت‌شده و دستورالعمل‌های ارسالی از محمدجواد ظریف- نماینده بی‌رقیب پلشتی، ریاکاری، وقاحت و حقارت فرقه تبهکار- دوباره گرم شده و با این حساب، معرکه یقه‌گیری و عربده‌کشی در فضای مجازی تا اتمام این پروژه کذایی برقرار خواهد بود.

محمدجواد ظریف سردمدار دروغ، هوچیگری و تبلیغات جمهوری اسلامی

فارغ از اینکه هیاهوی ناشی از این کارزار فرمایشی، جز برای پروژه‌بگیران و جیره‌خواران درگیر در آن، برای هیچیک از اعضای جامعه ایران نفعی ندارد، برپایی چنین هیاهویی را می‌توان گونه‌ای از «خودارضائی سیاسی» ذینفعان در این بازی دانست. در بیان غیررسمی، هر نوع نمایش و تصمیم‌سازی در فرآیندهای سیاسی که موجب پرتیِ حواس‌ شهروندان یک جامعه از مشکلات یا رخدادهای اساسی و مهم جاری در فضای عمومی شود را «استمناء سیاسی»- یا به ترجمه محافظه‌کارانه‌تر، «خودارضائی سیاسی»- می‌گویند. این اصطلاح، ترجمه عبارت انگلیسی Political Masturbation است.

معمولا در هر ساختار قدرتی که دچار بحران‌های مستمر شده باشد، «خودارضائی سیاسی» به عنوان ترفندی برای تغییر وضعیت روانی جامعه، از ناحیه یک یا چند نیروی شریک در قدرت پیشنهاد می‌شود تا افکار عمومی را از پرداختن به علت بحران منحرف کرده و اکثریت مردم را مشغول به حواشی قابل کنترل از ناحیه شرکای قدرت کنند.

در حال حاضر، هیچ صاحب خرد منصفی شک ندارد که علت اصلی و بنیادین تمام معضلات ریز و درشتی که گریبان مردم ایران را گرفته‌اند، نوع حکومت‌ورزی بَدَوی و نامتمدن نظام جمهوری اسلامی است. این مافیای حکومتی که مثل یک شرکت سهامی اداره می‌شود، عامل همه نابسامانی‌ها و فلاکت‌هایی است که وطن ما را به لبه پرتگاه نیستی کشانده است. از ورشکستگی اخلاقی و اقتصادی جامعه تا فساد گسترده و عمیق حاکم بر دستگاه اداره کشور، همه ناشی از جهل و خیانت توأمانی است که سردمدارن این فرقه تبهکار بر سر باشندگان ایرانزمین آوار کرده‌اند. در وضعیت فعلی، عمده شرکای «شرکت سهامی جمهوری اسلامی»، آنچنان در گِل مشکلات ریز و درشت اداره کشور مانده‌اند که برای منحرف کردن اذهان مردم ناراضی ایران، به هر ریسمان پوسیده‌ای چنگ می‌زنند.

حالیه، انتشار جهانی و گسترده ویروس کُرونا، بهانه خوبی شده برای «خودارضائی سیاسی» و منحرف کردن افکار عمومی از ناکارآمدی و فساد نهادینه شده در نظام جمهوری اسلامی. بنابراین، عمله و اکره فرقه تبهکار در داخل و خارج از کشور، برای انحراف ذهن جامعه ایران، تحریم را علت‌العلل و سبب اصلی وضع ناهنجار فعلی معرفی می‌کنند و تلاش دارند که نهادهای سرکوبگر مورد تحریم چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را، هم‌ارز شهروندان معمولی ایران قلمداد کنند و هر دو را قربانی تحریم‌ها بدانند.

واقعیت اما مدت‌هاست که برای بیشتر مردم ایرانزمین روشن شده است و به این سبب، کمتر شهروند هوشیاری خود را همراه و هم‌سرنوشت تبهکاران تحریم شده می‌داند. از دیدگاه اکثریت ایرانیان، حکومت جمهوری اسلامی و اعوان و انصار جنایتکارش، غاصبان سرزمین ایران و تَعَدّی‌کنندگان به حقوق اساسی بیشینه مردمان ایران هستند.

از این چشم‌انداز، برهان اصلی برای غاصب دانستنِ این جماعت، به اختصار، چنین است:

در عصر دموکراسی‌‌ها، با پدید آمدنِ مفهومِ «دولت-ملت»،‌ این موضوع مورد توافق اکثریت قریب به اتفاق اهل نظر قرار گرفته که: هر کشوری، در حکمِ مِلک مُشاع شهروندان و صاحبان تابعیت آن کشور است.
در دانش حقوق، معنای مُشاع بودن یک مال این است که شرکای صاحب مالکیت در ذره ذره آن مال سهیم هستند و هیچیک از آنها حقی بیش از دیگران برای اختصاص منافع یا تخصیص بخش مرغوب‌تر مال را به خود ندارد.
شرکای یک مِلک بدون اجازه یکدیگر حق استفاده از منافع آن را ندارند و هیچیک از آنها هم نمی‌تواند سرِ خود بخشی از ملک مشاع را از اصل آن جدا کند و مورد بهره‌برداری قرار دهد؛ چه رسد به اینکه کل مال را تصاحب کند و به تنهایی از آن منتفع شود.
حال اگر بخشی از شرکای یک مِلک مشاع با قلدری و با تکیه به زور اسلحه، حق اکثریت شرکای مِلک را پایمال کنند و انتفاع از آن را به خود و وابستگان‌شان اختصاص بدهند، این وضعیت به چه تعبیر می‌شود؟
در دانش حقوق- و حتی در فقه اسلامیِ مورد قبول تبهکاران حاکم- به این عمل «تصرف عُدوانی» می‌گویند. «عُدوانی» لغتی عربی است که به فارسی، «تجاوزکارانه» معنی می‌شود. تصرف عُدوانی مِلک مُشاع یعنی غصب تجاوزکارانه سهم مشترک همه صاحبان آن مِلک از سوی اقلیتی از شرکای مِلک.
وضع فعلی کشور ما، فارغ از هیاهوها و خودارضائی‌های سیاسیِ هواخواهان و مزدوران جمهوری اسلامی، دقیقا شبیه به مثال بالاست.

امروزِ روز، سرزمین ایران که مِلک مُشاع تمام ایرانیانِ ساکن سراسر گیتی است، در تصرف تبهکارانی است که هزاران بار بیشتر از سهام مُشاع‌ ناشی از تابعیت‌شان، کشور را چاپیده‌اند و حق اکثریت خاموش و کم‌توان جامعه را هم غصب کرده‌اند. شوربختانه اکثریت این غاصبان، بخشی از مردم ایران هستند که با پایمال کردن حقوق و سهام دیگر ایرانیان، کشور تاریخی و محترم ما را تا لبه پرتگاه فروپاشی و فلاکت مطلق برده‌اند و به هیچ روی هم حاضر به پذیرش حق دیگر شهروندان در این مِلک مُشاع نیستند.

کشور ایران بیش از چهار دهه است در تصرف عُدوانی اقلیتی کوچک اما تبهکار و تمامیت‌خواه از ساکنانش قرار گرفته و منابع و امکاناتش توسط این گروه جنایتکار غارت شده است. اکثریت جامعه پس از سال‌ها تحمل رنج و ستم، مدتی است که فعالانه به اعتراض برخاسته و خواهان براندازیِ این تبهکاران و احقاق حق خود و جبران خسارت‌های این چهار دهه نکبت‌بار شده‌اند و عزم جزم کرده‌اند تا ایران را از این تبهکاران پس بگیرند.

چند خیزش خونباری که در سال‌های اخیر زلزله در ارکان جمهوری اسلامی انداختند و سرشت جنایتکار و اصلاح‌ناپذیر این فرقه تبهکار را بیش از پیش به جهانیان شناساندند، همگی با تکیه بر این اندیشه شکل گرفته بودند که: ریشه تمام مشکلات و تیره‌روزی‌های کنونی مردم ایران در استمرار حکومت جمهوری اسلامی است.

از آنجا که این اندیشه، طی چند دهه رنج و با بذل خون‌های هزاران تن از نفوس شریف ایرانزمین، به مرور زمان در وجدان جمعی اکثریت ایرانیان جاگیر و ماندگار شده است، با هیچ «خودارضائی سیاسی» و عربده‌کشی مجازی، منحرف و خدشه‌دار نخواهد شد.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=191908

4 دیدگاه‌

  1. اما أمد

    اما آمد کاش قلم پایش شکسته بود کاش از مادر متولد نشده بوذ کاش سقط جنین شده بود. اما أمد مظهر نیستی خیانت خباٍتت و خدعه أمد تا شریفترین و شایسته ترین انسانها را قصابی
    نماید اهریمنی در لباس آدمی. کاش قلم پایش شکسته بود افسوس از نداها ترانه ها و پویا ها

  2. حکومت 3 نوع دزد هاله نوردار: قاتلان، نفوذی ها، و موجسواران

    نوع اول دزد: کافر دزد دینساز نفوذی عمامه دار (در استتار شعارهای مرگ بر اربابانش)
    هدف: کشتار ایرانیان و اعراب بدست یکدیگر، جهنم نمودن زندگی در ایران، فرستادن سرمایه به کشور اربابان دزد با مشارکت دزدان نوع دوم و سوم

    نوع دوم دزد: عقده ای قاتل صیغه خواه ساندیسخور
    هدف: کانالیزه کردن عقده و توحش بسمت هدف دزد نوع اول
    نتیجه: سپاه و بسیج برادران قاچاقچی، انحصاری شدن صنایع سودزا با اسلحه و دروغ مقدس-نمایی

    نوع سوم دزد‌ (دزد اصلاح شده): موجسواران حامل ژن خوب دزدیدن میلیاردی رانتخور و کلاهبردار بعضا با چفیه، با یقه آخوندی، و با مهر پیشانی
    هدف: دزدیدن ثروت ایران برای نفع شخصی که البته عاقبت سر از کشورهایی مانند کانادا و استرالیا سر در می آورد. مراکز فعالیت در مراکز پول: بانکها، بیمه، مالیات، املاک، خودرو، صرافی،….

  3. توماس جفرسون

    سیاست فرافکنی Diversionary Politics از ترفندهای همیشگی رژیمهای دزد سالار، ناکارآمد ، تمامیت خواه و نامشروع می باشد و در مورد خلافت شیعه ، اصل اساسی در سیاست خارجی و داخلی ، از ابتدای تولد نا میمون اش، بوده است.
    در ۴۱ سال گذشته ، حیات نکبت بار رژیم با انواع توطئه هاو بحرانها و‌معضلات و تبهکاری های خود ساخته گره خورده، در حالیکه پایوران اش با بی شرفی و وقاحت غیر قابل وصف آنها را فرافکنی می کنند.

  4. سعید

    جناب مصدقی
    از این بهتر نمی‌شود نوشت و بیان کرد
    این شرکت منحوس سهامی با گروگان گرفتن ایرانیان که مالک اصلی این آب و خاک هستند به یورشی ناجوانمردانه به عموم ملل و بالاخص به همسایگان ما چنگ و دندان نشان می‌دهد که یا بما پول بدهید و یا شاهد استمرار کرونا در منطقه باشید
    پس از سرنگونی هواپیمای اکراینی که باعث فوت بهترین عزیزان این مرز و بوم شد برای پوشش ، ساندیس خوران یقه چاک خود را روانه کوچه و خیابان میکنند تا آب ابروی نداشته شان را شاید به جوی برگردانند و تنفر و انزجار عمومی از عمل شنیعی را که دانسته انجام دادند پاک کنند-زهی خیال باطل
    حتی مذهبی ترین مردم نیز نیک دریافته اند که گنبد طلا و در منبت کاری باعث هیچ خیری نشده بلکه هزینه سنگین این اشرافیت بدون تعقل مانعی برای مداوای کسانی شده که امروز نه به امام و امام زاده معتقدند بلکه تاسفی عمیق از این دروغ آشکار بر جبین مهر سجاده دارانی که تا کنون بر این طبل کاسبکارانه کوبیده اند نیز رنگ باخته است
    مرحوم احمد کسروی گفته که ما یک حکومت به ملا بدهکار بودیم و این عربده کشان قشری بزودی زود جول و پلاس کاسبی شان را یکبار و برای همیشه باید جمع کنند و در زباله دان تاریخ رحل اقامت گزینند
    پاینده و بالنده باشید

Comments are closed.