روشنک آسترکی – با گذشت یک ماه از آغاز به کار رئیس جدید بورس اوراق و بهادار تهران و در شرایطی که دولت وعده بهبود و ساماندهی بازار را داده بود، بازار بورس همچنان برای معاملهگران به راه رفتن بر لبه تیغ میماند.
هر چند در روزهای گذشته ریزشهای چند ده هزار واحدی در یک روز در بورس اتفاق نیفتاد اما همچنان معاملهگران عادی و غیرمافیایی التهاب ناشی از دستکاری بازار را احساس میکنند.
درست یک ماه پیش و در هشتم بهمن ۱۳۹۹ شورای عالی بورس علی دهقان دهنوی را به عنوان رئیس جدید سازمان بورس و اوراق بهادار منصوب کرد.
تغییر رئیس بورس پس از شش ماه ریزش مداوم بازار بورس و از بین رفتن سرمایه اکثر سرمایهدارانی رخ داد که با تبلیغات حکومتی در این بازار سرمایهگذاری کردهاند.
مردم عادی که سرمایهها و پسانداز خود را با امید سودآوری وارد بازار بورس کردند، با ریزش بیش از یک میلیون از شاخص بورس از ۵۰ تا ۷۰ درصد از سرمایه خود را از دست دادند. ادامه این روند اعتراضاتی را از نیمه دیماه گذشته در پی داشت که به عقیده برخی تحلیلگران در تغییر رئیس بورس مؤثر بود.
این تغییر درست در روزهایی رخ داد که نمایندگان منتقد دولت در مجلس شورای اسلامی نیز طرح تحقیق و تفحص در بورس را در دست اقدام داشتند. آنها همزمان در حال جمعآوری امضا برای استیضاح فرهاد دژپسند بودند که یکی از مهمترین محورهای آن نابسامانی بازار بورس بود.
در همان روزها محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به «ارزان خریدنهای سوداگرانه ۱۵۰ نفر در ماههای ابتدای جهش بورس و ثروت بادآورده برخی شرکتها و مؤسسات در مرداد و شهریورماه که عملاً سرمایه مردم را در بورس به یغما بردند» اشاره کرد و گفت «اقتصاددانهای دلسوز کشور و انقلاب» قرار است به زودی گزارشی از تخلفات این افراد تهیه و ارائه کنند.
https://kayhan.london/1399/11/17/%db%8c%da%a9-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%87-%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d8%aa%d8%af%d8%a7%d9%88%d9%85-%d8%b1%db%8c%d8%b2%d8%b4-%d8%a8%d9%88%d8%b1%d8%b3%d8%9b-%d8%aa%d8%ac%d9%85%d8%b9-%d9%85%d8%a7
با اینهمه تعدادی از تحلیلگران اقتصادی معتقدند که سیاست کل حاکمیت درباره بازار بورس ثابت و مشخص است و مسائلی مانند طرح استیضاح وزیر اقتصادی، تهدید به افشای ۱۵۰ از سوی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و حتی تغییر رئیس بورس بخشی از پروژه نظام برای سودآوری و جبران کسری بودجه از طریق این بازار و در واقع از جیب مردم است.
یکی از دلایلی که این تحلیلگران و فعالان بازار بورس به اراده دولت برای بهبود وضعیت بازار امیدوار نیستند، جانشین کردم فردی ناکارآمد و بیتجربه با رئیس پیشین بورس بود. حسن قالیباف اصل با سالها تجربه در زمینه بازار سرمایه با متنی انتقادی از «اقدامات سیاسی» و «ورود بیش از حد اشخاص و مسئولین» استعفا داد و دولت فردی ناتوانتر و کمسابقه را جانشین او کردند.
عدم آشنایی علی دهقان دهنوی با ساز و کار بازار سرمایه و نداشتن سوابق اجرایی در این حوزه با انتقادهای زیادی روبرو شد اما دولت روحانی سکان بازار آشفته سرمایه را در نهایت به او سپرد.
یک ماه حضور علی دهقان دهنوی در بازار بورس نتوانسته رضایت غالب سرمایهگذاران عادی در این بازار را تأمین کند. بسیاری از تحلیلگران معتقدند بازار بورس در یک سه گانه انتظار، ترس و بیاعتمادی به سر میبرد. معاملهگران با تجربهتر میدانند که برای جبران زیان ماههای گذشته باید در بازار بمانند تا کمی سهام رشد کند اما همین سیاست به ظاهر منطقی و اصولی هم حالا برای آنها مانند «راه رفتن روی لبه تیغ» است.
برای نمونه در هفته نخست اسفندماه بازار بورس بار دیگر چراغهای قرمز تالار شیشهای روشن بود. گزارشها از طولانی شدن صفهای فروش و خروج سرمایه از این بازار هستند. این در حالیست که نمایندگان مجلس شورای اسلامی که در هفتههای گذشته با ابزار قرار دادن بازار بورس در حال خط و نشان کشیدن برای دولت بودند حالا به دنبال این هستند که بخشی از بودجه سال ۱۴۰۰ نیز از بازار سرمایه تأمین شود. درست در روزهایی که بازار سرمایه هر روز سنگینتر از روز گذشته، پولهای انباشته شده در خود را از دست میدهد، مجلس به دولت مجوز استفاده از ظرفیت بازار سرمایه در خصوص تأمین مالی پروژههای عمرانی را به دولت داده است.
https://kayhan.london/1399/11/08/%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%a8%d9%88%d8%b1%d8%b3-%d9%85%d8%b4%d8%ae%d8%b5-%d8%b4%d8%af%d8%9b-%d9%81%d8%b1%d8%af%db%8c-%d8%a8%d8%af%d9%88%d9%86-%d8%aa%d8%ae%d8%b5%d8%b5-%da%a9
یکی از فعالان و تحلیلگران بازار بورس ایران در گفتگو با کیهان لندن درباره علت التهابات این بازار میگوید: «سقوط بورس با فروش گسترده حقوقیها آغاز شد و بعد از ماهها روند نزولی، کماکان حقوقیها مهمترین بازیگران بازار هستند. بطور مشخص معلوم است که پولهای درشت از بازار خارج شدهاند و شاخص کل و هموزن توان عبور از مقاومتهای پیش رو را ندارد. علاوه بر آن حقوقیها در نمادهای بزرگ بطور مشخص در حال ایجاد نوسان هستند و صفهای خرید را با عرضه گسترده از بین می برند؛ همین کار آنها باعث میشود سمت تقاضا در بازار سرکوب شود. با تصمیم اخیر سازمان بورس برای دامنه نامتقارن منفی دو و مثبت شش که دو روز اثر مثبت روی بازار گذاشت نمادها در منفی دو و صف فروش قفل شدهاند و حقوقیها که از این دامنه نامتقارن راضی نیستند، حمایتی برای جمع شدن صفهای فروش به عمل نمیآورند.»
این تحلیلگر بازار سرمایه درباره اینکه چرا با اقدامات اخیر دولت و تغییر رئیس سازمان بورس همچنان ریزشها در بازار ادامه دارد توضیح میدهد: «چند مسئله است که باید از هم تفکیک کنیم. یکی این مسئله که قبل از ریزش بزرگ ماههای گذشته عدهای که رانت داشتهاند پولهای درشت و پر توان و مؤثر خود را از بازار خارج کردهاند و منتظرند تا بازار به قیمتهای جذاب برسد و با همان رانت قبلی خود وقتی فهمیدند بازار قرار است رشد کند سوار سهمها شوند. فکر میکنم بخشی از پولهای بزرگ مافیاها به بازارهای موازی رفته و یا در رمزارزها سرمایهگذاری شده است. در عین حال بخش بزرگی از مردم که با دعوت مسئولان وارد بازار شدهاند و در قیمتهای بالا خرید کردهاند، با کاهش قیمتها در ضررند و منتظرند که قیمتها افزایش پیدا کند.»
این فعال بازار بورس در رابطه با مهمترین تصمیم رئیس جدید بورس که دامنه نوسان که پیشتر از منفی تا مثبت پنج درصد بود را به منفی دو تا مثبت شش درصد تغییر داد به کیهان لندن میگوید: «تصمیم جدید برای تغییر دامنه نوسان، تصمیم خوبی بود و جلوی ریزشها و افت شدید قیمتها را گرفت ولی بازار به محرکی بزرگتر از این تصمیمات و تغییر دامنه نامتقارن نیاز دارد، اعتماد از بازار رفته و پولهای بزرگ به اصطلاح در بیرون بازار پارک شدهاند و فعلاً قصدی برای آمدن و ورود به بازار ندارند. عدهای معتقدند آنها منتظر اشارهاند.»
به گفته او «بازار بیش از آنکه تحت تأثیر مؤلفههای درونی خود باشد، متأثر از فضا و تصمیمات سیاسی است. دولت با دعوت مردم به بورس و با رونقی که بورس با حمایت عجیب و غریب حقوقیها داشت توانست مبالغ بزرگی از جیب مردم بردارد و سپس بازار را رها کرد. الان هم با وجود مسائل بینالمللی مانند رابطه ایران و آمریکا، برجام و انتخابات جمهوری اسلامی و کسری بودجه، همه چیز بستگی به تصمیمی بیرون بازار دارد. روزی که تصمیم بگیرند روند نزولی بازار تمام شود، رفتار حقوقیها تغییر میکند و پولهای بزرگ به بازار بر میگردد.»
با اینهمه یکی از مهمترین پرسشها نه تنها برای سهامداران بورس بلکه برای بسیاری از فعالان اقتصادی در دیگر بازارها که نوسانات بازار بورس در بازاری که آنها مشغول فعالیت هستند اثرگذار است، آینده بازار بورس در ماههای آینده است.
کارشناس بازار بورس پاسخ روشن و قطعی به این پرسش را «بسیار سخت» میداند و میگوید: «ما بازار را با مؤلفه تحلیل میکنیم. یکی از ویژگیها بنیادین یا همان فاندامنتال و دیگری تکنیکال و معنا دار کردن رفتار خریدار و فروشنده است. به لحاظ بنیادی بازار در وضعیت خوبیست، اغلب نمادها تجدید ارزیابی از محل سود دارند. داراییهایشان مثل زمین و کالاهای سرمایهای به تبع تورم و قیمت دلار افزایش یافته. محصولات و تولیداتشان را هم گرانتر میفروشند. برخی صنایع مانند پالایشیها هم تخفیفاتی در حوزههای مختلف میگیرند. پس به لحاظ بنیادی وضعیت بازار با شاخص همخوان نیست. برخی نمادها الان با قیمت دلار ده هزاری تطبیق دارند نه بیست و اندی هزاری. یا برای نمونه مس در بازارهای جهانی رکوردهای جدید زده و سقفهای پیشین قیمت را شکسته اما فملی که در حوزه مس است گویی هیچ ربطی به این بازار جهانی و قیمت مس ندارد. تنها اتفاق مثبت در این نماد این است که قیمت در بازه مثبت و نزدیک صفر تابلو خرید و فروش میشود. اما به لحاظ تکنیکال بازار قدرت تحلیل خودش را از دست داده.شاخصها به حمایت و مقاومت واکنش صحیح نشان نمیدهند و کل بازار یا سبز است یا قرمز. هیچ نمادی مگر چندتا انگشت شمار که با رانت و سفته بازی روندی خارج از کلیت بازار بهصورت موقت پیدا میکنند، نمیتواند راه خود را از بازار جدا کند به این خاطر تحلیل در بازار وجود ندارد. دولت هم با اظهارات ضد و نقیض در مورد دلار وضعیت بازار را مبهمتر میکند.»
او میافزاید: «حسن روحانی بدون توجه به اینکه اظهارات عجیب و غریب چه مقدار میتواند بازار را نامطمئن کند، میگوید ممکن است دلار به یازده هزار برسد. این وعدهها و اظهارات معنایش این است که خریدار باید معامله خود را بر این معیار قرار دهد که قیمت فعلی با دلار بازده هزاری ارزنده است یا نیست که خب پاسخ منفی است. بازار از تردید گریزان است؛ نمیتوان در وضعیت مبهم و پر ریسک بازار پر رونق داشت مگر با تکیه بر رانت تا آینده و پشتها پردهها روشن شود. ولی در کل این وضعیت که باید نام آن را غارت سازمانیافتهی اموال مردم در بورس نام نهاد، نمیتواند ادامه یابد و به نظر میرسد در نهایت اگر مداخله اهالی قدرت متوقف شود، بازار راه خودش را پیدا کند. اگر بخواهیم با سوءظن بیشتر صحبت کنیم دولت بعد از مرحله اول که غارت و مفت خری بود و اتمام مرحله دوم که نوسان گیری و مالیات بود اجازه حرکت و رشد را به بازار بدهد. زمانی میتوان با قطعیت گفت که پولهای دشت و بزرگ راهی بازار شود.»