آب در فرهنگ و ادبیات مردمان جهان همچنین ایران از دیرباز جایگاه ویژه داشته. بیهوده نیست که واژههای آبادی و آبادانی در زبان پارسی با «آب» درآمیخته. اما آنچه به «مایه حیات» معروف است اصولا در نگاه و سیاستهای جمهوری اسلامی جایی نداشته و همین بیتفاوتی در کنار نادانی و ناکارآمدی وضعیت آبی کشور را به شدت بحرانی کرده است.
نگاهی به شاخص جهانی «فالکن مارک» بحران آب در ایران را به خوبی نمایان می کند. این شاخص که توسط دانشمند سوئدی فالکن مارک تعریف شده، بحران آب در هر کشور را بر اساس مقدار سرانه منابع آب تجدیدپذیر سالانه ارزیابی میکند.
کشورهایی که دارای سرانه منابع آب تجدید پذیر بین ۱۰۰۰ تا ۱۷۰۰ مترمکعب هستند جزو کشورهای با تنش آبی محسوب میشوند و کشورهایی که دارای سرانه آب تجدیدپذیر کمتر از ۱۰۰۰ مترمکعب در سال هستند جزو کشورهای با کمبود آب هستند؛ سرانه آب کمتر از ۵۰۰ مترمکعب در سال نیز یعنی کمآبی شدید که فشار بسیار شدیدی به آن کشور تحمیل میکند.
با توجه به جمعیت حدود ۸۳ میلیونی ایران در سال ۹۹ و با در نظر گرفتن متوسط درازمدت ۱۱۶ میلیارد مترمکعب منابع آب تجدیدشونده، در زمان حاضر سرانه آب تجدیدپذیر ایران کمتر از ۱۴۰۰ مترمکعب عبور کرده و کشور ما وارد دوره تنش آبی شده است.
یکی از مهمترین پیامدهای خشکسالی و کمآبی، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی ناگواری است که به صورت پنهان اما وسیع در بستر زندگی ایرانیان رخنه کرده است. در چند سال اخیر هزاران روستا در استانهای مختلف خالی از سکنه شده و کمبود نهادههای دامی در کنار نبود علوفه، دامپروری را نیز در کنار کشاورزی به نابودی میکشاند.
وقتی مایه حیات به مشکل امنیتی تبدیل میشود
صاحبنظران ژئوپلتیک معتقدند آب از منابع استراتژیک است و هرشکل از کمبود آب یا محدودیت در دسترسی به آن نه تنها تشدید کننده بحران بلکه بطور مستقیم منشاء یک بحران است و متأثر از جغرافیا و شرایط اقلیمی مناطق میتواند کانون تهدیدات امنیتی باشد.
خاورمیانه یکی از پرتراکمترین مناطق زمین از نظر جمعیت است که با خشکسالی وخیم دست و پنجه نرم میکند. بیآبی در این منطقه مثل هر مقولهی دیگری عامل اصلی جدال میان دولتها و همچنین درگیری میان شهروندان و حکومت بر سر منابع آب و البته جدال خونین میان مردم با یکدیگر است.
سرتیپ احمدرضا پوردستان در فروردین سال ۱۳۹۴ آن زمان که فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی بود با هشدار نسبت به «جنگ بر سر منابع آبی در آینده» گفت «کارشناسان ارتش درحال مطالعه و تحقیق درباره احتمال بروز تهدیداتی درخصوص جنگ بر سر تسلط بر منابع آبی هستند.» او در همین مصاحبه اشاره کرد که در منطقه گروههای شبه نظامی به نیابت از دولتها درگیر جنگ شدهاند.
محمدجواد جمالی نوبندگانی عضو پیشین هیأت رئیسه کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز در فروردین سال ۱۳۹۷ گفت «توسعه نامتوازن صنایع، وجود چاههای غیرمجاز و کاهش بارش موجب شده تا مسئله تامین آب به بحران امنیتی در کشور تبدیل شود.»
او نسبت به افزایش درگیری برسر منابع آب میان روستاییان و فرونشست زمین در اثر خشکسالی و پدید آمدن گودالهایی با عمق بیش از ۵۰۰ متر هشدار داد. یکی از مواردی که این نماینده به آن اشاره کرد «عدم تناسب بین پراکندگی و توسعه کارخانهها با شرایط آبی مناطق مختلف کشور» بود. به عنوان مثال شمار زیادی از کارخانههای عظیم فولادسازی در مناطقی از کشور فعالاند که با بحران جدی بیآبی مواجهاند. برای کارخانههای فولاد دسترسی به منابع آبی ضروریست. این در حالیست که بسیاری از کارخانجات که برای تولید به آب بسیار نیاز دارند متعلق به نهادهای حکومتی از جمله نهادهای نظامی است.
تجربه نشان میدهد حکومت بر اساس سیاستها و منافع خود منابع آبی را به شکلهای مختلف تحت کنترل میگیرد بیآنکه صدمه به مردم و محیط زیست را در نظر بگیرد. چنانکه بخشی از بحران آب مربوط به سدسازیهای بیرویه است. پروژههایی که اغلب تأمینکننده منافع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. درواقع در بعضی مناطق سپاه پاسداران منابع آبی را از مردم غارت میکند که همین موضوع سبب درگیری شده است.
خشکسالی در خاورمیانه منشاء تنشهای آبی در خاورمیانه بین دولتهاست که میتواند عاملی برای تنشهای سیاسی و حتا جنگ باشد. از سوی دیگر بررسیها نشان میدهد اخیراً گروههای شبهنظامی تروریست در کشورهای در حال جنگِ منطقه برای دستیابی به منابع آبی برنامهریزی میکنند. در ماههای اخیر شبهنظامیان حوثی مورد حمایت جمهوری اسلامی برای در دست گرفتن سد «مأرب» بزرگترین سد یمن هفتهها جنگیدند و حتا آتشبس را زیر پا گذاشتند و طالبان سد «دهله» دومین سد بزرگ افغانستان را تصرف کردند.
از خصلتهای گروههای تروریستی فعال در خاورمیانه برنامهریزی برای به دست گرفتن منابع آبی یا ضربه زدن به تأسیسات آبی است که میتوان از آن به عنوان «تروریسم آبی» نام برد. همچنین در کمتر از یکسال جمهوری اسلامی دستکم در دو مرحله تلاش کرد از طریق منابع آبی به اسرائیل صدمه بزند: حمله سایبری به تأسیسات آبی اسرائیل و نشت عمدی نفت از تانکرهای غولپیکر در آبهای ساحلی اسرائیل در مدیترانه برای آلوده کردن آن.
نابودی روستاها و کشاورزی و دامپروری
این تحرکات در حالیست که اقتصاد روستایی در ایران با خطر نابودی روبروست. روستاییانی که کشاورزی و دامپروری را سینه به سینه از پدران و مادران خود آموخته و نیروی کار حرفهای کشور در بخش اقتصاد روستایی به شمار میروند، با از بین رفتن و یا به صرفه نبودن کشاورزی و دامپروری به ناچار به شهرها مهاجرت میکنند و به مشاغل کاذب چون دستفروشی روی آورده یا به عنوان کارگر ساده و دربان وارد بازار کار شهری میشوند و مهارتهای حرفهای آنها به فراموشی سپرده میشود.
در این میان، ایران در حالی دو سال پیش پربارشترین سال آبی را در ۵۰ سال گذشته پشت سر گذاشت که وزیر نیرو اعلام کرده تابستان ۱۴۰۰ خشکترین تابستان نیم قرن اخیر خواهد بود. در چنین شرایطی نیز موضوع تنش آبی برای حکومت اهمیتی ندارد. طرحهایی هم که گاهی در سطح مجلس شورای اسلامی یا هیئت دولت تصویب میشود و در صورت اجرا میتواند از سرعت گسترش بحران بکاهد، اجرا نمیشوند.
یکی از طرحهایی که برای اندک مهار بحران کمآبی در ایران از سوی کارشناسان توصیه و حتی از سوی مجلس شورای اسلامی مورد تصویب قرار گرفت طرح تغییر الگوی کشت در کشور بود؛ بیتوجهی دولت روحانی به اجرای این طرح از یکسو سبب ادامه الگوی کشت محصولات پرآببر در کشور شده و از سوی دیگر مدیریت بازار محصولات کشاورزی تولید داخل را بهم ریخته است. در نتیجه همین بهم ریختگی است که کشاورزان در هر فصل بخشی از محصولات صیفی یا درختی را از سیب و خیار تا گوچه و پیاز دور میریزند چون این محصولات خریداری ندارد یا با قیمتی کمتر از قیمت تمام شده مشتری دارد.
وزارت جهاد کشاورزی در این زمینه ناکارآمد یا به بیان بهتر «بیعمل» است و در این نهاد سفره رانت برای آقایان و آقازادهها گسترده است. مافیای واردات محصولات غذایی و کشاورزی به ایران یکی از قدرتمندترین مافیاهاست که سررشته آن به مقامات رأس حکومت میرسد. رد پای این مافیا در عدم تنظیم بازار محصولات غذایی و کشاورزی به روشنی دیده میشود. به بیان دیگر در حالی که امنیت غذایی نیز به عنوان یکی از پیامدهای مهم خشکسالی در خطر قرار دارد، اما گروههای مافیاییِ واردات مواد غذایی و نهادههای دامی سودهای کلان به جیب میزنند. برای نمونه واردات نهادههای دامی در دست چند مافیای وابسته به حکومت است؛ این مافیا در طول دو سال گذشته نهادههای دامی را به کشور وارد کرده اما آن را به دولت تحویل نداده، همزمان بخشی از این نهاده به دلایل نامشخص در گمرک دپو شده و از سوی دیگر نهادههای راه یافته به بازار به قیمت آزاد و در حالی که قیمتها چند برابر شده به دست دامداران و مرغداران رسیده است.
این روند سبب ورشکستگی بسیاری از واحدهای تولیدی دام و مرغ شده؛ قیمت مرغ، تخممرغ و گوشت قرمز در کشور افزایش یافته و به دلیل کاهش تولید، بازار با کاهش کالا روبرو شده است. در چنین شرایطی هیئت دولت تصمیم به واردات پروتئینهای حیوانی میگیرد تا ظاهرا بازار «تنظیم» شود؛ اما مافیاها دوباره وارد عمل شده و اینبار با واردات گوشت و مرغ و تخممرغ و مدیریت توزیع و قیمت آن در بازار، سودهای کلان به جیب میزنند!
به این ترتیب، افزایش تنش آبی در ایران و پیامدهای آن در کشاورزی و دامپروری، هرچند خسارتهای جبرانناپذیر به کشور وارد کرده و آن را به «زمین سوخته» تبدیل میکند اما برای «خودی»های حکومت «خوان نعمت» است و چه بسا فکر میکنند که «جنگ آب» را نیز به عنوان یک مسئله امنیتی میتوانند با اقدامات «میدان» در داخل کشور و در کشورهای همسایه حل کنند!
حامد محمدی، روشنک آسترکی
در «تیر یشت» اوستا ستارهٔ «تیشترا = شعرای یمانی = Sirius» نام فرشتهٔ نگهبان باران است و در وصف آن چنین نوشته شده است :
تیشترا، ستارهٔ شکوهمند را میستائیم که نطفهٔ آب در اوست، که توانا ونیرومند است، که دور بیننده وبلند پایگاه وزبردست وبزرگوار است.
تیشترا، ستارهٔ شکوهمند را میستائیم که شتابان وچالاک بسوی دریای فراخ کرد (دریای مازندران ؟) تازد بسان تیر پران آرش تیرانداز، بهترین تیر اندازایرانی.
هنگامی که پریان در کرانهٔ دریای ژرف و خوش دیدگاه فراخ کرد ــ که آبش سرزمین گسترده ای را فرا گرفته است ــ در پیکر ستارگان دنباله دار میان زمین وآسمان پرتاب شوند، تیشترا بسان اسبی سفید نیرومند خیزابهای دریا را بر انگیزد و باد چُست را بوزش در آورد.
در بربر او، دیو «اَپوشا» (دیو خشگ سالی و رقیب وهماورد تیشترا) بسان اسبی سیاه وکل، پیش تازد و آن دو بهم درآویزند وسه شبانه روز با همدیگر بجنگند.
…..
آنگاه تیشترا دیو اَپوشا را هزار گام از دریای فراخ کرد دور براند وباد چالاک مزدا آفریده، ابر وباران وتگرگ را بسوی کشتزارها و خانمان های هفت کشور براند. تیشترای شکوهمند خروش شادمانی بر آورد که :
خوشا بحال شما ای آبها ! ای گیاه ها ! خوشا بحال شما ای سرزمین ها که آبهای شما بی هیچ دشواری با دانه های درشت بسوی کشتزارها و با دانه های ریز بسوی چراگاه ها در همه سوی جهان خاکی روان گردد.
….
تیشترا، ستارهٔ شکوهمند را میستائیم که آبهای ایستاده وروان وچشمه و جویبار و برف و باران شیفتهٔ اویند، که هنگام بسرآمدن سال همهٔ چشم ها منتظر برخاستن اویند؛ ستاره ایکه با سربرزدن خویش برای کشور سالی خوش هراه آورد.
آیا سرزمین های آریائی از سالی خوش بر خوردار خواهند شد ؟