آنچه خاورمیانه نیاز دارد: پیمان‌های نوین!

شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۰ برابر با ۱۰ ژوئیه ۲۰۲۱


زمین کوچک ما بسی فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی در پیوند ارگانیک با خود قرار دارد: یک پیوند طبیعی که انسان نیز، گرچه گاه ناخلف، جزئی از آنست!

سنگ‌نبشه‌ی معروف کوروش بزرگ در نمایشگاه «ایران حماسی»؛ موزه ویکتوریا و آلبرت؛ لندن؛ ۲۵ مه ۲۰۲۱

در این میان منطقه خاورمیانه که ویژگی عجیب ظهور دین‌های ابراهیمی را دارد که با وجود ادعای صلح و معنویت، حاملان آنها مسبب جنگ‌های خونین برای رسیدن به اهداف کاملا مادی بوده‌‌ و هستند، کمتر روی آرامش به خود دیده است. موضوع «اعراب و اسرائیل» تازه مربوط به نیمه‌ی دوم قرن بیستم است حال آنکه یهودستیزی و درگیری‌های اعراب و مسلمانان پیروفرقه‌های مختلف اسلامی بین خود و با دیگران پیشینه‌ی دیرینه دارد!

بنیادگرایی اسلامی متکی بر چنین سابقه‌‌ای چیزی جز «مقاومت» کهنه در برابر نو نیست. هیچ  کهنه‌ای هم با هزاران ابزار «نو» نمی‌تواند همیشه زنده بماند! این روند ناگزیر طبیعت در زندگی اجتماعی نیز هست. مقاومتِ کهنه برای زنده ماندن، از جمله با درگیری و جنگ و کشتار، با هدر دادن منابع زندگی فقط در روند طبیعی زندگی اجتماعی اختلال و مزاحمت ایجاد می‌کند.

خاورمیانه به ویژه در دو قرن اخیر مرکز نبرد سهمگین کهنه‌‌های جان‌سخت و دستاوردهای نوپا در منطقه بوده است. شاید بتوان این روند را عبور خاورمیانه از قرون وسطای خود دانست با این تفاوت که اهالی خاورمیانه تجارب ارزشمند کشورهای غربی را در دسترس دارند که مردمان اروپا در قرون گذشته تاوانش را پرداخته‌اند!

سال‌هاست که مردم خاورمیانه از تنش و تشنج و جنگ و وضعیت برزخی که با روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران استمرار یافت، خسته شده‌‌اند. در حالی که بیشتر جمعیت جوان این کشورها از تکنولوژی‌های مدرن از جمله در زمینه ارتباطات استفاده می‌کنند و تشنه‌ی آگاهی و آزادی‌اند، اما درگیری‌های فرقه‌ای و تلاش برای بسته نگه داشتن جامعه آنها را عاصی کرده است. از همین رو، «پیمان ابراهیم» را که در تابستان ۲۰۲۰ (۱۳ اوت) با هدف عادی کردن روابط کشور اسرائیل و کشورهای عربی شکل گرفت می‌بایست فراتر از توافقی جهت فقط مقابله با تهدیدات جمهوری اسلامی در نظر گرفت. رژیم فرقه‌ای در ایران رفتنی است اما کشورهای خاورمیانه می‌مانند.

انتشار «پیمان نوین» از سوی شاهزاده رضا پهلوی (۲۸ سپتامبر ۲۰۲۰/ ۷ مهر ۹۹) نیز به عنوان شخصیت معتمد بخش مهمی از مردم ایران با بندهای مهمی که به مناسبات عادی ایران آینده با کشورهای منطقه و جهان اختصاص یافته، چشم‌انداز دیگری در برابر ایرانیان و همچنین همسایگان و جامعه جهانی گشود.

حالا دیدار و گفتگوی شاهزاده ایرانی با نمایندگان بیش از ۵۰ سازمان یهودیان آمریکایی (۸ ژوئیه ۲۰۲۱/ ۱۷تیر ۱۴۰۰) امید بیشتری برای یک پیمان دیگر، «پیمان کوروش» که پیشتر در ارتباط با ایران و اسرائیل مطرح شده بود بر می‌انگیزد. خاورمیانه برای استفاده‌ی پایدار از دستاوردهای جهانی در زمینه دانش و تکنولوژی نیاز به پیمان‌های نوین در سیاست و اقتصاد برای حفظ صلح و امنیت و رفاه اهالی خود دارد. حکومت‌های فرقه‌ای و کهنه‌پرست عاجز از بستن پیمان‌های نوین‌اند!
الاهه بقراط

[کیهان لندن شماره ۳۱۹]

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=247633

5 دیدگاه‌

  1. حمید

    مشکل خاور میانه عقب ماندگی فرهنگی مردم این منطقه است و راه حلش هم رنسانس فکری و استحاله فرهنگی تمام کشور های این منطقه است. این استحاله هم محتاج روشنفکران واقعی که به مدرنیته و سکولاریزم اعتقاد جدی داشته باشند نیاز دارد.

  2. خشایار

    کمنت نویس بذله گو، « ۱۶ »، با اینکه میداند ارزشهای انسانی را نمیتوان با معیار «کهنه ونو» رده بندی کرد پرسشهای شیطنت آمیزی مطرح میکند که پاسخ آنها را لابد خودش بخوبی میداند :
    « آیین هائی که سند هویت یک ملت باشند کهنه شدنی نیستند!»

  3. 16

    با تشکر از بانو الاهه بقراط گرامی .

    چند سوالی که ذهن مرا به کنجکاوی و پرسش میکشاند .
    ۱- ایا پیمان کورش ،،
    فقط شامل اوضاع و روابط ایران و اسراییل میشود ؟؟
    یا اینکه پیمان کورش ،، پایان دهنده جنگ افروزی در منطقه و نجات دهنده و برقرار کننده امنیت و صلح و رفاه و توسعه اقتصادی و دموکراتیزه کردن ..
    ایران – افغانستان – تاجیکستان – ارمنستان – و اذربایجان – و کردستان – و پاکستان خواهد شد ..
    که خود بازار بزرگ چند صد میلیونی و دارای پایه های مشترک فرهنگی و سنت ها و زبان و اداب مشترک چند هزار ساله در طول تاریخ را با همدیگر دارا میباشند ..
    ۲ – منظور از کهنگی و مقاومتش در برابر نو ویا نوین کدامین میباشد ..
    ایا ایین های همچون نوروز و تیرگان و مهرگان و یلدا ،، جزو کهنه و کهنگی به حساب می ایند ؟
    ایا اموزش افکار نیک و گفتار نیک و رفتار نیک ، زرتشت بزرگ کهنگی میباشد . ؟
    ایا منشور حقوق بشر کورش کبیر و هویت ایرانی را برکشیدن حفظ کهنگی میباشد ؟
    ایا تفکر به علم پزشکی و خدمات ابن سینا ، و فارابی و ابوریحان بیرونی و زکریا رازی و برکشیدن فرهنگ ادبی شاهنامه فردوسی و غزلیات حافظ و دیوان مولانا و بوستان سعدی و تا ، پروین اعتصامی ،، کهنه پرستی میباشد ؟

    اصولا منظور از کهنگی و کهنه پرستی که در مقابل نو و نوین مقاومت میکند
    کدامین خواهد بود ؟؟
    وگرنه تکنولوژی و خلق اشیا و برتری تکنیک حتی امروزه عمرش به یک هفته دوام نخواهد داشت .
    پس کهنگی چه چیزی ، فرهنگ ، ادبیات ، اخلاقیات یا معنویت ،، علم و دانش ،، یا جهل و خرافات و دروغ و نظریات و پروپاگاندای بی اصالات و دروغین ..

  4. تنها راه نجات خاور میانه منهدم کردن اسلام سیاسیست

    اصولا سیاست یک علم و یک امر تمدنیه.یعنی یک جمعی از اومها با هم تشکیل یک اجتماع رو میدن و این اجتماع برای تامین امورات جمعی خودش نیاز به سیستم حاکمیتی داره و اگه سیستم حاکمیتی ناکارامد بود اجتماع باید بتونه اونو عوضش کنه چون هدف سیستم حاکمیتی پیش بردن امور جامعه است و این کارامدی بدست نمیاد مگر با دموکراسی و تا وقتی سیستم حکومتی دموکرات نباشه کارامد هم نخواهد بود.
    حال اگه ما بیام و فلسفه و جهان بینی اسلام رو نگاه کنیم میبینیم که اسلام اساسا ضد اجتماعیه و اصلا نمیتونه حکومت کنه.چون حکومت نیاز جامعه است و چیزی که ضد جامعه باشه قابلیت حکومت نداره.حکومت ذاتا امری اجتماعیه.
    مثلا در فلسفه اسلام رنج چیز خوبیه.اسلام دین رنج و نکبته و وقتیشخصی رنج باور و رنج دوست باشه چجوری میخواد دنبال خوشبختی باشه.اسلام جنگ رو خوب و مقدس میدونه و جنگ یک امر ضد اجتماعی و ویرانگره و وقتی تفکری جنگ محور باشه چجوری میخواد در عرصه بین المللی وارد بشه و تجارت کنه که بتونه توسعه ایجاد بکنه.اسلام جامعه رو به دو قسمت مسلمون و کافر تقسیم میکنه و وقتی تفکری اسنجور میاد و جامعه رو چند تکه میکنه اصلا چحوری میتونه ادعای حکومت به جامعه رو داشته باشه.وقتی چیزی خود جامعه رو که ذاتا متکثره قبول نداره چجوری میتونه حاکم به جامعه باشه.اسلام ضد دموکراسیه و حکومت رو نه یک امر انتخابی در جهت رفع نیاز جامعه بلکه یک جق و حقوق اضافی برای خودش میدونه و وقتی تفکری این شکلی باشه چجوری اصلا میخواد حکومت کنه و به مردم پاسخگو باشه.
    در هر حال اسلام نوعی بیماریه چون اصولا وقتی انسان چیز بدی رو خوب میدونه یعنی مرض داره.وقتی کسی جنگ رو توب میدونه یعنی اسن ادم فکرش و یا روحش بیماره.تفسیرش سطحیه.مشکل اساسی خاورمیانه اسلامه که یک تفکر مریضه که در اون نه صلحی وجود داره نه تکثر وجود داره و کاملا بدوی و سطحی و لمپنه و تازه با اینهمه توهم حکومت کردن هم برداشته و همین توهم حکومت کردن باعث جنگ بر سر پول و قدرت شده.
    در اسلام سیاسی مبنای حکومت نه دموکراسی و کارایی و غیره بلکه یک سری قصه و مداحی راجب اینه که ای علی باید حکومت میکرد ای ابوبکر فلان شد.در تفکر اسلامی یک سری موجود خیالی به نام علی و تقی و غیره تولید شدن که اینا خیلی خوب بودن و باب علمن و کلا یک کاراکترهای کارتونی سوپرمن مانندین که باید حکومت کنن و کشتی جامعه رو به پیش ببرن.این تفکر حماقت امیز که اصلا نمیفهمه معنی سیاست و علم سیاست چیه و اصلا حکومت چیه و با فلسفه واقعی سیاست و حکومت بیگانست بخاطر توهمات خودش توهم حاکم بودن برداشته و همین باعث جنگهای خونین بیهوده شده که این منطقه رو قرن بیست و یک که بقیه کشورا دارن نقشه میکشن برن فضا به بدویت و عقب موندگی انداخته و متاسفانه احمقهایی که گول این تفکر رو خوردن در ایران لونه کردن و با عنقلاب کذایی ۵۷ ایران رو دزدیدن و امروز تمام ثروت ایران رو خرج توهمات حیوانی خودشون میکنن.کسی که به اسلام سیاسی اعتقاد داره قطعا بیسواده.چون اگه معنی علم سیاست رو بفهمه و تفکر اسلام رو بشناسه میفهمه که این یک چیز بیهوده و غلطه و چسپوندن واژگانی مثل جمهوری و انتخابات و غیره به اسلام غلط و بیخودست.البته این ادمها یا احمق بودن و یا واقعا خاعن بودن.مثلا بعید نیست شریعتی یا واقعا احمق بوده یا حقوق بگیر ک گ ب یا هر گور دیگه ای بوده.وقتی کسی میاد اینجور از سیاست اسلامی و حکومت علی اونم تو قرن بیست و یک حرف میزنه قطعا احمقه.بازرگان و چمران و شریعتی و بهشتی و خامنه ای وفلان و بهمان متاسفانه بیسوادای احمقی بودن که به ناحق عرصهسیاسی رو تو ایران ربودن و با کمک نیروی لمپنیزم در جامعه به قدرت رسیدن و در واقل لتجاد لمپنیزم و بیسوادی باعث شد که عنقلاب ۵۷ رخ بده.

  5. رضا شاه روحت شاد ..

    کس نخارد پشت من ،، جز ناخن انگشت من ..

    با درود به خانم الاهه بقراط ،،

    خانم بقراط به درستی میگوید که خاورمیانه احتیاج به پیمان نامه های جدید دارد ..

    اما سوال اینجاست ،، که ایا مافیای مفت بری و غارت و جنگ افروز ی ،، اجازه میدهند که مردم خاورمیانه انهم در عصر اینترنت و هوشیار شدن جهانیان ،، مخصوصا منطقه خلیح فارس متعلق به ایرانیان ،،
    یعنی گنج عظیم نفت و گاز جهان ،، شاهرگ خون تولیدات اقتصادی و صنایع پتروشیمی جهان ،،
    در ارامش و امنیت و در اختیار صاحبان اصلی این سرزمین ها باشد ؟؟؟
    و با انها در معاملات برابر اقتصادی و بسود دوطرف معامله و حفظ منافع ملی همه ،، جهانیان روزگار را در صلح و پیشرفت سپری بکنند ؟؟؟

    بعید به نظر میرسد ،، که مافیای اتحادیه پولشوئی و مفت بری اروپا و غارتگران ۵ + ۱ به رهبری انگلیس تا زمانی که ملتهای ایران و عراق و لبنان و افغانستان ،، در زیر سلطه رژیم های دست نشانده مافیای ۵ + ۱ با مشت اهنین ،، مردم و ازادیخواهان را اخته نگاه داشته اند ،، بتوان در این راه قدمی برداشت ،،

    هیچ غارتگر و غارتگرانی به سادگی صحنه و منطقه گنج مفت بدست امده را بدونه درد سر و درگیری و احساس خطر ترک نمیکند ،،
    این قانون عالم مادی میباشد و تاریخ شواهد بیشماری دارد ،،
    هیچ ملتی هم بدونه پرداختن بها و مبارزه نتوانست به حق و عدالت و ازادی برسد ،،
    کالاهای دموکراسی و حقوق بشر و مبارزه مدنی ،،
    ابزار نوین استعمار برای دکور فروشگاه های زنجیری غارتگران پشت ماسک سکولار دموکراسی میباشند ،،
    نمونه اثبات ادعایم ،، برخورد این مدعیان دموکراسی ها و مدافعین دروغین این جوامع در رابطه با محکوم کردن حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی پهلوی ایرانساز
    در رابطه با تهمت نقض حقوق بشر به پهلوی ایرانساز در دهه ۱۹۷۰ میلادی میباشد ،، البته با مقایسه با دیگر کشور های جهان ،، شیلی ، کوبا ، اروپای شرقی ، عربستان سعودی ، امریکای لاتین ، چین کمونیست و اتحاد جماهیر شوروی وووو ،،

    و پس از ان به مدت ۴۳سال تا به امروز ،، کشتار و شکنجه و زندان و نسل کشی تابستان ۶۷ و اعدام شبانه روزی و فرا قانونی و نقض مداوم حقوق بشر توسط جمهوری شیطانی جیمی کارتری ،،
    و ادامه سیاست مذاکرات مسخره مماشات
    و سکوت ،، توسط همین مدعیان دموکراسی جوامع غربی برای ادامه غارت ایران و تسلط بر خلیج فارس با جمهوری اخوندیسم نوفل لوشاتو ئی ،، حامی تروریست جهانی و جنگ افروزی کنترل شده در منطقه میباشد ،،
    اگر منطقه و ایران احتیاج به پیمان نامه نوین دارد ،، که حتما اینگونه میباشد ،،

    این وظیفه الیت و رهبر ان جامعه برای هدایت قدرت اتحاد جمعی مردم و کشاندنشان انها به کف خیابانها ،، برای درخواست این پیمان نامه ها و التزام قدرتهای جهانی در اجرای این درخواست میباشد ،،
    وگرنه باز دهی تنها و تنها ،، مبارزه مدنی و حقوق بشری و صدور قطع نامه را در مدت ۴۳سال تا به امروز دیده ایم ..

    رضا شاه روحت شاد ..

Comments are closed.