در شرایطی که هر ماه تعداد خانوارهایی که به دلیل شرایط اقتصادی نامناسب کشور و درآمدهای ناچیز به زیر خط فقر رانده میشوند، افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی اما سبب شده رقم داراییهای این خانوادهها آنها را نیز در زمره میلیاردرها قرار دهد! در دورانی که رقم «میلیون» هنوز ارزشی داشت، کسانی که زندگی بخور و نمیر داشتند نیز میلیونر شده بودند!
رقم عددی و ارزش اسمی درآمدها و داراییها با ارزش واقعی آنها همخوانی ندارد. بسیاری از خانوارها در حالی که درآمدهایشان به ظاهر نسبت به گذشته افزایش یا قیمت داراییهایشان از جمله اتومبیل به دلیل تورم افزایش یافته اما فقیرتر شده و به زیر خط فقر رانده شدهاند.
آلبرت بغزیان اقتصاددان و استاد دانشگاه با اشاره به احتمال حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی گفته که «من تعجب میکنم دولت بجای اینکه نظارت خود را قوی کند میخواهد صورت مسئله را پاک کند؛ تبعات حاصل از چنین اقدامی سبب میشود دولت مجددا به نرخ حمایتی برگردد و این باز باعث فساد و سوءاستفادهی عدهای میشود. اینکه عدهای میگویند ارز ۴۲۰۰ تومانی هیچ فایدهای روی قیمت کالای اساسی نداشته برای این است که ارادهای برای نظارت نبوده پس باید مشکل اصلی را حذف کرد؛ حذف نرخ ارز حمایتی هیچ کمکی به بهبود اوضاع نمیکند.»
به گفته این اقتصاددان «دولت امکانات لازم برای نظارت بر فساد حاصل از تخصیص ارز ترجیحی را دارد» اما مشخص نیست به چه دلیل حاضر به اجرای نظارت در این زمینه نیست. برخی پروندههای فساد ارز دولتی نشان میدهد بخش زیادی از این ارز به نزدیکان و اطرافیان مقامات دولتی داده شده است.
حسین فریدون برادر حسن روحانی یکی از مقاماتی است که در پرونده فساد مالی به «قاچاق سازمانیافته ارز» محکوم شد. شبنم نعمتزاده فرزند محمدرضا نعمتزاده هم یکی از «آقازاده»هایی است که در پرونده او سوء استفاده از ارز دولتی برای واردات دارو وجود داشت. امید اسدبیگی یکی از رانتخوارانی که در روند خصوصیسازی توانست سهام عمده مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه را مالک شود و گفته شده از آشنایان اسحاق جهانگیری است نیز دریافت میلیونها دلار ارز دولتی و خروج آن از کشور بدون هزینهکرد برای کارخانه یا واردات کالاها و تجهیزات صنعتی را در پرونده فساد کلان اقتصادی دارد.
اینها نمونههایی از سوء استفاده از ارز دولتی است؛ سوء استفادهای که غالبا از سوی «خودی»ها یا افراد دارای رانت حکومتی صورت میگیرد.
اکنون چون جمهوری اسلامی قادر نیست تخصیص و پرداخت و بازپرداخت ارز دولتی را کنترل کند، میخواهد واردات با ارز دولتی را حذف کند. این موضوع همانطور که آلبرت بغزیان هم گفته با انتقادهایی از سوی اقتصاددانان و تحلیلگران روبرو شده است.
آلبرت بغزیان گفته که «منافع عدهای مانع از انجام اقدامات سختگیرانه» درباره تخصیص ارز دولتی میشود و «اگر نظارت و بازرسی سالم و همچنین دولتی پاسخگو وجود داشت ما نباید با چنین مشکلی مواجه میشدیم.»
این تحلیلگر اقتصادی تأکید کرده «اینکه عدهای میگویند کالا با ارز ۴۲۰۰ وارد کنیم و همان کالا را مثلِ زمان جنگ با کوپن توزیع کنیم، امکانپذیر نیست؛ در آن زمان سی میلیون جمعیت داشتیم اما الان جمعیت رشد کرده است. از طرفی اینکه عدهای هم میگویند ارز ۴۲۰۰ تومانی را برداریم و کالا را با ارز ۱۷هزارتومانی وارد کنیم و بعد منابع حاصل از تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی را یارانه بدهیم هم نشدنی است؛ با این کار این امکان وجود دارد که تمام مردم نیازمند از آن بهرهمند نشوند و باز هم فواید حاصل از آن به گروههای صاحب رانت برسد. دولت باید همین نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی را نگه دارد، جنس را با این نرخ وارد کند و درست هم توزیع کند درواقع این وظیفهایست که دولت باید انجام دهد نه اینکه ارز را حذف کند. این کار خیلی راحتتر از پرداخت یارانه و بن است. اینکه عدهای به دنبال حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی هستند شاید باز هم پای سود در میان است.»
او در بخش دیگری از سخنان خود گفته که «وقتی در خصوص فقر صحبت میکنیم شاخص اقتصادی را معیار قرار میدهیم؛ به طور مثال میگوییم افرادی که درآمدشان از مقداری به پایین است جزو فقرا به حساب میآیند. خب وقتی کسی نتواند با این قیمتها و با توجه به حداقل درآمدی که دارد سفرهی خود را رنگین کند، جزو اقشار فقیر و ضعیف جامعه به حساب میآید.»
آلبرت بغزیان با استفاده از اصطلاح «میلیاردهای فقیر» به عنوان پدیده عجیب در ایران گفته میلیاردر فقیر «یعنی کسی که به واسطهی افزایش نرخ تورم داراییِ میلیاردی- خانهای با قیمت میلیاردی و ماشین و…- دارد اما از پسِ تعمیر موتور یخچال فریزر «ساید بای ساید» خود بر نمیآید. ما امروز با چنین پدیدهای در ایران مواجه هستیم.»
این اقتصاددان افزوده که «ما قبلا یک طبقهی متوسط داشتیم که حالا این طبقهی متوسط پایینتر آمده و از آنطرف هم طبقهی غنی بالاتر رفته است؛ یعنی با خلاء طبقهی متوسط مواجهایم. این اتفاق برای این است که نرخ تورم افزایش پیدا کرده و این وضعیت مدام بازتولید میشود. این رشد میلیاردرها را در آمریکا هم نمیتوان دید، یا در ونزوئلایی که میگوییم ابر تورم وجود دارد، میلیاردرهای آنچنانی پیدا نمیشود. و همین ارز ۴۲۰۰ تومانی که در خصوص آن صحبت کردیم در به وجود آوردن این وضعیت بیتأثیر نبوده است؛ اینها افرادی هستند که رانت گسترده میگیرند و روز به روز غنیتر میشوند.»
محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی نیز تأکید کرده که نرخ فقر در اقتصاد ایران از ۲۲ درصد در سال ۹۲ به ۳۳ درصد افزایش یافته و این نتیجه عملکرد اقتصادی دولت است.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی همچنین گفته که «ضریب جینی» از ۰.۳۶ به ۰.۴ رسیده و این عددی است که نشان دهنده افزایش نابرابری در جامعه است. نرخ تورم نیز برخلاف کاهشی بودن در سال های اولیه میانگینش در طول دو دوره ۲۳ درصد است که از میانگین بلندمدت آن بالاتر است.
عملکرد اقتصادی دولت تدبیروامید در هشت سال اخیر نه تنها با وعدههای انتخاباتی حسن روحانی فاصله عمیق داشت بلکه شاخصهای اقتصادی را بدتر از گذشته کرد.
اکنون در حالی ابراهیم رئیسی از ابتدای هفته آینده سکاندار دولت سیزدهم جمهوری اسلامی میشود که هنوز تیم اقتصادی دولت او مشخص نشده است. ابراهیم رئیسی حمایت نمایندگان یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را با خود دارد اما عملکرد نمایندگان مجلس یازدهم در سال گذشته نیز نشان داد با وجود حضور دانشآموختگان اقتصاد در میان نمایندگان اصولگرا، اما آنها نیز تا کنون از ارائه برنامههای اقتصادی کارآمد و نتیجهبخش ناتوان بودهاند. در چنین شرایطی مشخص نیست وضعیت اقتصاد ایران در سالهای آینده به چه سمتی خواهد رفت.
چرا ما ایرانی ها نمیخواهیم قبول بکنیم برپایی سیستم جمهوری اخوندی ،
کار و نقشه بیگانگان و دشمنان تاریخی ایران ، اروپاییان بوده ..
به هر کس و هرچیزی که باور و ایمان دارید ..
مجموعه اخوندها نمیتوانند بر یک روستا حکومت بکنند ، چه برسد برکشور پهناور و تاریخی ایران در
قرن بیست ویکم ..
گردانندگان این رژیم جمهوری غارتگران , تحصیلکردگان و متخصین وطن فروش ، چپ و راست ایرانی مارکسیست اسلامیستهای میباشند , که جماعت اخوند را , سپر پنهانکاری غارت خود کردند ،
مثل دوران حکومت قاجار خرافه زده , مثلا برتخت ولایت حکومت , نشانند
و مملکت را با اقصاد دلالی ، اقتصاد مال خره , یعنی دزدی وغارت علنی بنام حکومت دارند می چرخانند..
امنیت را به دست چاقوکشان و لاتهای سابق , با ماسک برادران قاچاق چی سپاه ، انهم برای امنیت حکومت غارتگر خودشان و سرکوب ازادی خواهان سپردند ،
تا با حمایت و مماشات غرب در مفت بری نفت و گاز و جنگ افروزی کنترل شده به نفع فروش بی وقفه تسلیحات جنگی به منطقه در حال غارت ایران مشترکا همچنان مشغول باشند و ادامه بدهند .
کارنامه ۴۳ ساله عملکرد اقتصادی و نظامی و سیاسی این مجموعه ارتجاع سرخ و سیاه مارکسیت اسلامیستهای ایرانی ، دشمنان فرزندان کورش کبیر نشان از این ادعا دارد ،
که خیانتکاران حقیقی به ایران و ملت ایران و عامل فقر و بدبختی وعقب ماندگی ایرانیان چه کسانی میباشند .
زنده باد ازادی ، پاینده باد ایران سرزمین کورش کبیر .