سپیده حجامی – در زمستان ۱۳۹۸ در حالی که جهان خطر آغاز یک پاندمی خطرناک را درک کرده بود، مسئولان جمهوری اسلامی برای بر هم نخوردن ضیافت ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند، وجود هرگونه نشانهای از کووید ۱۹ را در ایران انکار میکردند.

پرده اول: انکار
درست زمانی که همه کشورهای دنیا برای محافظت از جان شهروندان درهای خود را به روی کشور چین بستند و پروازها را لغو کردند، خطوط هوایی جمهوری اسلامی ایران بیتوجه به هشدارهای جهانی نه تنها همچنان در حال تردد بین کشور چین و ایران بودند بلکه حتا مسافران راهی چین در ترکیه را نیز که هیچ شرکتی حاضر به انتقال آنها نبود، به ایران آورده و از آنجا به چین بردند.
پرده دوم: سادهانگاری و بعد اعتراف
در ۱ اسفند ۱۳۹۸ با مرگ ظاهرا فقط ۲ تن ورود کووید ۱۹ به کشور آشکار و مسئولان جمهوری اسلامی شیوع آن را بطور رسمی اعلام کردند. سپس در اولین گامها برای مقابله با این خطر بزرگ، اظهار نظرهای وزیر بهداشت و سخنگوی ستاد مقابله با کرونا بسیار ناشیانه، غیرعلمی و سرشار از بیتدبیری بطور تکراری و روزمرّه آغاز شد. روزی قرنطینه را کاری قرون وسطایی نامیدند و روزی دیگر راه حلی که هرگز بطور استاندارد و رایج به اجرا در نیامد مگر درباره علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی که ماهها خود را قرنطینهی کامل کرد و تا واکسنهای خارجی به بازار نیامد، در هیچ جمع حتا چندنفره نیز حاضر نشد و نوحهخوانی محرم پارسال را نیز تنهایی با یک نوحهخوان در فاصلهای بعید برگزار کرد!
از طرف دیگر رسانههای رسمی کشور را اختصاص دادند به مروجان «طب اسلامی» که با نسخههای خوددرآوردی مانند روغن بنفشه و ادرار شتر بیش از بیش جامعه را به تمسخر گرفتند و البته جاهلانِ ضریحلیس نیز همیشه در صحنه حضور داشتند.
پرده سوم: آمار دروغین
در تابستان ۱۳۹۹ دنیا موج اول کووید ۱۹ را پشت سر گذاشته و به آرامشی نسبی رسیده بود ولی ایران در سومین موج بسر میبرد!
از آنجا که دروغگویی از شاخصههای بارز مسئولان حکومت جمهوری اسلامی است، هرگز آمار و ارقام واقعی از شرایط جامعه و همهگیری کووید ۱۹ ارائه نشده و نمیشود. حتا به گفته خود مقامات میبایست ارقام رسمی را چند برابر در نظر گرفت تا به آمار واقعی ابتلا و مرگ و میر نزدیک شد. به دلیل ناکارآمدی مسئولان در مهار و مدیریت ویروس و شیوع بیماری، شرایط اقتصادی بدتر از پیش شد، کسب و کارهای بسیاری شکست خورد و فراز و نشیب دستکاری شده در بازار بورس دارایی مردمی را که آخرین مال خود را به امید سود به این بازار برده بودند بر باد داد.
پرده چهارم: راهحل اسلامی
در روزهای پایانی تابستان ۱۳۹۸ در جای جای دنیا دانشمندان دست به کار شدند تا بتوانند واکسنی برای مصونیت مردم در برابر بیماری کووید۱۹ تولید کنند. مسئولان جمهوری اسلامی اما در اقدامی عجیب از اختراعی به نام «مستعان ۱۱۰» رونمایی کردند! این اختراع وسیلهای بشقاب مانند بود که طبق ادعای حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، توانایی کشف و نابود کردن ویروس کووید ۱۹ را داشت ولی معلوم نشد پس از آنکه مورد تمسخر و مضحکه قرار گرفت، چه بر سر آن آمد!
پرده پنجم: حکم حکومتی
در زمستان ۱۳۹۹ بعد از ماهها تلاش بیوقفه متخصصان جهان، دو واکسن معتبر تولید شد و پس از مراحل استاندارد آزمایشی وارد بازار شد و کشورهای مختلف واکسیناسیون عمومی را به ترتیب اولویتهای پزشکی و شغلی آغاز کردند.
در ایران اما رهبر حکومت بیدانش و خودکامه و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی با چند کلمه، بدون هیچ منطق و پشتوانهی علمی، در اقدامی جنایتکارانه ورود واکسنهای معتبر آمریکایی و انگلیسی را به کشور ممنوع اعلام کرد!
پرده ششم: کشتارگاهی به وسعت ایران
در تابستان ۱۴۰۰ مردم ایران با موج پنجم کرونا دست و پنجه نرم میکنند، کادر درمان مستأصل و درمانده شدهاند، ظرفیت تمامی بیمارستانها تکمیل و بیماران روی زمین در راهروها و حیاط بیمارستان بستری میشوند.
دارو، سرم، تجهیزات پزشکی و کپسول اکسیژن نایاب شده و هزینههای سرسامآور سیتیاسکن و دارو کمر مردم را خم کرده است؛ در آرامستانها هیچ آرامشی دیده نمیشود و روزانه ایرانیانی به چشم میخورند که برای عزیزان از دست رفته ضجه میزنند. اما خامنهای که گفته میشود خود واکسن معتبر خارجی تزریق کرده ولی چندی پیش در نمایشی تظاهر به تزریق واکسن «برکت» کرده، همچنان لجوجانه بر موضع خود در مورد ممنوعیت واکسن آمریکایی و انگلیسی پافشاری میکند.
پرده آخر: نسلکشی و پروژه «اصلاح نژادی» خامنهای
با نگاهی به روند اعلام رسمی ورود کرونا به ایران از اسفند ۱۳۹۸ تا امروز، به نتیجه هولناکی میرسیم.
چرا خامنهای که در این چند سال اخیر توصیه اکید بر زاد و ولد و بالا رفتن جمعیت ایران دارد، برای جلوگیری از مرگ و میر توسط کووید۱۹ چارهای نمیاندیشد؟
گفته میشود:
اعضای بیت رهبری جمهوری اسلامی، سران سه قوه و دایره اقوام و آشنایان خامنهای همگی واکسن معتبر فایزر زدهاند!
از طرفی حکومت جمهوری اسلامی برای طلبهها، بسیجیان و جانبرکفان رهبر هم واکس مدرنا در نظر گرفته و طی یک پیامک از آنها دعوت کرد برای واکسینه شدن اقدام نمایند.
خامنهای در اتاق فکر خود به این تصمیم رسیده است زاد و ولد مردمی که جزو دایره نزدیک «بیت» خودش، سپاهیان، طلبهها، بسیجیان و بطور کلی جیرهخواران حکومتی نیستند، نه تنها به بقای حکومتاش کمکی نمیکنند، بلکه تولد هر فرزند از پدر و مادری مخالف خلافت او، میتواند به معنای تولد یک مبارز باشد و باعث به لرزه درآمدن پایههای نظام شود، پس از کرونا به عنوان یک راهکار بیهزینه برای کشتار مردم استفاده میکند و در حالی که گروههای مافیایی و خدمتگزار رژیم همگی واکسینه شدهاند، مردمی که به کار نظام نمیآیند و رهرو مکتب «جانم فدای رهبر» نیستند، توسط این ویروس از صحنه روزگار محو شده و خامنهای به کمک این ویروس همان «اصلاح نژادی» را پیش میبرد که همتای وی، هیتلر، انجام میداد.
وای بر آن روزی که پرده برافتد.