رژیم سوریه و مخالفان بشار اسد در استان درعا در جنوب غربی سوریه با میانجیگری روسها برای کنار گذاشتن درگیریها و اجرای آتشبس به توافق رسیدند.
جاناتان اسپایر روزنامهنگار و عضو مؤسسه مطالعات راهبردی اورشلیم (JISS) در مقالهای که نهم سپتامبر (۱۸ شهریور) در روزنامه «اورشلیم پست» منتشر شد مینویسد توافق آتشبس جدید ممکن است به محاصره ۷۵ روزه رژیم بشار اسد علیه «درعا» در جنوب غربی سوریه پایان دهد، اما مخالفان اسد مجبور شدند امتیازات گستردهای به رژیم سوریه بدهند.
بر اساس یک توافق میان نیروهای اسد، روسیه و جمهوری اسلامی ایران در ژوئیه ۲۰۱۸ مقرر شد روسیه شرایطی را به وجود آورد که نیروهای مسلح مخالف اسد اجازه حمل سلاحهای سبک داشته باشند و امنیت را در داخل شهرهای این استان حفظ کنند. آنزمان رژیم اسد قبول کرد که برای ایجاد ایست بازرسی یا اعمال حاکمیت در درعا که اغلب مردم آنجا مخالف اسد هستند تلاش نکند.
روزنامه اورشلیم پست با اشاره به وضعیت درعا مینویسد هدف رژیم بشار اسد از حمله به این شهر پایان دادن به وضعیت سابق و برقراری مجدد حاکمیت مستقیم بر این منطقه و بخشی از اقدامات برای پس گرفتن تمام مناطق سوریه است که در حال حاضر همچنان بخشهایی از آن در کنترل دولت نیست.
در این گزارش آمده محاصره درعا طبق روشهای معمول رژیم اسد بسیار «بیرحمانه» بود. در منطقهای که بیش از ۵۰ هزار سکنه دارد مواد غذایی و دارو خارج از منطقه محاصره نگهداری میشد و حتا قبل از محاصره برق شهر را قطع کردند.
جاناتان اسپایر مینویسد: «تغییر توازن قوا در استان درعا برای اسرائیل اهمیت دارد زیرا این استان هممرز اسرائیل است و بلندیهای جولان نیز در آن واقع است. این منطقه بخشی از طرح راهبردی رژیم ایران است و نیروهای تحت کنترل جمهوری اسلامی یا حزبالله در درگیریهای آینده از آن برای حمله به اسرائیل استفاده خواهند کرد.»
نیروهای وفادار به رژیم ایران گذرگاه مرزی ابوکمال در شرق سوریه را کنترل میکنند؛ جایی که سوریه را به عراق متصل میکند. شبهنظامیان وابسته به ایران در تمام مناطق جنوبی سوریه آزادی عمل دارند و تعدادی تأسیسات در نزدیکی این گذرگاه مرزی ساختهاند از جمله پایگاه بزرگ «امام علی».
در ادامه این گزارش آمده «از دیدگاه اسرائیل مانع اصلی تحکیم و تثبیت طرح رژیم ایران در این منطقه از سوریه، غیر از اقدامات نظامی خود اسرائیل، حضور روسیه در این منطقه بوده است زیرا روسها از طرح حکومت ایران برای تجاوز به اسرائیل حمایت نمیکنند. با این حال همکاری محدود روسها با مخالفان اسد در درعا اهداف دیگری داشت.»
بر اساس گزارش اورشلیم پست «در صورتی که توافقنامه درعا منجر به پذیرش خواستههای جمهوری اسلامی توسط روسیه شود مورد پذیرش اسرائیل نخواهد بود با این حال نشانههای اینکه تداوم حملات اسرائیل علیه مواضع رژیم ایران در سوریه روسها را بیحوصله کرده بیشتر شده است. بنابراین این احتمال وجود دارد که روسیه در طرح خود برای محدود کردن نفوذ رژیم ایران در سوریه تجدید نظر کند» و این یعنی یک تهدید جدّی برای اسرائیل.
در حال حاضر حدود ۳۰ درصد از سوریه خارج از کنترل رژیم اسد است. این مناطق فعلاً در مقابل هرگونه تهاجم غیرقابل نفوذ است زیرا محافظت از آنها توسط نیروهای خارجی تضمین شده است. اینها عبارتند از بخش خودمختار شمال و شرق سوریه (AANES) که تحت کنترل کُردهاست که نیروهای آمریکایی در آنجا مستقر هستند و منطقه تحت اشغال ترکیه در شمال غرب سوریه.
در جنوب غربی و غرب سوریه نزدیک مرز عراق نیز نیروهای خارجی وابسته به روسیه و حکومت ایران قدرت دارند. اکنون مسکو تصمیم به همکاری با احمد اودا از شورشیان سابق و همرزمانش گرفته است. این نیروها مجدداً به عنوان تیپ هشتم سپاه پنجم ارتش سوریه توسط روسیه سامان یافتهاند. تیپ هشت برای مدتی مستقیم تحت فرماندهی روسیه بود و افسران روسی در سطوح مختلف در سازماندهی آنها نقش داشتند.
جاناتان اسپایر مینویسد: «تهاجم اخیر رژیم اسد به درعا، تلاش مستقیم رژیم ایران برای به چالش کشیدن طرح روسها بود. این حمله توسط لشکر چهار ارتش سوریه هدایت شد. واحدی که نزدیک به بشار اسد و از نظر ترکیب نیروهایش اکثریت علویاند و بجای سرباز وظیفه سربازان حرفهای عضو آن هستند. لشکر چهار ارتش رژیم سوریه به فرماندهی ماهر اسد برادر بشار با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری نزدیکی دارد و یکی از اجزای اصلی تلاشهای ایران برای از بین بردن تمایز بین نیروهای رژیم اسد و نیروهای نیابتی ایران است. اطلاعات نیروی هوایی و گارد ریاست جمهوری عناصر دیگری هستند که با تهران همکاری نزدیک دارند.»
حمله لشکر چهار سوریه به درعا از اواخر ماه ژوئن آغاز شد اما به کندی پیش رفت. اورشلیم پست با اشاره به این مسئله مینویسد این بیانگر توانایی بسیار محدود این لشکر نخبگان است که بیش از دو ماه طول کشید تا منطقهای را که توسط جنگجویان (هرچند باتجربه) اما مسلح به سلاحهای سبک کنترل میشود پس بگیرند.
عنصر کلیدی در تسلیم شدن درعا، تصمیم روسیه برای کنار گذاشتن ابهامات و روشن کردن این مسئله بود که اگر شورشیان با خواستههای رژیم اسد موافقت نکنند روسیه از اقدامات بیشتر رژیم اسد علیه این منطقه حمایت خواهد کرد.
در این میان، مخالفان اسد با میانجیگری روسیه موافقت کردند تا بطور کامل تسلیم رژیم اسد شوند. بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر سوریه در این توافقنامه ۱۰ نقطه امنیتی و ایست بازرسی در درعا تحت نظارت پلیس نظامی روسیه ایجاد میشود، جایی که پرچم روسیه و پرچم رژیم سوریه برافراشته خواهد بود. علاوه بر این، افرادی که برای خدمت سربازی اجباری مورد نیاز هستند باید وضعیت خود را با رژیم اسد روشن کنند. بر اساس این توافق هر کسی که مایل به رعایت این شرایط نیست باید از درعا به منطقه تحت کنترل ترکیه و شورشیان در شمال غرب سوریه برود.
اورشلیم پست به نقل از برخی منابع نوشت این توافق شامل تسلیم سلاحهای سبک نیز میشود. همچنین پلیس روسیه مسئول نظارت و کنترل رفت و آمد و ایجاد ایست بازرسی و کنترل کارتهای شناسایی است.
این وضعیت هرچند احتمال درگیری مستقیم نیروهای اسد و شورشیان سابق را کاهش میدهد اما در عمل آنچه رخ داده دستاوردی مهم برای شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی ایران در بین نیروهای امنیتی سوریه است. این وضعیت همچنین نشان میدهد روسها به دنبال تغییر وضعیتی هستند که ژوئیه ۲۰۱۸ پس از توافق آشتی به دنبال آن بودند.
اسپایر با تشریح وضعیت فعلی درعا مینویسد: این قبیل تنشها در سوریه پایان ندارد و فقط از سال ۲۰۱۸ که تسلط مجدد رژیم اسد بر سوریه بیشتر شد تا حدودی فروکش کرد اما آخرین تحولات نشان میدهد اعتماد به نفس رژیم ایران تقویت شده، که به نظر میرسد ناشی از کمرنگ شدن پایبندی روسیه به وضع موجود است.
دلیل دوم نکته مهمی است که فضا را تغییر میدهد و جمهوری اسلامی بیشتر روی آن حساب کرده. هرچند این چندان آشکار نیست اما غیرقابل انکار است. احساس ضعف آمریکا در منطقه به جسارت جمهوری اسلامی ایران افزوده و همزمان بیتوجهی روسیه و نگرانیهای متحدان منطقهای آمریکا [اسرائیل] را بیشتر میکند. نتیجه این وضعیت تقویت منافع رژیم ایران در جنوب غربی سوریه خواهد بود. این وضعیت نشاندهندهی جاهطلبیها، استراتژی و اولویتهای تعیین شده در تهران است نه در دمشق که در حال حاضر تا مرز اسرائیل گسترش یافته است.
هشدار ،، هشدار ،، به ملتهای ،، اسرائیل و ایران ..
( ای بیخبران ، چه جای خواب است مرا .. )
قبل از هرچیز ،، با احترام خالصانه ، به فرهنگ های ایرانیان واسرائیلیان ,, که پدران تمدن تاریخ ساز جهان از گذشته تا جهان مدرن بوده و میباشند ..
اما واقعیت های تاریخی نوین خصوصا پس از ۱۹۱۴ تا به امروز و ظهور فاحشه بابلیون در لندن ،،
اشکال جغرافیای و فرهنگی سیاسی جهان را در جهت روبه زوال بردن بشریت ,،
با نمایشات تحمیلی سیاسی به جهان ,, با تلقین و تزریق ایدیولوژی های دست ساخته نوین ,،
متاسفانه وضعیتی که در ان قرار گرفته ایم را ,, روبروی ما قرار داده است ..
اسرائیل و جمهوری اخوندیسم جیمی کارتری ،،
دو روی سکه شیطانی ,, جنگ افروزی فاحشه بابلیون لندن نشین در منطقه میباشند ..
با نگاهی جستجوگرانه و دقیقتر ، هر انسان عاقلی می فهمد ،، این دو رژیم ، از بدو تولد ، شیشه عمر شان ،،
به جنگ افروزی و گروگانگیری و ترور مخالفین خودشان یا ، با شعار ،، جنگ نعمت الهی میباشد ،،
توانسته اند درجهت حفظ منافع پرسود مافیای کارتلهای غارتگران نفتی جهان در منطقه ،،
و منافع پرسود مافیای کارتلهای تسلیحاتی غرب و شرق ,, زنده بمانند ..
و این راه و روش در نهایت ,, دامان ملتهای منطقه ,, از جمله اسرائیلیان را , با فاجعه ای دردناکتر از هولکاست خواهد گرفت ..
لعنت و نفرین و باران اتش خشم عذاب ( ٭ یهوه صبایوت ٭ ) بر امران و عاملان و مجریان ،، جنگ افروزی و کشتار فرزندان انسان ،، بر روی زمین باد ..