شاپور محمدزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی میگوید در ایران حدود ۷/۵ میلیون نفر بیسواد وجود دارد. او در عین حال از افزایش شمار باسوادان پس از انقلاب سخن گفته و در اظهاراتی عجیب مدعی شده که قبل از انقلاب «خیل عظیم» کودکان ایران از تحصیل محروم بودند!
شاپور محمدزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی امروز یکشنبه ۴ دیماه در یک نشست خبری درباره جمعیت بیسوادان در ایران گفت: «متأسفانه هنوز جامعه ما با حدود ۷/۵ میلیون بیسواد روبروست.»
به ادعای او، در سرشماری سال ۱۴۰۰ نرخ باسوادی به ۹۰/۵ درصد افزایش یافته است.
او اجرای طرح بسیج عمومی سوادآموزی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۵ را باعث افزایش سرانهی سوادآموزی بین ۹۰ تا ۸۷درصدی و آموزش بیش از ۴/۱ میلیون نفر بیسواد مطلق در دهه آغازین این طرح دانست.
https://kayhan.london/1400/10/01/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%A7%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%A8-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%87%D8%9B-%DB%B1%DB%B8-%D9%85
برخلاف این ادعاها، اوایل دیماه معاون سوادآموزی شهر تهران گفته بود، نهضت سوادآموزی به نسبت قبل در شناسایی بیسوادان موفق نیست، چرا که شناسایی بیسوادان سخت شده و دیگر دستگاهها باید به این سازمان کمک کنند.
معاون سوادآموزی شهر تهران، گفته بود، ۲ میلیون نفر بیسواد مطلق در ایران داریم و ۱۸ میلیون نفر بین ۱۰ تا ۴۹ ساله زیردیپلم هستند.
از سوی دیگر، پس از شیوع کرونا نیز بر جمعیت ترکتحصیلکنندگان ۷ تا ۱۹ سال به شدت افزوده شده است. حاجیمیرزایی وزیر سابق وزارت آموزش و پرورش خرداد امسال از ترک تحصیل ۳ میلیون دانشآموز به دلیل نداشتن امکانات تحصیل آنلاین خبر داد که پس از واکنشهای گسترده به آن، خبر را تکذیب کرد!
هیچ آمار دقیق و شفافی از کودکانی که اقدام به ترک تحصیل کردهاند وجود ندارد. اصولا هیچ آمار دقیق و قابل اتکایی درباره مدارس و دانشآموزان و کودکان و جوانان در سن تحصیل در سراسر ایران در دست نیست!
اینگونه که به نظر میرسد جمعیت بیسوادان بزرگسال قابل شناسایی مانند گذشته نیست و مشکلات اقتصادی و بحرانهای اجتماعی مانع از سوادآموزان آنان نیز شده است. همچنین شیوع کرونا با توجه به کمبودهای دسترسی به ابزار تحصیل آنلاین مانند گوشی موبایل و اینترنت منجر به ریزش جمعیت دانشآموزی شده و پیامدهای جدی مانند افزایش میل به خودکشی در کودکان و نوجوانان نیز داشته است.
با این حال، نهادهای آموزشی و سوادآموزی همواره مدعی اثرات چشمگیر در روند باسوادسازی کشور هستند، حال آنکه باسوادی در دنیای امروز فراتر از خواندن و نوشتن رفته و شاخصهایی مانند آشنایی با علوم کامپیوتری نیز یکی از عناصر تشخیص باسوادی یا بیسوادی به شمار میروند.
شاپور محمدزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی دستور روحالله خمینی به تشکیل نهضت سوادآموزی را ناشی از «نگاه جامع» او به «مسئله علمآموزی» با اهداف «آموزش همگانی»، «محرومیتزدایی از قشر بیسواد جامعه» و همچنین «ایجاد فرصت برای تبدیل فرهنگ وابسته کشور به فرهنگی مستقل» دانسته است! حال آنکه خمینی از اساس با دانش و دانشگاه مخالف بود و معتقد بود که دانشگاهها و همچنین مدارس میبایست تحت هدایت حوزههای مذهبی و احکام اسلامی اداره شوند.
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی وضعیت سوادآموزی در قبل از انقلاب را با دروغهایی عجیب چنین تشریح کرد که «تا آخرین سالهای سقوط رژیم شاهنشاهی خیل عظیمی از کودکان لازمالتعلیم از امکان ورود به مدارس محروم بودند» و با افزایش جمعیت، بر تعداد بیسوادان نیز افزوده میشد!
شاپور محمدزاده مدعی شد در سال ۱۳۵۵، ۱۴/۲ میلیون نفر از جمعیت ۲۷/۱ میلیون نفری ایران بیسواد بودند! این آمار به معنای بیسواد بودن ۵۲/۵ درصد جمعیت کشور در آن دوران بوده است!
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در تحسین عملکرد سازمان تحت مدیریت خودش گفت که از دیماه ۵۸ تا سال ۶۵، نزدیک به ۱۱ میلیون نفر توسط این سازمان باسواد شدند و نرخ باسوادی از ۴۷/۵ به حدود ۶۱/۸ درصد رسیده است.
او در عین حال گفت: «لیکن به علل گوناگون و از جمله رشد سریع جمعیت و فقدان امکانات آموزشی برای همه خردسالان در آن سال قدر مطلق بیسوادی نه تنها کاهش نیافته بلکه حدود ۶۰۰ هزار نفر نیز افزایش داشته است!»
اینکه دروغ میگوید و میداند دارد دروغ میگوید را میتوان با اتکا به شواهد تاریخی یه جورائی بزرگوارانه زیرسبیلی در کرد؛ گرفتاری سترگ ما مردم در مواجهه با پدیده نه چندان نوظهور و بدخیم مماشات و همدستی شرعست با متشرعین دروغگو.