جمشید عنبرستانی – به نظر میرسد اپوزیسیون و فعالان سیاسی مدعی مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور در مسیر تقابل با حکومت روضهخوانها و اوباشان حاکم بر کشور دچار سردرگمی و بیتفاوتی شدهاند.
اگر اپوزیسیون و فعالان سیاسی به این اصل که جمهوری اسلامی در کلیت خود (اصلاحطلبان و اصولگرایان و دیگر جناحین وابسته به نظام) ضدایران و ایرانی و ضدهویت و ارزشهای ملی و سنن ایرانی هستند و حاصل چند دهه حکومت ملایان به فقر و فساد کشیده شدن مردم و نابودی منابع ملی و محیط زیست کشور بوده و حکومت با زور و قلدری و تهدید و جنایت مردم را به سکوت و تسلیم واداشته باور و اعتقاد دارند، از این رو اتلاف وقت و بحث و جدلهای بیهوده و گاهی لاس زدنهای فعالان سیاسی با مهرهها و حامیان نظام جمهوری اسلامی در کلابهاوس و فضای مجازی به چه معناست و چه نتیجه مثبتی در بر دارد؟!
چهل و سه سال از عمر حکومت عفریت و مرگ جمهوری اسلامی در کشور ایران سپری شده و اراذل و اوباش حاکم، همچنان با خیال آسوده بر اریکه قدرت تکیه زده و پشیزی هم برای مردم که غرق در نکبت و انواع مشکلات و سختیهای کمرشکن زندگی هستند ارزش قائل نیستند.
حکومت جاهل و منفور ملایان کشور و ملت را به زانو درآورده. از یکسو مردم داخل سرگشته و درمانده و حیران شدهاند و اپوزیسیون مدعی که حداقل از آزادی در اروپا و آمریکا برخوردار است بجای فعالیت سیاسی مثبت و مؤثر ساعتهای متوالی در شبانهروز در کلابهاوس و فضای مجازی علاف و وقتگذرانی میکند.
حکومت روضهخوانها با فروش کشور به چین و روسیه و بستن قراردادهای خائنانه و ننگین با این دو کشور زالوصفت که منابع و منافع ملی کشور و ملت ایران را بر باد خواهد داد باعث شکل گرفتن هیچگونه حرکت اعتراضی از سوی مردم و فعالان سیاسی داخل کشور نشد. همانگونه که ملایان دریای کاسپین را بدون درگیری و اعتراضات مردم به سادگی به روسها واگذار کردند و در خارج از کشور نیز چهرههای فعال سیاسی فقط به نقد و بررسی موضوع پرداختهاند. افکار عمومی زمانی بیدار شده و واکنش نشان میدهد که اعتراضات در کف خیابان شکل بگیرد و نه با اعتراضات اینترنتی و توئیتری.
اپوزیسیون پرادعا که قدرت برپایی یک حرکت اعتراضی گسترده در میدان و کف خیابان و در مقابل سفارتخانههای چین و روسیه را ندارد، چگونه میتواند در داخل کشور موج اعتراضی بپا کند و مردم را به حرکتهای اعتراضی دعوت کند و حکومت را به چالش بکشد؟!
بزرگترین ضربهها را طیفهای اصلاحطلب حکومت به مردم زدهاند که خیانت رهبران اصلاحطلب (موسوی و آخوند کروبی) به مردم را در جنبش اعتراضی سال ۸۸ نیز شاهد بودیم و همچنین در دورهای که آخوند محمد خاتمی رییس جمهوری اسلامی وقت به خاطر عشق خود به نظام، دستور سرکوب جنبش دانشجویی را صادر کرد.
اصلاحطلبان عاشق نظام هستند و مخالفت و ستیز آنان با اصولگرایان همواره بر سر سهمخواهی از سفره انقلاب و تقسیم قدرت بوده و در اساس هیچ تفاوت فاحشی میان گروهها و چهرههای اصلاحطلب با دیگر اوباشان در طیف اصولگرایان حکومت وجود ندارد.
رسانههای فارسیزبان دولتی و خصوصی در خارج از کشور جولانگاه اصلاحطلبان و حامیان جمهوری اسلامی شده است. رسانههایی که با بودجههای کلان دولتی اداره میشوند مانند (بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، رادیو فردا و…) به شکلی محسوس و با عوامفریبی و شیوههای مزورانه در انتقال و پخش خبرها و انجام مصاحبه با چهرهها و تحلیلگران سیاسی حامی رژیم، در جهت مالهکشی و حمایت از نظام ملایان حاکم بر ایران حرکت میکنند.
اما شوربختانه برخی رسانههای غیردولتی فارسیزبان در آمریکا که ادعای ملی بودن و مخالفت با جمهوری اسلامی را دارند نیز از تریبون دادن به اصلاحطلبان و تحلیلگران و مالهکشان رژیم ملایان دریغ نمیکنند.
مدیر یک شبکه تلویزیونی ماهوارهای فارسیزبان در آمریکا که رسانه خود را تنها رسانه ملی ایرانیان در سراسر جهان میپندارد و رسانههای دیگر را وابسته به دولتهای خارجی میداند همکاری نزدیک با اصلاحطلبان و حامیان حکومت دارد و با تریبون دادن به آدمهای سخیف و فرصتطلبی مانند صادق زیباکلام از چهرههای منفور اصلاحطلب که در گذشته مدعی شده بود برای دفاع از نظام حاکم سلاح به دست خواهد گرفت و چندی قبل نیز عید نوروز و شب یلدا و چهارشنبهسوری را خرافات و نشانه نژادپرستی ایرانیان دانسته بود و مهدی خزعلی یکی دیگر از چهرههای منفور اصلاحطلب که حضور پررنگی در این رسانه دارد و همچنین شماری دیگر از تحلیلگران سیاسی اصلاحطلب که بطور متناوب در این رسانه دعوت به گفتگو میشوند. مدیران کاسب اینگونه رسانهها اگر مردم را سادهلوح پنداشتهاند و با نقاب ملی بودن و مخالف جمهوری اسلامی بودن سعی در تشویش افکار و سردرگمی مردم دارند سخت در اشتباهند و خود را سر کار گذاشتهاند.
نیروها و افراد شجاع و مبارز و میهنپرست در داخل کشور دیر یا زود بساط حاکمان دزد و ستمگر را برخواهند چید و فریاد آنان «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» نقشه راه جدید و مهمی را در مسیر مبارزه با رژیم منحوس آخوندی باز نموده و به نمایش گذاشته است.
تعدادی اندک ازفعالان سیاسی به معنای واقعی کلمه (فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی) در خارج از کشور زندگی میکنند و یکی از این افراد بانویی است که بدون ادعا و بسیار مصمم در جهت احقاق حقوق ملت ایران و خاصه زنان که در جمهوری اسلامی ظلم مضاعف به آنان روا میشود تلاش بسیار کرده و در مراکز مهم سیاسی در جهان از جمله کنگره آمریکا و پارلمان اتحادیه اروپا سخنرانیهای روشنگرانه و تاثیرگذاری داشته است. این بانوی مبارز با سیاستمداران برجسته اروپایی و آمریکایی بدون رودربایستی به گفتگو پرداخته و سیاستهای مماشاتگرایانه دولتهای متبوع آنان با حکومت ملایان را به چالش کشیده و به آنان تفهیم کرده است که مردم ایران آگاه و هوشیار هستند و مماشات دولتهای اروپایی و آمریکا با جمهوری اسلامی برای ملت ایران پذیرفتنی نیست.
با این امید که این بانو که برای نامزدی جایزه صلح نوبل پیشنهاد شده موفق به نامزدی و اخذ این جایزه شود و برخلاف شیرین عبادی که زمان دریافت جایزه صلح نوبل خود خرواری خزعبلات در سخنرانی خود ایراد نمود، این بانوی مبارز ژورنالیست بتواند افکار عمومی بین المللی را با واقعیتهای تلخ و دردناکی که مردم ایران تحت حاکمیت رژیم ملایان با آن دست به گریبان هستند روشن و آگاه سازد.
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.