«مجمع روحانیون مبارز» و «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم» دو تشکل حکومتی وابسته به جریان اصلاحطلب نظام به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در نامهای مفصل به بیان ایراداتی از وضعیت حکومت پرداخته و طبق معمول توصیه کردهاند که برای حکمرانی خوب نباید «دایره خودیها تنگ شود.»
در این بیانیه که ۱۰ بهمن در وبسایت «جماران» وابسته به خانواده روحالله خمینی منتشر شده بارها از روش حکومتداری و شخصیت خمینی تعریف و تمجید شده و بدون اشاره به نام علی خامنهای عملکرد نظام در دوران رهبری او را به چالش کشیده و پرسیدهاند «اشکال کار در کجاست که تقریباً همهی دولتهای جمهوری اسلامی پس از پایان دوران خدمت مغضوب و مردود شناخته شدهاند؟»
این دو تشکل اصلاحطلب کارنامه جمهوری اسلامی را «درخشان» توصیف کردهاند اما تلویحی گفتهاند حتا اگر «جمهوری اسلامی» هم در ایران حاکم نبود بسیاری از پیشرفتها و خدماتی که بعد از انقلاب انجام شد همچنان صورت میگرفت. «افزایش میزان مهاجرت (بخصوص نخبگان و استعدادهای جوان)، کاهش سرمایه اجتماعی، خروج سرمایههای مادی، آسیب دیدن منابع تجدید ناپذیر، وضعیت ناگوار معیشت مردم و ذهنیت آنان که در آینده اوضاع بدتر خواهد شد» مواردیست که «مجمع روحانیون مبارز» و «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم» از آنها به عنوان «نشانههای آشکار بحران» نام برده و هشدار دادهاند «در کشوری که بر روی دریای نفت و گاز قرار گرفته طبق آمار رسمی بخش مهمی از جامعه زیر خط فقر بسر میبرند.»
در این نامه به «ظهور طبقه یا افراد یا نهادهای بیمسئولیت» و «رانتخواری و سوء استفاده از تحریمها» و گفته شده «امروز شدت اعتراضهای غیرسیاسی که بیشتر از سوی بخشهای محروم جامعه رخ میدهد از اعتراض سیاسی بیشتر است.»
در بخشی از این بیانیه آمده «مردم می گویند: آب و برق مجانی و مسکن ارزان که وعدهاش داده شد پیشکش، ابتداییترین نیازهای ما را تأمین کنید. مردم از بیکاری و رکود (تورّمی) مینالند و فقر توأم با احساس بی آیندگی از یکسو و فسادهای بزرگ و شرمآور و هدر رفتن سرمایههای طبیعی و انسانی خطر بزرگی است که کشور و ملت را تهدید می کند.»
بطور خلاصه در این بیانیه طبق معمول اصلاحطلبان با توهم «دوران طلایی امام» وضعیت نظام پس از مرگ او، دوران زمامدارای خامنهای را پر از ضعف و بحران توصیف کرده و بدون اشاره به اینکه خود آنها نیز در به وجود آمدن همین بحرانها سهم اساسی داشتند پرسیدهاند که «اشکال حکمرانی در کجاست؟» و در نهایت برای نظام نسخه پیچیدند که اگر قصد حکمرانی خوب دارید باید «جا برای حضور هرچه مسئولانهتر و گستردهتر احزاب و تشکلهایی که از منافع و سلایق بخشهای مختلف مردم نمایندگی میکنند باز شود.» یعنی در نهایت این دو تشکل اصلاحطلب مثل همیشه سنگ خود را به سینه زده و از نظام و خامنهای خواستهاند همچنان سهم بیشتری از «سفره انقلاب» به آنها بدهد تا بتوانند مشارکت مردم را برای مشروعیت دادن به نظام جلب کنند.
همزمان این نامه از سوی جریان اصولگرا و «ولایتمداران» با انتقادات بسیار تندی روبرو شده است.
ادعای مشاور فرمانده سپاه: سکولارها و سلطنتطلبها پشت دیدگاه اصلاحطلبان پنهان شدند!
حمیدرضا مقدمفر مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یادداشتی نوشت که اعتماد به نفس اصلاحطلبان به خودبزرگبینی تبدیل شده و «جمعی که خود باعث و بانی بسیاری از مشکلاتند» و بجای قرار گرفتن در جایگاه متهم با این جسارت بدون آنکه خجالت بکشند دیگران را نقد کرده و حتا اشارهای به اشتباهات خود نکردهاند.
مقدمفر در بخشی از این یادداشت مینویسد «متأسفانه بخشی از مشکلات دقیقاً از آنجا آغاز شد که بر اثر نابلدی و عدم تیزبینی سیاسی این آقایان که بسیاریشان جزو مبارزان انقلاب و زخمخوردگان سکولارها و سلطنتطلبها بودند، به جایی رسیدند که همین سکولارها و سلطنتطلبها و بعضاً متأسفانه تروریستها و دشمنان ایران، پشت دیدگاههای آنها پنهان شدند؛ آنان را پیش راندند و به مقابله با سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی کشاندند و خود در خفا، خندیدند و قهقهه زدند.»
نویسنده دو تشکل اصلاحطلب را برای اینکه دستاوردهای نظامی و نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی را ندیده گرفتهاند مورد انتقاد قرار داده است.
کوچه باز کردن برای دشمن
حسین شریعتمداری مدیرمسئول «کیهان تهران» نیز در سرمقاله این روزنامه با انتقاد از اصلاحطلبان و مجمع روحانیون مبارز و مجمع مدرسین آنها را «کمشمار» خواند و به نقل از قاسم سلیمانی بیان چنین دیدگاهی را «کوچه باز کردن برای دشمن» دانست.
شریعتمداری اعتراضات سال ۸۸ را «کودتای عبری آمریکایی» خوانده و مدعی شده آمریکاییها میرحسین موسوی را برای ایفای نقش «یلتسین در فروپاشی شوروی» در آبنمک خوابانده بود و هدف سرنگونی نظام بود.
او میگوید متن بیانیه شبیه همان چیزی است که رسانهها و مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران کوک کردهاند و به وضوح از همسویی بیانیه دو مجمع یاد شده با دشمنان بیرونی حکایت میکند.
دو جریانی که مسبب تمام بحرانهای ایران در بیش از چهار دهه گذشته هستند در حالی در فضای رسانهای به مناسبت سالگرد پیروزی انقلابشان جدال لفظی میکنند که مدتهاست اکثریت مردم از آنها و کل نظام ابراز انزجار و بیزاری میکنند. روشنترین نمود این بیزاری و عبور از جناحین رژیم در تظاهرات سراسری دیماه ۱۳۹۶ بود که معترضان در شعارهای خود در کف خیابان تمام شدن «ماجرا»ی اصولگرا و اصلاحطلب را فریاد زدند و سپس با تحریم انتخابات در خرداد سال ۱۴۰۰ به کلیت نظام «نه» گفتند و در حالی پیروز این رأیگیری شدند که حتا آرای باطله نیز در مقام دوم پس از رأیسازی برای سیدابراهیم رئیسی معروف به «قاضی مرگ» قرار گرفت! جریان اصلاحطلب از خرداد ۱۴۰۰ با وجود رأیسازی به «۳درصدیها» مشهور شدهاند.
از سوی دیگر در ارتباط با نارضایی و انزجار مردم از جمهوری اسلامی، تقی رستموندی رئیس سازمان تأمین اجتماعی و معاون وزیر کشور جمهوری اسلامی ۲۶ دیماه در یک سخنرانی با اشاره به اینکه «میل به ایجاد تغییرات اساسی در کشور افزایش یافته» هشدار داد «مردم به سمتی میروند که حکومت دینی جوابگوی مشکلات نیست و شاید حکومت دیگری نظیر حکومت سکولار و غیردینی میتواند مشکلات کشور را حل کند.»