بهمن جلدی – شاهزاده رضا پهلوی در یک سخنرانی و کنفرانس خبری در واشنگتن اظهار کردند که رژیم جمهوری اسلامی رفتنی است. ایشان همچنین راهکارهای عملی براندازی جمهوری اسلامی را برشمرده و خواهان اتحاد همه گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی در داخل ایران شدند.
یکروز بعد، علی خامنهای مطابق رویه تمامی رژیمهای تمامیتخواه، به سردمداران رژیم درباره بازگشت نظام پادشاهی مشروطه هشدار داد و طرفداران آن را «مرتجع» خواند. اما در عرض سه روز گذشته این واکنش برخی فعالین سیاسی خارج از کشور نیز بود که اسباب مطرح شدن سوالات جدی در مورد مواضع آنان نسبت به رژیم در بین جوانان گردیده است. برای پاسخ دادن به این پرسشها لازم است به مفهوم شهامت اخلاقی و اقبال آن در بین فعالین سیاسی از گرایشهای مختلف بپردازیم.
در یک توصیف ساده میتوان گفت که شهامت اخلاقی توانایی و خصلتی است که به اشخاص کمک میکند تا بتوانند بر ترس و محدودیت خود غلبه کنند و در مواجهه با هر شرایطی تصمیم درست بگیرند و عملکرد مناسب داشته باشند.
حال به عنوان یک متفکر سیاسی لازم است از خود بپرسیم که آیا شهامت اخلاقی در سیاست چیزی جز شهامتِ دیدن واقعیت و پذیرفتن آن حتی به بهای همسو نبودن آن واقعیت با تفکر ما نیست؟
آیا شهامت اخلاقی چیزی جز پالایش ساختار تفکر سیاسی خود از مجموعهای نظریات تئوریک سیاسی متعلق به قرن نوزدهم و بیستم میلادی نیست؟
آیا کمبود شهامت اخلاقی در میان برخی فعالین سیاسی باعث آن شده که درک صحیحی از تمایلات عمومی مردم که در شعار «رضاشاه روحت شاد» تبلوریافته است نداشته باشند؟
هنگامی که به بسیاری از این فعالین سیاسی نگاه میکنیم تشابه زیادی بین آنان و ژنرالهای بازنشسته دوران اتحاد جماهیر شوروی که در کنار ولادیمیر پوتین مینشینند میتوانیم مشاهده کنیم. همان ژنرالهایی که با پوشیدن لباسهای رنگ و رو رفته ارتش سرخ و نصب کردن مدالهای قدیمی و فراموش شده همچنان خودشان را محور ساختار قدرت و فرمانده میدانی در جبههها میدانند. بدون شک شهامت اخلاقی این ژنرالهای سپهر سیاسی ایران هنگامی تداعی میشود که آنان از خود بپرسند چرا در صحنه اعتراضات اجتماعی داخل ایران، اکثریت قریب به اتفاق جوانان حاضر در صحنه هیچگونه تمایلی نسبت به آنان نشان نمیدهند؟
حتی فعالیت نسل جدید سندیکاهای کارگری در ایران با آنچه سابق به نام فعالیتهای کارگری شناخته میشد تفاوت اساسی پیدا کرده است. نسل جدید فعالین کارگری دارای دیدگاه و گفتاری به مراتب پیشروتر از گروههای چپ خارج از کشور هستند و محور مبارزه آنان دیگر آمریکاستیزی و اسرائیلستیزی نیست. حتی اتحاد عمل این سندیکاها در صحنه مبارزات سیاسی و اجتماعی ایران با دیگر جریانها به نحو بیسابقهای گستردهتر و هماهنگتر شده است.
https://kayhan.london/1401/03/14/%d9%85%d8%aa%d9%86-%da%a9%d8%a7%d9%85%d9%84-%d8%b3%d8%ae%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%b4%d8%a7%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%b1%d8%b6%d8%a7-%d9%be%d9%87%d9%84%d9%88%db%8c-%d8%af%d8%b1-%da%a9%d9%86%d9%81
مشاهده چنین چالشهای عمیق اخلاقی در میان برخی فعالین سیاسی از گرایشهای مختلف، پرسشهای جدی پیش روی جوانان ایران قرار داده است. اندیشه، کردار و گفتار این ژنرالهای سیاسی چنان غیرواقعی و به دور از خواستهای اجتماعی است که انسان مبهوت میماند چگونه هنوز تصور میکنند که قادرند در عرصه اجتماعی و سیاسی جلوه بفروشند و گروهی هرچند کمشمار را بفریبند. متاسفانه فقدان شهامت اخلاقی در برخی گرایشهای سیاسی باعث شده که آنان تصور کنند مرغ یک پا دارد و آن یک پا نیز فقط خودشانند! به همین دلیل به خود قبولاندهاند که میزان اهمیت و یا درست بودن هر پدیده اجتماعی و جنبشهای مردمی را تنها آنان میتوانند تعیین کنند و مردم نیز به صورت تودهای ناگزیرند که تصورات آنان را به عنوان یک امر نهایی پذیرفته و دنبال نمایند.
متاسفانه سپهر سیاسی ایران از اینگونه رفتارهای غیراخلاقی همچنان رنج میبرد و دیگر زمان آن فرا رسیده است که با قاطعیت و شفافیت برای آن چاره اندیشید. این ژنرالهای سیاسی تنها با یک پالایش در ساختار فکریشان و یاری جستن از یک شهامت و اخلاق سیاسی قادر خواهند بود به صورت منصفانه به اهمیت تاریخی سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی اذعان کرده و پاسخی شایسته در همراهی با خواستههای جوانان ایران دهند.
شاید به دلیل همین واقعیت میدانی است که شاهزاده رضا پهلوی در سخنرانی خودشان اظهار داشتند که:
«امروز بزرگترین اپوزیسیون و آلترناتیو جمهوری اسلامی، شما ملت ایران هستید که از همیشه متحدترید و بدون توجه به دستهبندیها و گرایشهای سیاسی، چپ و راست، جمهوریخواه و مشروطهخواه، دوشادوش هم برای آیندهای بهتر تلاش و مبارزه میکنید. شما شایسته بهترینها هستید و به آن خواهید رسید… طبعا مبارزان میدانی که در بطن اعتراضات قرار دارند، صلاحیت بیشتری را برای اتخاذ این نوع تصمیمات دارند. من از نیروهای سیاسی و مبارزاتی میخواهم که ایجاد یک سازوکار هماهنگکننده اعتراضات و فراخوانها را در اولویت قرار دهند. تصمیماتی که از دل چنین سازوکار مبتنی بر خرد جمعی بیرون بیاید، مورد حمایت من نیز خواهد بود.» و «من امروز نسبت به فردای پس از رفتن جمهوری اسلامی نگران نیستم؛ چرا که میبینم با وجود همه محدودیتها و ممنوعیتهایی که این رژیم علیه جوانان و مردم ایران اعمال کرده، در همان داخل ایران به اندازه کافی نیروهای میهنپرست، متخصص، مدیر و نخبه وجود دارد که بتوانند ایران را به بهترین شکل اداره کنند.»
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.