در حالی که وزارت آموزش و پرورش جاده را برای ورود طلاب حوزههای علمیه صاف میکند، همزمان ممنوعیت فعالیت تدریس آموزگاران مرد را در مدارس متوسطه دخترانه ابلاغ کرده است. چنین اقدامی علاوه بر کاهش سطح آموزش در مدارس ایران، عرصه را هر روز برای فعالیت طلاب باز میکند و بر بیکاری و فقر میان آموزگاران میافزاید.
اینهمه در حالیست که دستکم ۲۳۰ آموزگار در جریان اعتراضات سراسری دو ماه گذشته بازداشت شده و در زندان بسر میبرند. این آموزگاران خواهان اجرای دقیق قانون یکسانسازی حقوق معلمان و پرداخت معوقهها و اصلاح قوانین استخدامی هستند. اما وزارت آموزش و پرورش نه تنها از آموزگاران حمایت نکرده، بلکه حذف آموزگاران مرد در مدارس دخترانه را در دستور کار قرار داده است!
با وجود اعتراضات گسترده آموزگاران، وزارت آموزش و پرورش در تلاش برای سرعت بخشیدن به روند استخدام طلاب حوزههای علمیه و اجرای ماده ۲۸ جذب نیرو به این وزارتخانه است. از این رو، از فعالیت آموزگاران باسابقه و دانشآموختگان دانشگاهها جلوگیری میکند تا بتواند جاده را برای ورود طلاب به مدارس کشور هموارتر کند.
همزمان با توسعه فعالیت طلاب در مدارس، مهدمهدی کاظمی معاون آموزش متوسطه از ممنوعیت تدریس دبیران مرد در مدارس متوسطه دخترانه خبر داده تا قوانین تفکیک جنسیتی را که از ابتدای استقرار جمهوری اسلامی اجرا میشده به حد اعلا برساند!
طبق توضیحات او، این بخشنامه ۲۸ اردیبهشتماه ابلاغ شده و به استناد ماده ۳ آییننامه اجرایی مدارس است که در سال ۱۴۰۰ به تصویب رسیده است.
معاون آموزش متوسطه حذف آموزگاران مرد از مدارس دخترانه را در راستای طرح تفکیک جنسیتی در مدارس اعلام کرده که بر اساس آن، «تطابق جنسیت کارکنان مدارس با دانشآموزان الزامی است.»
کاظمی گفته است: «بخشنامهای را به استانها ابلاغ کردیم و گفتیم تخصیص «دبیر غیرهمجنس» در مدارس دوره اول و دوم متوسطه شامل همه مدارس عادی دولتی، استعدادهای درخشان، نمونه دولتی، شاهد و حتی مدارس غیردولتی فاقد وجاهت قانونی است.»
پیشتر گزارش شده بود، آموزگاران مرد میتوانند در مدارس استعدادهای درخشان تدریس کنند که معاون آموزش متوسطه این موضوع را نیز تکذیب کرد.
وی در توضیح ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان ادامه داد: «بر اساس این ماده واحده به دانشگاه فرهنگیان اجازه داده شده که از طریق مراکز آموزش عالی و حوزوی، متقاضیان عرصه تعلیم و تربیت بر اساس قوانین سازمان استخدامی جذب آموزش و پرورش شوند و حوزه نیز بر اساس وظیفه ذاتی خود در این مرحله به اندازه سهم کوچکی قدم برداشت و طلاب و روحانیون برادر و خواهر جذب آموزش و پرورش شدند.»
وزارت آموزش و پرورش در طول ۴ دهه همواره هدف تفکیک جنسیتی مدارس را دنبال کرده ولی کمبود آموزگار زن در مدارس دخترانه، مانع اجرای کامل آن بوده است. محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش دولت حسن روحانی سال ۱۳۹۷، بار دیگر موضوع ممنوعیت به کار گرفتن آموزگاران مرد در مدارس دخترانه را اعلام کرده و گفته بود که کمبود نیروی زن در مدارس مرتفع شده و به اندازه نیاز مدارس دخترانه، معلم زن وجود دارد.
بطحایی با بیان اینکه استفاده از دبیر مرد در مدارس دخترانه به هیچ عنوان توجیه ندارد، تصریح کرده بود: «این موضوع مشکلاتی را هم برای دانشآموزان و هم برای معلمان ایجاد میکند.»
وزیر دولت تدبیروامید حتی تهدید کرد که بیتوجهی به این الزام، برخورد قانونی در پی دارد.
علاوه بر مدارس دخترانه، موضوع آموزش آموزگاران مرد در آموزشگاههای زبان خارجی و کلاسهای آمادگی کنکور نیز همواره مسئلهساز شده است. در سال ۱۳۹۲ آموزش و پرورش در بخشنامهای ابلاغ کرد که فعالیت دبیران مرد در کلاسهای کنکور مدارس دولتی و غیردولتی ممنوع است.
کارشناسان، آموزش حذف آموزگاران مردان از مدارس دخترانه را حاوی این پیام میدانند که «مردان جامعه قابل اعتماد نیستند» و آموزش و پرورش سعی میکند مردان را از این جنس خطرناک دور کند و مصون بدارد!
جمهوری اسلامی همواره بجای روشنگری و آگاهی در مورد مسائل جنسی و جنسیتی ترجیح داده است راه حذف و جداسازی و یا آپارتاید جنسیتی را دنبال کند. این در حالیست که در نظامهای عادی، کودکان از دبستان با مسائل مربوط به بیولوژی آشنا میشوند تا با آگاهی وارد دوران نوجوانی و جوانی شوند. با اینهمه ۴ دهه است که محدودیتها و ممنوعیتها برای شناخت جنسی از کودکی، نوجوانی و جوانی و بزرگسالی، باعث بروز مشکلات اجتماعی گسترده شده که در بسیاری موارد به جرم و جنایت انجامیده است!
در طول ۱۲ سال آموزش در دبستان و دبیرستان، محدود کردن ارتباطها از سوی وزارتخانه مرتبط با کودکان و نوجوانان، هرگونه شناخت، احترام و درک نسبت به هویت جنسی را مسدود کرده و منجر به انواع تعرضها، تجاوزها و نقض حقوق یکدیگر شده و میشود. حالا با ابلاغیه مربوط به ممنوعیت تدریس آموزگاران مرد در دبیرستانهای دخترانه، جمهوری اسلامی یکبار دیگر ثابت میکند که این نظام به همه چیز نگاه جنسی دارد آنهم در حالی که ایران پیش از فاجعه انقلاب اسلامی مسیری عادی بدون بروز اینهمه ناهنجاری و جرائم نوظهور را طی میکرد.