نسرین شاکرمی مادر نیکا از جانباختگان خیزش شهریور ۱۴۰۱ با انتشار ویدئویی اعلام کرده نهادهای امنیتی خواهر و برادرش را بازداشت و زیر فشار از آنها اعتراف اجباری گرفته و او را نیز مورد تهدید قرار دادهاند. جمهوری اسلامی با تکرار سناریوهای نخنما مدعی شده نیکا شاکرمی در اعتراضات حضور نداشته و با اراده خودش به بالای یک ساختمان نیمهکاره رفته، و علت مرگ او هم سقوط از ارتفاع و احتمالا خودکشی بوده است.
پیکر نیکا شاکرمی دختر نوجوانی که تنها چند روز پیش از تولد ۱۷ سالگیاش از شامگاه ۲۸ شهریور و پس از حضور در اعتراضات بلوار کشاورز در تهران ناپدید شده بود، هشت روز بعد در سردخانه کهریزک از سوی خانوادهاش شناسایی شد. جمجمه او بر اثر ضربات شدید از چند نقطه شکسته بود و بینی، گونهها و بینی او نیز خُرد شده بود.
خانواده نیکا شاکرمی تصمیم گرفتند پیکر او را در خرمآباد، زادگاه و شهر اجدادیاش به خاک بسپارند اما مقامات امنیتی پیکر او را دزدیدند و در روستایی دو افتاده در مسیر خرمآباد- اندیمشک بدون حضور خانواده به خاک سپردند. همزمان دایی و خاله نیکا نیز بازداشت شدند.
در طول روزهایی که نیکا مفقود بود خانواده او بارها به پلیس امنیت، آگاهی، دفاتر نهادهای امنیتی، بیمارستانها و پزشکی قانونی و حتی سردخانه کهریزک مراجعه کردند اما پاسخی دریافت نکردند. در حالی که به گفته مادر نیکا، روز ۲۹ شهریور پیکر بیجان نیکا به کهریزک تحویل و به پلیس هم گزارش شده بود.
قتل حکومتی نیکا شاکرمی دخترک ۱۷ ساله با موج شدیدی از خشم و انزجار افکار عمومی روبرو شده است. در مقابل اما جمهوری اسلامی در پی اجرای سناریوهای رایج و نخنماست و با دروغهای شاخدار و پخش اعترافات اجباری تلاش میکند قتل وی را حادثه یا خودکشی قلمداد کند. در اینصورت معلوم نیست چرا پیکر وی را ربوده و خانواده را تحت فشار قرار دادهاند! پزشکی قانونی به آسانی میتوانست ثابت کند که علت مرگ بر اساس ادعای جمهوری اسلامی، سقوط یا خودکشی بوده است!
در این میان، نسرین شاکرمی مادر نیکا در یک پیام ویدئویی به «رادیو فردا» اعلام کرده که نیکا در تظاهرات روز ۲۹ شهریور در تهران حضور داشته و بر اثر ضربات با جسم سخت به سر جان باخته است. او همچنین از اعترافات اجباری خواهر و برادرش که همچنان زندان هستند خبر داده و گفته خودش نیز به شدت زیر فشار قرار دارد.

بخش خبری ۲۰:۳۰ شبکه دوم صداوسیمای جمهوری اسلامی شامگاه دوشنبه اعترافات اجباری خاله و دایی نیکا شاکرمی را پخش کردند. خبرگزاری تسنیم نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم با انتشار یک فیلم از دوربین مداربسته یک کوچه که نشان میدهد دختر نوجوانی شبیه نیکا شاکرمی وارد یک کوچه و بعد وارد یک خانه که در آن باز است شده، مدعی شده نیکا شاکرمی نیمهشب وارد یک ساختمان نیمهکاره شده و سه ساعت بعد از بام آن ساختمان خودش را به حیاط ساختمان پشتی پرت کرده و جان باخته است. این سناریو افزوده که پیکر نیکا صبح توسط اهالی ساختمان پیدا و در تماسی با پلیس اطلاع داده شده که پیکر یک دختر جوان در حیاط است.
کاربران در شبکههای اجتماعی نیز گافها و سوتیهای گزارش صداوسیمای رژیم و خبرگزاری تسنیم را منتشر کردهاند. در حالی که در هر دو گزارش ساختگی علت درگذشت نیکا سقوط از ارتفاع اعلام شده اما در تصویر منتشر شده از تصویر گواهی فوت نیکا در «بهشت زهرا»، علت مرگ «صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» اعلام شده بود.
همچنین در ویدئویی که از دایی نیکا از سوی صداوسیمای رژیم پخش شده، سایه بازجو در سمت راست تصویر مشخص و لحظهای زیرصدای فرد دیگری نیز در ویدئو شنیده میشود. کاربران معتقدند این سایه بازجویی است که در حالی که دایی نیکا در حال ادای جملات است، بازجو سرش را برای تأیید این جملات دیکته شده تکان میدهد.

در همین ارتباط سازمان حقوق بشر ایران روز چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۱ با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «ادعای پر از تناقض مقامهای جمهوری اسلامی درباره نحوه کشتهشدن نیکا شاکرمی که بر مبنای پخش فیلمهای مُقطّع و ناقص همراه با اعتراف تلویزیونی نزدیکان او، تحت فشارهای امنیتی مطرح شده، پذیرفتنی نیست.»
این سازمان با اشاره به سابقه طولانی جمهوری اسلامی در «پنهانکاری، ادعای دروغ و دستکاری در شواهد»، اضافه کرده که روایت رسمی از مرگ نیکا شاکرمی را با توجه به تناقضها و ایرادات متعدد، نمیپذیرد و جمهوری اسلامی را مسئول قتل او میداند.
پیش از این یکی از نزدیکان نیکا در گفتگو با کیهان لندن درباره ربوده شدن پیکر او گفته بود که «خاکسپاری او با حضور دستکم ۷۰ تا ۸۰ مأمور امنیتی مسلح و بدون حضور اعضای خانواده انجام شد. قرار بود پیکر نیکا را خانوادهاش در آرامستان صالحین خرم آباد به خاک بسپارند اما متأسفانه قبل از ۹ صبح از غسالخانه آرامستان با خانواده نیکا تماس گرفتند و اطلاع دادند که نیروهای امنیتی گفتهاند نیکا نباید اینجا دفن شود و جنازه را از غسالخانه گرفتند و مقاومت مسئولان قبرستان هم بیفایده بود و در نهایت پیکر را به حیاتالغیب بردند.»
به گفته این فرد نزدیک به خانواده شاکرمی، بعد از تماس از آرامستان، دایی نیکا به همراه یکی دیگر از مردان خانواده به سرعت به سمت حیاتالغیب حرکت میکنند تا شاید مانع خاکسپاری پیکر نیکا در آن روستا شوند یا دستکم مراسم را به تعویق بیاندازند تا خانواده و فامیل برسند. آنها در میانهی خاکسپاری عجولانهی دهها مأمور امنیتی مسلح که قبر را در چند حلقه دوره کرده بودند سر میرسند و اصرار و پافشاری و درگیری آنها با مأموران نتیجه نمیدهد و پیکر ظریف و نونهال نیکا غریبانه به خاک سپرده میشود.
به گفته این منبع آگاه «پدر و مادر نیکا هر دو اهل خرمآباد بودند. پدرش مردی بود خوشسیما و زیبا، با خلق و خویی فرشته سرشت؛ و تمام اقوام و دوستان عاشقانه دوستش داشتند. شغلش پیمانکاری بود در حد یک زندگی ساده و معمولی درآمد داشت. مادرش نسرین هم هنرمند و خانهدار است. خانواده مادری نیکا همه دستی در هنر دارند و آتش خاله نیکا نقاش حرفهای است. آیدا خواهر بزرگ نیکا ۲۰ ساله و دانشجوی بهداشت حرفهای دانشگاه تهران است. نیکا فرزند دوم ۱۷ ساله و هنرمندی بود که چندین هنر داشت. از نقاشی و طراحی گرفته تا دیزاین و… حتی دستپختاش هم حرف نداشت. نیکا آنقدر در نقاشی حرفهای بود که هر کسی را حتی اگر برای اولینبار میدید به سرعت پرتره او را میکشید. نیکا عزیزدردانه پدرش بود اما وقتی حدودا ۸ ساله بود پدرش به دلیل سکته قلبی درگذشت. مادر نیکا بعد از درگذشت همسرش از خرمآباد به کرج نقل مکان کرد که نزدیک خانواده پدریاش باشد.»
او در ادامه افزوده بود که «نیکا خیلی سرزنده و شاداب بود. خیلی رُک بود و به شدت اصرار داشت مستقل باشد حتی چند وقت پیش با اینکه نیاز مالی نداشت، در یک کافه کار میکرد. بلندپرواز بود و مهربان. نیکا در هنرستان تحصیل میکرد و با خلق و خوی هنری، به ویژه در نقاشی با خالهاش آتش بسیار نزدیک بود. همین موضوع آنقدر اُنس میان خاله و خواهرزاده هنرمند را زیاد کرده بود که نیکا از سال گذشته به خانه خالهی مجردش نقل مکان کرده بود و غالبا با خالهاش زندگی میکرد. آتش عاشقانه و مثل یک فرزندی که از خودش باشد نیکا را دوست میداشت و نسبت به آینده حرفهای او احساس مسئولیت میکرد.»