از مفسد فی‌الارض تا محارب با خدا و رهبری که مردم خود را در او و او خود را در مردم ببیند

- اصل رهبری در جمع مردمی‌ است که خود را در یکی می‌بینند. چنین پدیده‌ای هنوز در افق سیاسی ایران دیده نمی‌شود.
- یادم می‌آید که چندین بار در مذاکراتی که با شاهزاده رضا پهلوی داشتم حضورشان عرض کردم که: شما با لفظ «اعلیضرت» شاه نمی‌شوید بلکه شما تنها هنگامی‌ شاه هستید که آئینهﻯ مردم باشید. یعنی مردم در شما خود را ببینند و شما در مردم خویش را!

جمعه ۲۳ دی ۱۴۰۱ برابر با ۱۳ ژانویه ۲۰۲۳


نصرت واحدی – به خاطر بیاوریم که مفسد فی الارض آغاز نظام ولایت فقیه را اعلام داشت، آغازی که ۴۳ سال با خشونت و جنایت و بی‌حرمتی به انسانی که حبیب خداست ادامه یافته است.  آنهم به خاطر پیروی از آیات آسمانی و اطاعت از روحانیتی که خود به این شکل  به روحانیت خویش  باور ندارد.

امروز همه می‌توانند کتاب آسمانی اسلام را بخوانند. در این کتاب نه تنها مفسد فی الارض، محارب با خدا، قطع دست و پا و شلاق و کتک زدن زنان و سنگسار آنها را می‌توان خواند بلکه شاید معیارهای تنبیه بسیار شنیع‌تری (زشت‌تری) نیز آورده شده است.

اما آیات آسمانی برای زندگی در قرون وسطا و نه امروز در قرن بیست ویکم آمده است. روحانیت نیز به این مسئله آگاه است. از این رو این آیات اعظام اگر می‌خواهند همه چیز را بر مبنای آن روزگار نظم دهند، الزامأ می‌بایستی از خود شروع نمایند. یعنی مسافرت و رفت وآمد روزانه آنها با الاغ و نه با اتوموبیل ضد گلوله و هواپیما صورت بگیرد. پیغمبر اسلام نیز هنگامی که به آسمان رفت برایش یک الاغ ویژه آوردند و نه هواپیما! ویژگی این الاغ این بود که پاهایش می‌توانست دراز و کوتاه بشود. از قرار سکوی پرواز به آسمان آن زمان «بیت‌المقدس» بود. پس از مدینه به آنجا رفتن الاغ ویژه‌ای را لازم داشت تا سریع مسافرت صورت بگیرد. اما قرن بیستم الاغ‌اش یک هواپیما و حکومتش غیرمذهبی است و مردمانش گوسفند نیستند که چوپان بخواهند. اینها همه حق و حقوقی انکارناپذیر دارند.

بر این پایه نیز:

– هیچکس نمی‌تواند با یک «فتوا» برای گروهی از مردم تعیین تکلیف کند.
– هیچکس جز مردم نمی‌تواند در وضع قوانین مملکت دخالت نماید.

عاقبت ولایت فقیه و عاقبت شیعه‌گری بهم گره خورده است. پس این ولایت مسئول نابودی مذهب شیعه است.

ریشهﻯ این مسئولیت در درک نادرست از ریشهﻯ قدرت سیاسی است. زیرا قدرت سیاسی را خداوند به شما نداده بلکه این ایرانیان باورمند به اسلام بودند که آن را به شما هدیه کردند.

اجازه بدهید مسئله قدرت را در اینجا روشن سازیم تا همه اگر پنبه به گوش دارند لااقل با گوش عقل توجه کنند!

هر کلام معنوی همیشه دارای یک شکل (فُرم) و یک محتوا است که می‌بایستی با هم سازگار باشند.

بطور کلّی کلام حاکمیت دو شکل دارد :

۱.حاکمیت قانون (به معنی وضع شده به وسیله مردم)
۲.حاکمیت غاصب: یک شخص یا یک گروه یا یک ایدئولوژی (یعنی استبداد دینی و یا غیردینی)

اما چه محتوائی می‌تواند سازگار با شکل حکومت باشد:

در حکومت قانون تنها محتوائی که با این شکل سازگار است «دمکراسی» یا مردمسالاری است. زیرا این مردم‌اند که قوانین لازم برا ی زندگی خودمختار و خودساز خویش را وضع می‌کنند.

در حالی که در مورد حاکمیت غاصب، از جمله ولایت فقیه همه کارها به دور محور رضایت یک شخص یا یک گروه و یا خدا می‌چرخد. به این دلیل هیچ محتوائی بجز خشونت نمی‌تواند با این شکل سازگار باشد. زیرا تنها با خشونت است که اراده یک شخص یا رهبر و یا خدا را می‌توان به اراده همه تحمیل کرد. چنین محتوائی تنها هنگامی‌ می‌تواند ثمربخش باشد که مردم صغیر باشند. با این توضیح معلوم می‌شود که مسئلهﻯ سازگاری را «ناسیون» یا ملّت تعیین می‌کند. ملّت به همه کسانی گویند که در یک سرزمین نظام سیاسی مشترکی را پدیرفته‌اند. به عبارت دیگر «ناسیون» لولائی است که شکل و محتوای حکومت را بهم ربط می‌دهد.

پس اگر دیروز ایرانیان زیر فشار تشکیلات مذهبی که با تشکیلات اجتماعی فرقی اساسی دارد و فشار بیگانه (گوآدولوپ) نظام ولایت فقیه را به آیت‌الله خمینی هدیه کردند اکنون مایلند، به دلیل سفاکی و خشونتی که ولایت تا حال از خود  نشان داه و وعده‌هائی که هنوز تحقق نیافته، این هدیه  را پس بگیرد. کاری که دنیا نیز به آن صحّه می‌گذارد.

این پس گرفتن که با تجمع مستمر اعتراضی میلیون‌ها نفر ایرانی در چندین ماه اخیر، در کف خیابان‌های شهر‌های ایران صورت گرفته تنها نشانهﻯ مخالفت مردم با ولایت فقیه نیست بلکه به این شکل این تجمع مخالف نظام نهادینه شده Institutionalized نیز هست. یعنی آنچه خود نطفهﻯ ناسیون یعنی ملّت خواهد گشت، ملّتی که لولای شکل و محتوی حکومت است. پس چون این لولا ناسازگاری شکل و محتوای ولایت فقیه را برملا کرده و الزاما این ولایت غیرمشروع و غیرقانونی است.

از این رو ولایت فقیه چه بخواهد و چه نخواهد بازنده است. ولی ایرانیان با دشمنان خود نه خشمگین بلکه انسانی یعنی رفتاری منصفانه خواهند داشت.

خوشبختانه ملاحظه می‌شود همین نسلی را که نظام ولایت فقیه تربیت نموده اکنون که به سن بلوغ رسیده با خود نظام مخالفت می‌کند. مخالفتی که حق همه نوجوانان است. زیرا آنها می‌خواهند ارادهﻯ همهﻯ کارها باشند.

البته چنین روندی تنها در چارچوب عقل (نخبگان کشور) می‌تواند به پیشرفت منجر گردد. وگرنه آنچه متظاهر می‌شود هیاهو و جنحال یا کلّی‌تر پوپولیستی است.

مدعیان رهبری

معمولأ هر جنبش اجتماعی خودش رهبر و رهبری خویش را پیدا خواهد کرد. به ویژه که جنبش اعتراضی ایرانیان جنبشی خودجوش و خودساز است. اینگونه جنبش‌ها میان خود و آن دیگرانی که با آنها مشارکت ندارند (حتی آنها که می‌ترسند) مرزکشی می‌کنند. به ویژه ته‌مانده‌های انقلاب اسلامی که به «هو و جنجال» اُخت گرفته‌اند در جنبش اعتراضی کنونی (هجوم و تسخیر) جائی ندارند. آنها شریک دزد و رفیق قافله‌اند.

البته هو و جنجال یا به زبانی دیگر «پوپولیسم» از دوران ناصرالدین شاه قاجار به ایران نیز سرایت کرد و در دوران شاه با چهره‌هایی چون شمس قتات آبادی، میراشرافی، کاشانی و دکتر محمد مصدق به اوج خود رسید.

اکنون نیز برخی از این پوپولیست‌های ته‌مانده انقلاب اسلامی مدعی قدرتند. هرگونه ائتلاف با آنها و یا همنشینی با آنها نه تنها خلاف اخلاق سیاسی است بلکه آنها متفکر هم نیستند. متفکر کسی است که می‌تواند یکی را در همه و همه را در یکی ببیند (هراکلید: Hen to Pan/ یکی و همه).

یادم می‌آید که چندین بار در مذاکراتی که با شاهزاده رضا پهلوی داشتم حضورشان عرض کردم که: شما با لفظ «اعلیضرت» شاه نمی‌شوید بلکه شما تنها هنگامی‌ شاه هستید که آئینهﻯ مردم باشید. یعنی مردم در شما خود را ببینند و شما در مردم خویش را!

این رابطه همان رابطه‌ایست که هراکلید همه را در یکی می‌دید.

پس اصل رهبری در جمع مردمی‌ است که خود را در یکی می‌بینند. چنین پدیده‌ای هنوز در افق سیاسی ایران دیده نمی‌شود.

*پروفسور دکتر نصرت واحدی فریدی فیزیکدن و استاد سابق ریاضی و فیزیک در دانشگاه صنعتی آریامهر («شریف»)، دانشگاه تهران و دانشگاه مونیخ دارای کتاب و مقالات فراوان در زمینه‌ی فلسفه و سیاست بر اساس پژوهش‌های ریاضی و فیزیک است.


♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=310008