نامه سرگشاده به هماهنگ‌کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا: آقای بورل، شما «به اندازه کافی» خطر جمهوری اسلامی را نمی‌دانید!

چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ برابر با ۱۵ فوریه ۲۰۲۳


ف. حقیقت‌جو – آقای بورل، خبرنگار وال استریت ژورنال از قول شما گفته است «منتقدان احیای برجام «به اندازه کافی» خطر ایران هسته‌‌ای را نمی‌دانند.»

اجازه بدهید ما هم به با استفاده از جمله‌بندی شما یادآور شویم  که طرفداران احیای برجام مثل شما «به اندازه کافی» خطر جمهوری اسلامی را برای ایران، منطقه و صلح جهانی نمی‌دانند.

شما توضیح نداده‌اید که دقیقا منظور شما از «خطر ایران هسته‌ای» چیست. آیا خطر دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای برای منطقه و جهان ویا  حمله نظامی‌ اسرائیل با پشتیبانی آمریکا برای جلوگیری از این خطر بیشتر مورد نگرانی شماست؟

به هر ترتیب آنچه از مضمون گفته شما استنتاج می‌شود این است که شما باور دارید اگر قدرت‌های جهانی جمهوری اسلامی را به حال خود بگذارند و جلوگیری نکنند مقامات این رژیم دستیابی به سلاح هسته ای را قاطعانه دنبال خواهند کرد. اگر این استنتاج درست است باید از شما پرسید به چه دلیل فکر می‌کنید جمهوری اسلامی حاضر شده هدف دستیابی به سلاح هسته‌ای را با وجود کلیه عواقب سنگین اقتصادی و سیاسی آن تا حالا دنبال کند؟ مگر جز این است که داشتن این سلاح برای رژیم اهمیت حیاتی دارد؟ و اگر این نتیجه‌گیری درست است آیا فکر می‌کنید جمهوری اسلامی را می‌توان از تحقق این هدف حیاتی مانع شد؟

علاوه بر این مگر سران رژیم همواره تاکید نکرده‌اند که برنامه هسته‌ای آنها صلح‌آمیز است؟ آیا این اظهارات شما که معتقدید آنها درواقع قصد دستیابی به سلاح هسته‌ای را دارند نشان نمی‌دهد که جمهوری اسلامی ایران قابل اعتماد نیست؟

پس قابل درک نیست که چطور شما تصور می‌کنید رژیمی‌ را که حاضر است در روز روشن به شما و افکار عمومی‌ دروغ بگوید  می‌توان به همکاری پایدار و مطمئن واداشت؟ آیا واقعاً فکر می‌کنید بدون همکاری عملی و صادقانه این رژیم، برجام راه حل مناسبی برای رفع خطر «ایران هسته‌ای» است؟  پاسخ ما به این پرسش‌ها منفی است و از این رو نمی‌توانیم با شما هم‌نظر باشیم که برجام راه حلی برای جلوگیری از خطر ایران هسته‌ای است.

شما باید توجه کنید که رژیم ایران اکنون در شرایط بحرانی شکننده‌ای چه به دلیل اعتراضات مردمی‌ و چه به علت انزوای بین‌المللی و همچنین بحران اقتصادی قرار گرفته است. از این رو آماده است به میز مذاکره برگردد و حتی شرایطی را که قبلا پذیرا نبود برای رسیدن به توافق و رفع تحریم‌ها قبول کند.

شما در مصاحبه خود با وال استریت ژورنال اشاره کرده‌اید که «بطور مرتب با حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران» صحبت می‌کنید و در مورد رفع موانع از سر گرفتن برجام به او هشدار می‌دهید و با خوش‌بینی فکر می‌کنید «که مقامات ایران این هشدار را گرفته‌اند.» تمام شواهد نیز نشان می‌دهد که آنها توصیه‌های شما را سعی می‌کنند به اجرا در آورند ویا تظاهر به انجام آن کنند. توقف اعدام‌ها، آزادی برخی از زندانیان و اظهارات رسمی‌ درباره بی‌طرفی در جنگ اوکراین نمونه‌ای از اجرای این توصیه‌هاست. این تصمیمات می‌توانستند مایه خوشحالی باشند اگر می‌شد به اقدامات و قول و قرار‌های جمهوری اسلامی اعتماد کرد. برای ما ایرانی‌ها و کسانی که اوضاع ایران را بی‌طرفانه و با دقت دنبال می‌کنند شکی نیست که مانند ادعای صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای، این تصمیمات و ادعا‌ها فریبکاری بیش نیست به امید اینکه با توصیه شما مذاکره برجام از سر گرفته شود تا بتوانند ده‌ها میلیارد دلار پس از رفع تحریم‌ها به جیب بزنند. ولی از آنجا که سرکوب مردم، همانطور که بارها تجربه شده، و دستیابی به سلاح هسته‌ای رژیم، همانطور که شما اذعان دارید، اهداف غیرقابل گذشت این رژیم است و اگر منابع مالی بیشتری در صورت رفع تحریم‌هادر اختیار داشته باشد، دیر یا زود و با شدت و سرعت بیشتر این اهداف را از سر خواهد گرفت.

مطمئنا منظور شما این نیست که برای سرگرفتن مذاکرات  بخواهید از دروغ‌های جمهوری اسلامی و عبداللهیان چشم‌پوشی کنید و درواقع شریک جرم آنها شوید. تصور این است که شما متاسفانه به ماهیت فریبکارانه این رژیم «به اندازه کافی» آشنا نیستید. نمی‌دانیم به یاد دارید وندی شرمن، مسئول تیم مذاکره کننده سابق آمریکا در مورد این فریبکاری چه گفت. وی ادعا کرد که «فریب و نیرنگ بخشی از دی-ان-ا ایرانی‌ها است.» روشن است که تنها آشنائی و تماس نزدیک او با «ایرانی‌ها» همان تیم مذاکره کننده  جمهوری اسلامی در موضوع  برنامه هسته‌ای ایران و درواقع باید می‌گفت «فریب و نیرنگ بخشی از دی-ان-ا مقامات جمهوری اسلامی است.» اگر این شواهد برای اقناع شما کافی نیست  پس اجازه دهید برای روشن شدن بیشنر شما گوشه‌ای از تجربیات خودرا شرح دهیم.

پشتیبانی اکثریت قریب به اتفاق گروه‌های سیاسی و مردم در ایران از خمینی یکی از دلایل مهم موفقیت انقلاب ۱۹۷۹ در سرنگونی پادشاهی در ایران و ایجاد جمهوری اسلامی بود. وعده‌ها و اظهارات  خمینی در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها در زمینه آزادی‌ها و مشارکت سیاسی یکی از دلایل مهم این پشتیبانی بود. برخی از این وعده‌ها چنین بود: «در جمهوری اسلامی همه افراد دارای آزادی در هرگونه عقیده‌ای هستند»، «مطبوعات، آزادی  رادیو تلویزیون، تبلیغات، این از حقوق بشر و از ابتدایی‌ترین حقوق بشر است هرکس می‌تواند اظهار عقیده خودش بکند.»  در سال ۱۹۸۰، یکسال پس از به قدرت رسیدن خمینی و ایجاد جمهوری اسلامی وی برخلاف وعده‌های پیش از انقلاب چنین هشدار داد «اشتباهی که ما کردیم این بود که بطور انقلابی عمل نکردیم.[…] اگر ما بطور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب‌های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم و چوبه‌های دار را در میدان‌های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم…»

خمینی درمورد نقش خود بعد از انقلاب نیز در پاسخ به خبرنگار روزنامه لوموند، که می‌پرسد «آیا خود شما در نظر دارید در رأس حکومت قرار بگیرید»، دروغ گفت. در پاسخ به این سوال او تاکید کرد «شخصاً نه. نه سن من و نه موقع و نه میل و رغبت من متوجه چنین امری نیست.» ولی همانطور که معلوم شد این ادعا فریبی بیش نبود و بعد از انقلاب نه تنها او بلکه جانشین او خامنه‌ای اکنون به عنوان «ولی فقیه» و «ولایت مطلقه» در راس حکومت قرار گرفته و کلیه امور سیاسی را با استبداد کامل اداره می‌کنند.

ولی مهمتر این است که بدانید فریبکاری برای رهبران مذهبی ایران صرفا یک فرصت‌طلبی سیاسی  نیست. عنوانی که آنها به این فریبکاری می‌دهند «تقیه» نام دارد که یک اصل مذهبی است. بر این اساس اگر مصلحت ایجاب کند دروغ گفتن نه تنها جایز بلکه یک وظیفه شرعی است. بنابراین از گفته وندی شرمن تعجب نکنید اگر او نیرنگ و فریب را  را به ویژه در روابط بین‌المللی که سر و کارشان با غیرمسلمانان و «دشمنان» است بخشی از دی-ان-ا آنها تلقی می‌کند. یکی از پیروان این اصل آقای حسین امیرعبداللهیان است که گویا به اذعان خودتان مرتب با او در تماس هستید. به عنوان مثال، ایشان در کمال قاطعیت ابتدا اصولا منکر فروش بهپادها از طرف ایران به روسیه بود ولی وقتی شواهد غیرقابل انکار مطرح شدند  مجبور به اذعان شد که  ایران به روسیه پهپاد داده است ولی ادعا کرد که این قبل از حمله روسیه به اوکراین بوده است! الان هم شواهد مشخصی وجود دارد که ایران نه تنها به دادن پهپاد به روسیه ادامه داده بلکه حتی کارخانه تولید آن را در روسیه به راه انداخته است. علاوه بر این، اخبار حاکی از آنند که جمهوری اسلامی ایران موشک هم در اختیار روسیه قرار خواهد داد. با وجود این همانطور که شما در مصاحبه خودتان با وال استریت ژورنال بیان کرده‌اید: «باید بگویم که هربار که با ایرانی‌ها صحبت می‌کنم، آنها اصرار دارند که این کار را انجام نمی‌دهند.» یا در ۸ فوریه در گفتگویی با شبکه رادیویی ان.پی.آر آمریکا، امیرعبداللهیان گفت «هیچ خبرنگاری در جریان اعتراض‌ها بازداشت نشد.» این گفته باعث تمسخر حتی در مطبوعات داخل کشور شد و به طنز گفتند که «ایشان فکر می‌کند وزیر امور خارجه سوئیس است!» بنابراین نباید تعجب کنید که با وجود هر نوع توافقی از نوع برجام، بسیاری ما معتقدند که نباید به مقامات جمهوری اسلامی اعتماد کرد  و برخلاف تصور خوش‌بینانه شما برجام نه تنها نمی‌تواند تنها راه حل بلکه اصولا نمی‌تواند راه حل پایداری  برای خطر هسته‌ای رژیم ایران باشد.

تا کنون ما از خطر جمهوری اسلامی برای مردم ایران صحبت نکردیم چون شاید به نظر شما سرنوشت ایران و مردمانش ربطی به منافع اتحادیه اروپا که شما هماهنگ کننده  روابط خارجی آن هستید نداشته باشد و از این جهت این خطر عاملی تعیین کننده در تصمیم‌گیری‌های شما نیست. یا شاید سرنگونی جمهوری اسلامی را که می‌تواند راه حل مطمئنی برای رفع خطر «ایران هسته‌ای» باشد راه حل عملی نمی‌دانید. این پیش‌بینی منفی شما ما را به یاد مضمونSelf- fulfilling  Prophesy  در جامعه‌شناسی می‌اندازد مبنی بر اینکه در عمل این پیش‌بینی منفی شما خود عاملی است که به پیشگیری از سرنگونی جمهوری اسلامی در ایران کمک می‌کند. ضمنا ما از شما  به عنوان یک شهروند اسپانیایی که در دوران جوانی دیکتاتوری فرانکو و گذر از آن به دمکراسی را تجربه کرده انتظار بیشتری در درک موقعیت دیکتاتوری حاکم در کشورمان و تلاش‌های مردم ایران برای ایجاد جامعه‌ای آزاد و دموکراتیک داریم. یکی از عوامل  موثر در گذار از دیکتاتوری به دموکراسی در اسپانیا بدون شک فشارهای خارجی و انزوای دولت فرانکو به ویژه از طرف کشورهای دموکرات اروپای غربی بود. برای ما بسیار تاسف‌آور خواهد بود اگر احساس کنیم کسی که زندگی خود را در جامعه آزاد و دموکرات تا حدود زیادی مدیون این کمک‌ها است اکنون از دادن این کمک‌ها به مردم ستمدیده و سرکوب شده ایران دریغ می‌کند.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۳ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=312838