شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبه با پولیتیکو: رژیم ایران در بالاترین لایه‌ها دچار شکاف شده است

-شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبه با پولیتیکو با اشاره به ضرورت ریزش در نیروهای مسلّح رژیم و تأثیر آن در پیشبرد خیزش و کاهش هزینه‌های انسانی» گفت «آن گروه از نظامیان را که مرتکب جنایت نشده‌اند باید به سمت مردم فرا خواند».
-«رده‌های بالای سپاه مانند بالاترین رده‌ها سیاسی در زمان اتحاد جماهیر شوروی است. آنها با سلطه مالی و فساد از حکومت سود برده‌اند اما این سود به رده‌های پایین‌تر نمی‌رسد. یک نظامی مجبور است برای گذراندن امور زندگی خود دو جا کار کند».
-«در حال حاضر در حکومت و به اصطلاح «بیت خامنه‌ای» چنددستگی زیاد شده و بر سپاه هم تأثیر می‌گذارد. در کنار بخش خاکستری جامعه که هنوز تصمیم نگرفته‌اند، اصلاح‌طلبان هم هستند که به صحنه آمده و می‌گویند باید از اصلاحات عبور کنیم.»
-«ای کاش این اتحاد ۴۰ سال پیش اتفاق می‌افتاد که اولین بار در مقاله‌ای اشاره کردم که برای تصمیم‌گیری در مورد آینده باید همه‌پرسی و مجلس مؤسسان داشته باشیم.»
- «ذهنیت فرقه‌ای مجاهدین اعضای خود را از گفتگوی آزاد منع می‌کند. به این ترتیب، شرکت در یک فرآیند باز برای آنها تقریباً غیرممکن است زیرا به محض اینکه به آن روی بیاورند، از درون فرو می‌ریزند. معیار سیاسی ما پذیرش قوانین دمکراسی است. اگر آنها اصول منشور ما را بپذیرند، چرا که نه؟ این به آنها بستگی دارد؛ ولی تا امروز، این را هرگز نخواسته‌اند.»
- «کمک به فرآیند آموزشی برای من بسیار مهم‌تر از این است که با یکسری از وزرا پشت میز بنشینم و در مورد سیاست‌های روز تصمیم بگیرم، یا حتی به عنوان یک رهبر نمادین در کاخ زندانی شوم و دهانم را ببندم و نتوانم آزادانه حرفم را بزنم. من برای آزادی دیگری مبارزه نمی‌کنم تا خودم نخستین قربانی آن باشم!»
- «مردم خودبخود فکر می‌کنند که من نامزد سلطنت هستم. ولی الزاما اینطور نیست. اگر انتخاب من بین یک جمهوری سکولار منتخب مردم در مقابل نهادی باشد که هنوز مبتنی وراثت است، نمی‌توانم آن را با هنجارهای دموکراتیک تطبیق دهم.»
- «فکر می‌کنم راز دموکراسی‌های مستقر این است که شهروندان آنها فعال هستند. بسیار سخت است که ذهنیت فعال بودن را در فرهنگ سنتی خاورمیانه وارد کرد. ذهنیتی که همیشه لم می‌دهد و می‌گوید: «یک نفر یک کاری برایم می‌کند!» اما این نسل دیگر منتظر نمی‌ماند.»

دوشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۱ برابر با ۲۰ فوریه ۲۰۲۳


شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبه با پایگاه خبری «پولیتیکو» که ۱۸ فوریه (۲۹ بهمن) منتشر شد و با همکاری روزنامه «دی ولت» آلمان تهیه شده است، با اشاره به عدم تمایل جوزپ برول مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های تروریستی اروپا گفت «باید یک راه قانونی برای این کار وجود داشته باشد. هر آنچه که لازم باشد، این انتظار ماست. سپاه یک مافیای مسلح است. نه تنها کنترل اقتصاد را در اختیار دارد، بلکه یک ابزار شبه‌نظامی است، ستون فقرات رهبر رژیم است. جمهوری اسلامی از نیروی نظامی و تانک و توپخانه نه برای مبارزه با مهاجم خارجی، بلکه برای کشتن مردم ایران استفاده می‌کند. اتحادیه اروپا نمی‌تواند از یکسو بگوید که از آزادی و حقوق بشر دفاع می‌کند ولی از سوی دیگر بزرگترین ابزار سرکوب را نکند.»

شاهزاده رضا پهلوی (عکس: پولیتیکو)

وی با اشاره به ضرورت ریزش در نیروهای مسلّح رژیم و تأثیر آن در پیشبرد خیزش و کاهش هزینه‌های انسانی گفت «آن گروه از نظامیان را که مرتکب جنایت نشده‌اند باید به سمت مردم فرا خواند.»

شاهزاده رضا پهلوی در پاسخ به پرسشی در مورد «احتمال ریزش در بدنه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی» گفت: «رده‌های بالای سپاه مانند بالاترین رده‌های سیاسی در زمان اتحاد جماهیر شوروی‌اند. آنها با سلطه مالی و فساد از حکومت سود برده‌اند اما این سود به رده‌های پایین‌تر نمی‌رسد. یک نظامی مجبور است برای گذراندن امور زندگی خود دو جا کار کند. آنها در دوران گذار می‌توانند نقش مهمی برای حفظ نظم و قانون ایفا کنند و ما برای این منظور به آنها نیاز داریم؛ بسیاری از آنها در دل خود با مردم هستند اما برای رسیدن به نقطه‌ی انتخاب آنها باید ببینند که دنیا هم رویکرد خود را در مورد آنها تغییر داده است.»

وی با تأکید بر «شکاف» در بالاترین لایه‌های حکومت به پولیتیکو گفت: «خامنه‌ای ستون اصلی نظام است و برای جانشینی پسرش تلاش می‌کند که این کار پس از مرگ وی بسیار دشوار می‌شود. در حال حاضر در حکومت و به اصطلاح «بیت خامنه‌ای» چنددستگی زیاد شده و بر سپاه هم تأثیر می‌گذارد. در کنار بخش خاکستری جامعه که هنوز تصمیم نگرفته‌اند، اصلاح‌طلبان هم هستند که به صحنه آمده و می‌گویند باید از اصلاحات عبور کنیم.»

شاهزاده رضا پهلوی درباره «منشور»ی که پیشتر در دانشگاه جرج تاون اعلام شد که تا اواخر فوریه ارائه می‌شود گفت: «۹۵ درصد نهایی شده و به زودی اعلام خواهد شد اما ابتدا می‌خواهیم مطمئن شویم که در ایران مورد تأیید مردم قرار می‌گیرد. این منشور به چارچوبی می‌پردازد که بتواند توافق وسیع‌ترین نیروهای سکولاردموکرات را جلب کند. اما ابزاری که تصمیم نهایی را خواهد گرفت، می‌بایست مجلس مؤسسان باشد. ممکن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد که تصمیم‌گیری در مورد آن را به آن مجلس واگذار می‌کنیم. اکنون مهم این است: وقتی رژیم فرو پاشید چه کنیم؟ ما گروه‌هایی داریم که به عنوان مثال روی اقتصاد، مسائل حقوقی و عدالت انتقالی در این دوره تمرکز کرده‌اند.»

وی در پاسخ به این پرسش که «آیا می‌توانید نخستین جمله این منشور را به ما بگویید»، گفت: «من جمله‌ای برای شما ندارم، اما مفاهیمی هستند که در آنها سه اصل اساسی وجود دارد که به هر انسانی بر این کره خاکی صرف نظر از ملیت یا فرهنگ می‌بایست مربوط می‌شود؛ اولین مورد، آزادی است؛ احساس آزادی واقعی؛ دومی، حق مشارکت  و سومی که به نظر من از دو مورد اول هم مهمتر است، کرامت انسانی است. این اصول در اعلامیه حقوق بشر گنجانده شده که متن مرجع برای منشور ماست و امیدواریم قانون اساسی آینده ایران مبتنی بر آن باشد.»

پولیتیکو در ادامه می‌پرسد «برای امضا به چند نفر در ایران مراجعه می‌کنید؟» شاهزاده رضا پهلوی پاسخ می‌دهد: «این یک رویکرد بسیار گسترده است. پیام‌رسانی بیشتر از طریق شبکه‌های اجتماعی صورت خواهد گرفت. ما تماس‌های مداوم با افراد داخل، فعالان و زندانیان سیاسی داریم. این یک دیالوگ مستقیم است و سپس بین شبکه‌های مختلف در دانشگاه‌ها و بین آموزگاران و… پخش می‌شود. جنبش دانشجویی نیز بسیار مهم است.»

وی در پاسخ به این پرسش که «چرا بیش از ۴۰ سال طول کشید تا مخالفان با یکدیگر همکاری کنند» گفت: «ای کاش ۴۰ سال پیش اتفاق می‌افتاد که اولین بار در مقاله‌ای اشاره کردم که برای تصمیم‌گیری در مورد آینده باید همه‌پرسی و مجلس مؤسسان داشته باشیم. اما گاهی زمان می‌برد و پای عامل دین هم در میان است. امروز روحانیون  احترام  خود را از دست داده‌اند، مساجد خالیست و این به خاطر کسانی است که دین را دستاویزی برای ارتکاب جنایت قرار داده‌اند. بسیاری از مردم مسلمان فداکار در ایران این را نمی‌خواهند ولی می‌بایست با تجربه‌ای سنگین به این نتیجه می‌رسیدند.»

پولیتیکو می‌پرسد «و چرا قبلاً در تبعید یک اپوزیسیون واحد وجود نداشت؟» و پاسخ شاهزاده این است: «اینطور نیست که ما نمی‌خواستیم دور هم جمع شویم. پویایی تحولات سیاسی در ایران امروز به مراتب بیشتر به کف خیابان بستگی دارد تا برخی گروه‌هایی که بر اساس منافع ایدئولوژیک صف‌آرایی کرده بودند. اپوزیسیون باید خود را از نو باز می‌یافت به این معنی که آنچه امروز انجام می‌دهیم یا می‌گوییم باید که به تمایلات مردم در خیابان مربوط باشد.»

در پرسش دیگری در مورد سازمان مجاهدین سؤال می‌شود. پولیتیکو می‌گوید: «یکی از گروه‌هایی که در این اپوزیسیون متحد نمایندگی نمی‌شود، گروهی است که خود را بزرگترین گروه اپوزیسیون ایرانی در تبعید می‌نامد، مجاهدین خلق. آنها چه نقشی دارند؟ آیا شما و دیگر چهره‌های مخالف با آنها هم صحبت می‌کنید؟» شاهزاده رضا پهلوی می‌گوید: «به نظر من، بزرگترین مشکل این است که خود آنها محدودیت‌های داخلی برای گفتگوی باز با هر نیروی دموکراتیک دارند. این یک ذهنیت فرقه‌ای است که اعضای خود را از گفتگوی آزاد منع می‌کند. به این ترتیب، شرکت در یک فرآیند باز برای آنها تقریباً غیرممکن است زیرا به محض اینکه به آن روی بیاورند، از درون فرو می‌ریزند. معیار سیاسی ما پذیرش قوانین دمکراسی است. اگر آنها اصول منشور ما را بپذیرند، چرا که نه؟ این به آنها بستگی دارد؛ ولی تا امروز، این را هرگز نخواسته‌اند.»

در بخش دیگری این موضوع مطرح می‌شود که مردم چگونه می‌توانند به کسی در یک فرآیند دمکراتیک اعتماد کنند که از یک خانواده سلطنتی می‌آید. شاهزاده پاسخ می‌دهد: «به این دلیل که آنها می‌دانند من مسئول حرف و عمل خودم هستم و هیچ پسر یا دختری نمی‌تواند برای هر کاری که والدین‌شان انجام می‌دهند پاسخگو باشد. ۱۷ ساله بودم که کشورم را ترک کردم و تنها چیزی که از آن زمان تا امروز گفته‌ام اینست که من برای هیچ مقامی نامزد نمی‌شوم و صرفاً در تلاش هستم تا گذار از این رژیم تحقق یابد و سرانجام مردم تصمیم بگیرند. این نقش بسیار ارزشمندتری است که می‌توانم بدون درگیر شدن در چارچوب‌های دولتی یا حکومتی ایفا کنم. ضمن اینکه ما به یک تغییر فرهنگی هم نیاز داریم؛ فرهنگ دموکراتیک در کشور ما نهادینه نیست. من می‌توانم بیشتر در این مسیر مشارکت کنم، زیرا ۴۰ سال از زندگی‌ام را در کشورهای آزاد گذرانده‌ام. کمک به فرآیند آموزشی برای من بسیار مهم‌تر از این است که با یکسری از وزرا پشت میز بنشینم و در مورد سیاست‌های روز تصمیم بگیرم، یا حتی به عنوان یک رهبر نمادین در کاخ زندانی شوم و دهانم را ببندم و نتوانم آزادانه حرفم را بزنم. من برای آزادی دیگری مبارزه نمی‌کنم تا خودم نخستین قربانی آن باشم!»

شاهزاده رضا پهلوی سپس درباره طومار آنلاین «من وکالت میدهم» که چندصدهزار نفر آن را امضا کرده‌اند می‌افزاید: «بسیاری از مردم می‌دانند که نقش من در یک دوره گذار  چقدر می‌تواند حیاتی باشد. اما این ربطی به جمهوری یا سلطنت در آینده ندارد. مردم خودبخود فکر می‌کنند که من نامزد سلطنت هستم. ولی الزاما اینطور نیست. اگر انتخاب من بین یک جمهوری سکولار منتخب مردم در مقابل نهادی باشد که هنوز مبتنی وراثت است، نمی‌توانم آن را با هنجارهای دموکراتیک تطبیق دهم.»

شاهزاده رضا پهلوی سپس در ارتباط با پرسش مربوط به توافق هسته‌ای به رهبران غرب توصیه می‌کند: «بهترین راه جهت یکبار برای همیشه از بین بردن خطر هسته‌ای، از میان برداشتن این رژیم است. مگر رژیم پس از امضای توافقنامه چقدر قابل اعتماد بود؟! در دوران دولت اوباما نیز ما شاهد بودیم که مبالغ آزاد شده بجای تامین منافع کشور، صرف نیروهای مختلف در لبنان یا سوریه می‌شد. وقت تنگ است و ما اکنون با خود مردم ایران این فرصت را داریم که یکبار برای همیشه این قضیه را تمام کنیم.»

پولیتیکو اشاره می‌کند که اخیراً در اسرائیل یک رزمایش نظامی بزرگ به همراه آمریکایی‌ها انجام شده و در مورد به اصطلاح گزینه نظامی جهت پایان دادن به برنامه هسته‌ای ایران صحبت می‌شود… شاهزاده پاسخ می‌دهد: «… این یک کابوس است. مخصوصاً در زمانی که مردم ایران می‌گویند: «نگاه کنید! ما در خیابان هستیم، به ما کمک کنید تا از شرّ  این رژیم خلاص شویم.» چگونه به آپارتاید پایان دادیم؟ در همان مقطعی که به دفاع از کسانی پرداختیم که خواستار پایان دادن به آن رژیم بودند. چگونه به کمک لخ والسا و «جنبش همبستگی» در لهستان رفتیم تا به دولت یاروزلسکی پایان دهند؟ مردم می‌گویند چرا ایران نباید بخشی از همین منطق باشد؟ ما در حال حاضر زندگی خود را به خطر می‌اندازیم و هر روز افرادی را از دست می‌دهیم. با ما همکاری کنید. شما بهترین ارتش را در داخل خود ایران دارید: مردم! لحظه‌ای که این رژیم برود، ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا به ثبات برسیم. ما باید با اسرائیلی‌ها و با همسایگان عرب خود کار کنیم. ما باید با اروپایی‌ها در زمینه انرژی و مسائل امنیتی کار کنیم.»

و طبق معمول پرسش همیشگی که از پهلوی‌ها می‌شود: آیا می‌توانید تصور کنید که به ایران برگردید؟ شاهزاده رضا پهلوی توضیح می‌دهد: «من خودم را در یک ماشین کاروان می‌بینم که به چهار گوشه کشور سفر می‌کند و من فقط برای مراوده با مردم توقف می‌کنم. با این روش می‌توانید بفهمید که مردم واقعاً چه می‌خواهند و سپس راه‌هایی را برای تأثیرگذاری بیشتر در تصمیم‌گیری به آنها نشان می‌دهید. فکر می‌کنم راز دموکراسی‌های مستقر این است که شهروندان آنها فعال هستند. بسیار سخت است که ذهنیت فعال بودن را در فرهنگ سنتی خاورمیانه وارد کرد. ذهنیتی که همیشه لم می‌دهد و می‌گوید: «یک نفر یک کاری برایم می‌کند!» اما این نسل دیگر منتظر نمی‌ماند.»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۵۸ / معدل امتیاز: ۳٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=313143